قسمت بیست و نهم
(کاشان خانه بروجردیها)عناوین این سخنرانی
با کلیک روی هر عنوان به محتوای مربوط به آن هدایت می شویدبسم الله الرحمن الرحیم
«الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اهل بیته الطیبین».
راهی مطمئن برای محفوظ ماندن از خطا و اشتباه
شخصی میخواست از شهر خودشان به مسافرت برود؛ کار خیلی زیبایی را در نظر گرفت که این بود: عارف آگاه و دلبیداری در شهرشان بود، با خودش گفت که پیش این عارف آگاه بروم و بگویم من میخواهم به مسافرت بروم، مرا نصیحتی کن و توشهٔ راهی به من بده تا از شهر خودمان تا شهر دیگر دست خالی نروم. چقدر زیبا فکر کرد و چه تصمیم عالیای گرفت! چقدر خوب است که ما هم هر کاری میخواهیم بکنیم، به اهلش مراجعه کنیم که ما را راهنمایی کنند، حداقل از اشتباه محفوظ بمانیم و یک حرکت قلبی و روحی به ما داده شود.
خدمت آن مرد بزرگ آمد و گفت: من میخواهم به مسافرت بروم، مرا نصیحت میکنید و توشهٔ راهی به من میدهید؟ اهل خدا در خرج کردن علم بخیل نیستند، و در هزینه کردن علم و بصیرتشان هم، خسته و کسل نمیشوند. مرد عارف گفت: بله من به تو توشهٔ راه میدهم.
بهترین توشههای راه مسافر برای سفر
-خداوند، حلّال مشکلات و مددکار
اگر در این سفر یار و مددکار و حلّال مشکلات میخواهی، خدا تو را بس است؛ چون او قدرت بینهایت است و کلید حل همهٔ مشکلات هم پیش اوست. او رحمت بینهایت است و رأفت، لطف و احسان به بندگانش دارد.
-کرامالکاتبین، رفیق و همراه
اگر رفیق و همراه میخواهی، کرامالکاتبین برایت بس است. کرامالکاتبین فرشتگانی هستند که تمام نامهٔ اعمال انسان در اختیارشان است و هر حرکت انسان را ثبت میکنند؛ حتی پلکزدن یا نفسی که به نیتی باشد، چه مثبت و چه منفی. قرآن میفرماید: «وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ × كِرَامًا كَاتِبِينَ × يَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ»(سورهٔ انفطار، آیات 10-12) هر کاری انجام میدهید، فرشتگان نویسندهای که شما را محافظت و مراقبت میکنند، برایتان مینویسند و به کل اعمال شما دانا هستند.
-دنیا، کلاس پند و موعظه
اگر عبرت، موعظه و پند میخواهی، دنیا برای تو بس است. امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «مَا أَكْثَرَ الْعِبَرَ، وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَارَ» کل دنیا کلاس پند و موعظه است. برای نمونه، حافظ میگوید:
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو ××××××× یادم از کِشتهٔ خویش آمد و هنگام درو
یعنی وقتی شب اول ماه را دیدم که به شکل داس بود، به یاد زمان درو کِشتهٔ خود افتادم.
یا در غزلی دیگر میگوید:
بر لب جوی نشین و گذر عمر ببین ×××××××× کهاین اشارت ز جهان گذران ما را بس
دنیا جای پند دادن و پندآموزی است؛ چه فرعونها، چه نمرودها، چه هامانها، چه قارونها، چه امویمسلکها و چه عباسیمسلکهایی را به خاک ذلت نشاند و به قبر فرو برد! چه ثروتمندانی که صبح کردند، فقیر و تهیدست شدند و چه تهیدستانی که شب کردند، ثروت در اختیارشان بود. همهچیز دنیا برای عبرت گرفتن تو بس است.
-قرآن، بهترین مونس
اگر در این سفر مونس میخواهی که با او انس بگیری و دلتنگ، بسته و غصهدار نشوی، قرآن برای تو بس است. زینالعابدین(ع) در کتاب «اصول کافی»، باب فضل قرآن میفرمایند: اگر کل اهل دنیا از دنیا بروند و من تکوتنها در کرهٔ زمین بمانم، با بودن قرآن ترسی ندارم؛ چون با قرآن مأنوس هستم و احساس تنهایی نمیکنم.
-عبادت خدا و خدمت به خلق، بهترین کار
اگر کار میخواهی، عبادت و خدمت به بندگان خدا در این سفر برای تو بس است. کاروانی از مدینه به مکه میرفت و امام چهارم هم با آن کاروان همراه شدند. گویا کاروانیان برای اطراف مدینه بودند و حضرت را نمیشناختند. تا وقتی کاروان به مکه برسد، امام برای این کاروان همه کاری کردند؛ آب برایشان آوردند، برای پختن غذا، برپا کردن چادرها و انداختن بستر کمک دادند، به ناتوانها و بیمارها هم کمک کردند. وقتی وارد مکه شدند، زائری از مدینه که امام را در آن کاروان دید، به مدیر کاروان یا اهل کاروان گفت: آیا این آقا را میشناسید؟ گفتند: نه نمیشناسیم، ولی خیلی انسان بزرگواری است! از مدینه تا اینجا بیمنت همه کاری برای ما کرده است. جناب مسافر، اگر کار میخواهی، عبادت و خدمت به خلق برایت بس باشد.
-عبرت گرفتن از مرگ مردم و آیندهنگری
اگر موعظه میخواهی، «كَفي بِالْمَوْتِ واعِظاً» مرگ مردم که هر روز، هرشب، هر ساعت، هر دقیقه و هر هفته اتفاق میافتد، برایت بس باشد. ببین که همه میمیرند، بدون خودت هم میمیری؛ بدان که همه وارد عالم دیگر میشوند، تو هم وارد عالم دیگر میشوی؛ پس به فکر آیندهات باش. در قرآن میخوانیم: «وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ» هر کسی دقت بکند که برای آخرتش چهکار کرده است!
راه بهشت و دوزخ، پیش روی انسان
اگر اینهایی که برای تو گفتم، بس نباشد و آنها را بهکار نگیری، دوزخ برایت بس است. عدهای هیچکدام از حقایق، عبادات، خدمت به بندگان خدا و کار خیر را بهکار نمیگیرند، قرآن میگوید که دوزخ برای اینها بس است.
برادرانم و خواهرانم! راه بهشت بهآسانی به روی ما باز است و بهراحتی هم میتوان این جاده را با دو کار عبادت خدا و خدمت به خلق طی کرد. راه جهنم هم پیش روی ماست که آدم با گناه و لذتهای نامشروع، ظلم و خوردن مال مردم، ولو یک قِران به جهنم میرود. پس بیایید همهٔ ما همین الآن تصمیم قطعی بگیریم که راه بهشت را طی کرده و به راه جهنم پشت کنیم.
قم-کاشان/ برنامهٔ حکیمانه/ ربیعالاول/ پاییز 1399ه.ش./ جلسهٔ بیستو`نهم