لطفا منتظر باشید

قسمت بیست و دوم

(کاشان خانه بروجردی‌ها)
ربیع الاول1442 ه.ق - اردیبهشت1399 ه.ش

0

5.86 مگا بایت
دانلود

عناوین این سخنرانی

با کلیک روی هر عنوان به محتوای مربوط به آن هدایت می شوید

بسم الله الرحمن الرحیم

«الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اهل بیته الطیبین».

 

کوتاهی دست عقل از بیان عظمت ابی‌عبدالله(ع)

چه شب عجیبی است! شب حزن همهٔ موجودات، شب غصهٔ همهٔ مخلوقات، شب شکسته‌شدن دل همهٔ پیغمبران، چهارده معصوم، اولیای خدا، مؤمنین و مؤمنات و شب گریهٔ فرشتگان و تمام موجودات است. با چه زبانی امکان دارد که دربارهٔ شخصیت حضرت ابی‌عبدالله‌الحسین(ع) سخن گفت! مگر مرغ فکر می‌تواند به آن بارگاه برسد؟ دست عقل از بیان عظمت او کوتاه است. چهارده قرن است که دربارهٔ او کتاب می‌نویسند و هنوز نتوانسته‌اند یک لیوان از آب این اقیانوس را هم بچشند. 

 

ابی‌عبدالله(ع)، همۀ وجود پیغمبر(ص)

پیغمبر(ص) جمله‌ای دربارهٔ حضرت حسین(ع) فرموده‌اند که سنی و شیعه نقل کرده‌اند؛ حضرت می‌فرمایند: «حُسَيْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ» این یک معنی ظاهری دارد که حسین از من است و من از حسین؛ ولی مگر معنی این جمله همین است؟ حکمای بزرگ الهی این را باید با قاعدهٔ «اتحاد عقل، عاقل و معقول» حل کنند و معنای این جمله به این راحتی به‌دست نمی‌آید. «حُسَيْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ» یعنی من با او اتحاد هویتی، شخصیتی، عقلی، روحی، عملی و ایمانی دارم. منهای مقام نبوت که مقامی اختصاصی است، حسین همهٔ وجود من است. من است، دوتا نیستیم! 

 

دعای رسول خدا(ص) برای ابی‌عبدالله(ع)

-خداوند، عاشق محبین به ابی‌عبدالله(ع)

بعد حضرت رو به پروردگار عالم کرده و برای ابی‌عبدالله(ع) دعا کردند: «اللّهُمَّ إنّي اُحِبُّهُ فأحِبَّهُ» خدایا! من پیغمبر تو هستم، من با همهٔ وجودم، علمم و شخصیتم، عاشق حسین هستم، تو هم عاشق حسین باش. مستجاب شدن دعای پیغمبر(ص) زمان ندارد و این یک دل‌خوشی عجیبی برای همهٔ ماست که هر کس عاشق حسین(ع) باشد، خدا عاشق اوست. سعی کنید عشق و محبت بامعرفتی پیدا کنید! 

 

-ابی‌عبدالله(ع)، بزرگ‌ترین انسان عالم

پیغمبر(ص) همواره می‌فرمودند: «حُسَیْنٌ سِبْطٌ مِنَ الْأَسْبَاطِ» حسین نوه‌ای از نوه‌های دختری است. کدام مادر در دختران عالم، مثل مادر ابی‌عبدالله(ع) است که فرزند این مادر، نوهٔ پیغمبر(ص) است؟! کدام پدربزرگی، مثل پدربزرگ ابی‌عبدالله(ع) است؟! کدام پدری، مثل پدر ابی‌عبدالله(ع) است؟ کدام جدی، مانند جد ابی‌عبدالله(ع) است؟ مادرش سیدة نساءالعالمین، پدرش ولی‌الله‌الاعظم امیرالمؤمنین(ع)، جدّش خاتم‌النبیین و خود این نوه، بزرگ‌ترین انسان در این عالم است. 

 

-ابی‌عبدالله(ع)، کانون عشق

اگر بنا باشد من بپرسم عشق چندحرفی است و مستمع به من جواب بدهد که معلوم است، سه حرف است: «عین، شین، قاف»؛ ولی من به او می‌گویم که عشق چهار حرفی است. حسین(ع) کانون عشق است؛ اصلاً خود عشق است. پدرش، مادرش و جدّش، معدن محبت، رأفت و احسان هستند. اگر ما با ابی‌عبدالله(ع) از نظر اعتقاد، ایمان، اخلاق و عمل پیوند بخوریم، شما حساب کنید که به چه معدنی پیوند خورده‌ایم و محبوب خدا می‌شویم؛ چنان‌که در همین روایت داریم: «أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَيْناً». همچنین محبوب پیغمبر(ص)، امیرالمؤمنین(ع)، صدیقهٔ کبری(س)، حضرت مجتبی(ع) و همهٔ انبیا و امامان می‌شویم. 

 

سرمایۀ عظیم خداوند به جهانیان

این چه سرمایهٔ عظیمی است که خداوند به جهانیان عطا کرده و چه مایهٔ فوق‌العاده‌ای است که در عالم نمونه ندارد. پیغمبر(ص) می‌فرمایند: من این جمله را در شب معراج بر صفحهٔ عرش الهی دیدم: «اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ الْنِّجاة» ابی‌عبدالله(ع) چراغ راهنماست و ما را به خدا، قیامت، عمق قرآن و انبیای الهی راهنما می‌کند. ابی‌عبدالله(ع) کشتی نجات است؛ هر کسی بودی و هر که هستی، به این کشتی متوسل بشو، یقیناً نجات پیدا می‌کنی و از بلاهای دنیا و آخرت آزاد می‌شوی. 

 

ابی‌عبدالله(ع)، مصداق بسیاری از آیات قرآن

مطالب دربارهٔ ابی‌عبدالله(ع) خیلی فراوان است؛ ایشان مصداق بسیاری از آیات قرآن است: آیهٔ مودّت، آیهٔ طهارت، آیهٔ اجر رسالت، آیهٔ جهاد، آیهٔ شهادت و آیهٔ معرفت. مگر ایشان به این راحتی قابل‌شناخت هستند؟ البته قابل‌شناخت است و ما نباید خودمان را محروم کنیم، بگوییم ما نمی‌توانیم بشناسیم؛ چراکه ما می‌توانیم در حد خودمان بشناسیم و نباید از حقایق الهیه فاصله بگیریم.

 

کلام آخر؛ تا ابد جلوه‌گه حق و حقیقت سر توست

امشب شب عاشوراست؛ چند جملهٔ اختصاصی برای شما عاشقان ابی‌عبدالله بخوانم: 

تا ابد جلوه‌گه حق و حقیقت سر توست ××××××××× معنی مکتب تفویض، علی‌اکبر توست

تو همه‌چیزت را مجانی و بدون توقع مزد به خدا واگذار کردی! 

ای حسین! ای که تویی مظهر آیات خدا ×××××××× این صفت از پدر و جد تو در جوهر توست

درس آزادگی، عباس به عالم آموخت ×××××××× زآن‌که شد مست از آن باده که در ساغر توست

طفل شش‌ماهه تبسم نکند، پس چه کند ××××××××× آنکه بر مرگ زند خنده، علی‌اصغر توست

ای که در کرب‌وبلا بی‌کس و یاور ماندی ××××××××× چشم بگشا و ببین خلق جهان یاور توست

خواهر غم‌زده‌ات دید سرت بر نی و گفت: ×××××××××× آن‌که باید به اسیری برود، خواهر توست

 

قم-کاشان/ برنامهٔ حکیمانه/ ربیع‌الاول/ پاییز 1399ه‍.ش./ جلسهٔ بیست‌ودوم

برچسب ها :