لطفا منتظر باشید

روز سیزدهم دوشنبه (6-2-1400)

(تهران حسینیه هدایت)
رمضان1442 ه.ق - فروردین1400 ه.ش
17.68 مگا بایت
دانلود

عناوین این سخنرانی

با کلیک روی هر عنوان به محتوای مربوط به آن هدایت می شوید

بسم الله الرحمن الرحیم

«الحمدلله رب العالمین صلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابی القاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین».

 

توبه، جبران دوری از خداوند

جبران دوری از خداوند، توبه است؛ توبه یعنی بازگشت به او و اعلام اینکه همهٔ بت‌های درونی و بیرونی را رها کرده‌ام و فقط به وجود مقدس تو پیوسته‌ام. اگر دورماندن از خدا به مرگ انسان برسد، تبعات، ضررها و خسارت‌های غیرقابل‌جبرانی خواهد داشت. روز قیامت هم فاجعهٔ دورماندن از وجود مقدس او برای همهٔ دورماندگان درک و لمس می‌شود. مسائل وحشتناکی در آیهٔ هجدهم سورهٔ مبارکهٔ رعد برای دورماندگان از خدا بیان شده است. الآن این مسائل وحشتناک قابل‌فهم و درک نیست، مگر یک بخش آن. سه بخش از ضررهای دورماندن از خداوند در آیه شریفه مطرح است که الآن قابل درک نیست، مگر در قیامت؛ ولی دورنمای یک بخش آن قابل‌فهم است.

 

رحمت، مغفرت و رضوان الهی، نیکوترین عاقبت

ابتدای آیه راجع‌به کسانی سخن می‌گوید که با پروردگار پیوند دارند. البته توضیحش را از آیهٔ 101 سورهٔ یوسف برایتان عرض می‌کنم. خدا می‌فرماید: «لِلَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمُ الْحُسْنَىٰ» کسانی که دعوت پروردگارشان را در دنیا اجابت کردند؛ یعنی وقتی خدا دعوت کرد و گفت که به حق، نبوت، ولایت اولیای من، قرآن و حلال و حرام من مؤمن بشوید، اینها هم انصاف و عقل به خرج دادند و دعوت خدا را اجابت کردند. قلبشان با خدا، نبوت، امامت، قرآن و قیامت پیوند خورد و حلال و حرام خدا را هم پذیرفتند. برای چنین مردمی، نیکوترین عاقبت رقم خورده که نیکوترین عاقبت، رحمت‌الله، مغفرت‌الله، جنت‌الله و رضوان‌الله است. تمام اینها در قرآن کریم مطرح است. هیچ‌کدام از اینها هم نمی‌توانند لذت این نیکوترین عاقبت را در دنیا درک کنند؛ مگر انبیا و ائمه. وجود آنها از همه گسترده‌تر و قدرت درکشان هم قوی‌تر است. 

 

راهکارهای دشمنان در نابودی شیعه

سپس در ادامهٔ آیه می‌فرماید: «وَالَّذِينَ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُ» اما آنهایی که دعوت خدا را اجابت نکردند و گوش ندادند، نه با خدا پیوند خورده‌اند و نه با قیامت، انبیا، ائمه، قرآن و حلال و حرام. اینها در دورهٔ عمرشان مطیع هوای نفس خودشان بوده و به فرمودهٔ حضرت مجتبی(ع)، مطیع اهل فسق و فساد بوده‌اند. حالا گاهی در میدان وسیعی، مثل اینکه یک دولت یا ملتی مطیع استعمارگران بشود که نمونه‌اش هم الآن در دنیا زیاد هست. یکی همین دولت آل‌سعود است که سجده‌کنندگان بر رؤسای جمهور و دولت آمریکا از صد سال پیش تا الآن بودند؛ فقط از مسلمانان جهان جرئت نکردند که یک کار را انجام بدهند و آن‌هم تخریب کعبه و حرم پیغمبر(ص) است. یقین بدانید که اگر از دومیلیارد مسلمان نمی‌ترسیدند، به دستور اربابان آمریکایی، هم کعبه و مسجدالحرام و هم حرم پیغمبر(ص) را با خاک یکسان می‌کردند. 

برای این حرفم دلیل هم دارم و در کتاب‌ها مطالعه کرده‌ام، نه اینکه شنیده باشم؛ قبل از اینکه قدرت به آمریکا برسد، قدرت استعمارگری به دست انگلستان بود. گلادستون در مجلس انگلستان جلوی همهٔ وکلا بلند شد، قرآن مجید را با دست بلند کرد و گفت: تا این کتاب که راهنمای به توحید و قبله، نبوت و حلال و حرام است در دست مسلمانان است، کارِ ما کامل نمی‌شود. ما باید این کتاب و آثارش را ریشه‌کن کنیم. بعد که نوبت آمریکا شد، آمریکا چند مطلب به مطلب گلادستون اضافه کرد که این چند مطلب برای همین چهل‌پنجاه سال اخیر است.

 

-قطع پیوند شیعه با حسین‌بن‌علی(ع)

یکی اینکه، این موضوع در اهل‌سنت نیست و فقط در شیعه هست. آمریکا گفت: ما برای نابودی شیعه، البته نه نابودی جسمی، بلکه نابودی اعتقادی، باید پیوند شیعه را با حسین‌بن‌علی(ع) قطع کنیم. پیوند ما با حضرت سیدالشهدا(ع) از طریق همین مجالس است. این مجالس، ما را عارف به حق، امامت و روش ابی‌عبدالله(ع) می‌کند؛ همچنین قلب‌ها را نسبت به ابی‌عبدالله(ع)، عاطفی و رقیق کرده و اشک مردم را براساس عشق به ابی‌عبدالله(ع) جاری می‌کند.

 

-تبلیغات سوء علیه مرجعیت شیعه و تضعیف فتوا

دوم اینکه، باید رابطهٔ شیعه را با فتوا قطع کرد. ما باید این‌قدر علیه مرجعیت باید تبلیغ سوء کنیم که مردم به فتوا اهمیت ندهند و دوباره فتوایی مثل فتوای میرزای شیرازی پدید نیاید. فتوای میرزای شیرازی این بود: امروز هر نوع به‌کارگرفتن تنباکو، جنگ با امام زمان(عج) است. این‌گونه کمر انگلیس را در ایران شکست! ما باید فتوا را ضعیف کنیم تا برای مردم معمولی شود و چنین حالی پیدا بکنند که اگر گوش بدهیم، طوری نیست؛ گوش هم ندهیم، طوری نیست. برای تضعیف فتوا، مرجعیت شیعه را باید با انواع تهمت‌ها به نابودی کشید؛ هیچ‌چیزی هم تا حالا اثبات نشده است.

 

-قطع امید شیعه به آینده و برپایی عدالت جهانی

مسئلهٔ دیگری که باید نابود کرد، امید شیعه به آینده است. اینها امید دارند که عدالت جهانی در آینده برپا می‌شود و دراین‌زمینه وسوسه‌های زیادی هم ساخته‌اند. 

آمریکایی‌ها این‌ موارد را به حرف گلادستون اضافه کردند و در حال انجام هستند؛ اما اگر ما بیدار و مواظب باشیم، نسبت به ابی‌عبدالله(ع)، امام عصر(عج) و فقه اهل‌بیت(علیهم‌السلام)، زورشان به شیعه نمی‌رسد. 

 

خسارت‌های همراهی طاغوت و دورماندن از خداوند

الف) خسارت دنیایی

آل‌سعود دعوت خدا را اجابت نکردند، بلکه دعوت طاغوت‌های این صدسالهٔ آمریکا را از زمان پدرشان عبدالعزیز اجابت کردند و ملت، ناموس، نفت، پول، وزیر و مدیرشان با انتخاب آنهاست. خدا می‌فرماید:‌ «وَالَّذِينَ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُ» یعنی کسانی که دعوت خدا را اجابت نکنند؛ البته هر کسی دعوت خدا را اجابت نکند، بی‌دعوت نمی‌ماند و ابلیس، هوای نفس، شیاطین و استعمارگران دعوتش می‌کنند و او هم باید اجابت کند. اگر اجابت نکند، دماغش را به خاک می‌مالند؛ چون اینها عاشق پول، شکم، شهوت و صندلی هستند و می‌گویند اگر اجابت نکنی، تو را برمی‌داریم. تمام آنها که دعوت خدا را اجابت نمی‌کنند، ضعیف، پَست، بدبخت و بیچاره هستند و روح انسانی ندارند. این گروه که دعوت خدا را اجابت نمی‌کنند، گرفتار ضررهایی می‌شوند. حالا ضررهای دنیایی‌اش بماند! یکی از ضررهای دنیایی کشور سعودی این است که روزی دوازده‌میلیون بشکهٔ نفت (الآن بشکه‌ای 66 دلار است) می‌فروشد. من خیلی از جاهای عربستان را گشته‌ام، خراب‌تر از صد سال پیش است! لوله‌کشی آب و گاز ندارند؛ بیمارستان‌های مجهز ساختمانی دارند، ولی طبیبان درستی ندارند. پول این دوازده‌میلیون بشکهٔ نفت هر روز به کجا می‌رود؟ پولش را یا به رؤسای جمهور آمریکا می‌بخشند یا خرج شهوات خانواده‌شان می‌شود یا میلیاردی در بانک‌های آمریکا برای خودشان پس‌انداز می‌کنند. چندوقت پیش یکی از اقوام دورشان مُرد، نودمیلیون دلار در بانک سوئیس داشت. زن و بچه نداشت و سوئیس هم کل نودمیلیون دلار را خورد. پول‌هایشان را هم در آخر می‌خورند! ترامپ یک سفر به عربستان آمد، چهارصدمیلیارد دلار از اینها چک گرفت و رفت. 

 

ب) خسارت‌های آخرتی

این ضرری که قرآن می‌گوید، غیر از ضرر دنیایی و دربارهٔ قیامت این افراد است؛ کسانی که معبودشان طاغوت است و به جای اجابت خدا، از شیاطین خطرناکِ آشکار اجابت می‌کنند، «لَوْ أَنَّ لَهُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ»(سورهٔ رعد، آیهٔ 18) فرض کنید که چنین اتفاقی در قیامت برای این‌گونه مردم، چه زن‌ و چه مرد آنها بیفتد (چنین اتفاقی در قیامت نمی‌افتد)؛ اگر تمام آنچه در زمین هست، مِلکشان باشد و مالک همهٔ معدن‌ها، جنگل‌ها، زمین‌های کشاورزی، اقیانوس‌ها، دریاها و کوه‌ها باشند و یک برابر دیگر هم مثل این را روی آن بگذارند؛ یعنی اینها مالک آنچه در زمین است و مانندش باشند، «لَافْتَدَوْا بِهِ» حاضرند همه را به خدا بدهند که به جهنم نروند. این دوری از خداست! زین‌العابدین(ع) می‌فرمایند: اینها در روز قیامت همگی لخت مادرزاد از قبرها بیرون می‌آیند. چه‌چیزی همراه خود دارند که به پروردگار پرداخت کنند تا به دوزخ نروند؟! 

این مسئله را می‌‌توان مقداری فهمید که «لَوْ أَنَّ لَهُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ» حاضرند تمام دارایی‌شان را بدهند و به جهنم نروند؛ اما یک پرِ کاه هم ندارند. درحالی‌که سه مسئلهٔ دیگر، واقعاً برای ما قابل‌درک نیست! 

 

-سخت‌گیری در حسابرسی

«أُولَئِكَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسَابِ»(سورهٔ رعد، آیهٔ 18) وقتی در قیامت می‌خواهند به پروندهٔ اینها رسیدگی کنند، سخت‌گیری بسیاری در رسیدگی می‌شود. در حقیقت، اینها به پروردگار می‌گویند: حداقل این پرِ کاهی را که از دیوار کاهگلی مردم کندیم و خلال کردیم، حساب نکن! در حسابرسی به آنها بسیار سخت‌گیری می‌شود که ما مَثَل می‌زنیم به اینکه «مو را از ماست می‌کشند».

 

-دوزخ، سرانجام دوری از خداوند

«وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ» جایگاهشان دوزخ است. عذاب دوزخ چگونه است؟ امیرالمؤمنین(ع) در دعای کمیل با اشک چشم به پروردگار می‌گویند: «وَ هذا ما لا تَقُومُ لَهُ السَّمواتُ وَالاَرْضُ» آسمان‌ها و زمین در برابر آتش دوزخ تاب نمی‌آورد؛ حالا هفتاد کیلو گوشت و پوست و استخوان در جهنم است که خدا می‌گوید مرگ هم ندارند و نابود هم نمی‌شوند. آنها را نگه می‌دارم تا این عذاب را بچشند. تا چه موقع؟ 

 

-جایگاه ابدی دشمنان در دوزخ

خدا در قرآن می‌فرماید: «خالِدِينَ فِيها أَبَداً»(سورهٔ جن، آیهٔ 23). اینهایی که می‌گویند خدا جهنم را بعد از مدتی خاموش می‌کند و همه را نجات می‌دهد، دروغ می‌گویند؛ چون خلاف قرآن است. در همین دعای کمیل آمده که امیرالمؤمنین(ع) به پروردگار عرض می‌کنند: «وَ انْ تُخَلِّدَ فيهَا الْمُعانِدينَ» دشمنان در آنجا خالد و ابدی هستند. آنجا زمان ندارند.

اینک نظر خدا را راجع‌به دوزخ ببینید: «وَبِئْسَ الْمِهَادُ»(سورۀ رعد، آیۀ 18) این دوزخ بد جایی است! بد گهواره و محلی است! این نتیجهٔ کار و وضع آنهایی است که در دنیا از خدا دور مانده‌اند. 

 

آثار معیّت خداوند با اهل تقوا و نیکوکاران

اما آنهایی که با خدا و «مَعَ ‌اللّه» هستند و خدا هم با آنها معیت دارد؛ درک این معیّت خیلی مشکل است! خدا در قرآن می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذينَ اتَّقَوا وَالَّذينَ هُم مُحسِنونَ»(سورهٔ نحل، آیهٔ 128) من با اهل تقوا که نیکوکار هستند، یقیناً معیّت دارم، با آنها و نزد آنها هستم. همهٔ شما می‌دانید که پروردگار عالم صاحب فیوضات بی‌نهایت است و این فیوضات را به‌سوی کسانی جریان داده که دعوتش را اجابت کرده‌اند و می‌کنند. خیلی از فیوضاتی که در دنیا نصیب ما می‌کند، در قیامت معلوم می‌شود که چه بوده است؛ ولی دورنمایی از آثار این فیوضات را آدم حس می‌کند.

 

-توفیق کسب حلال

این که آدم یک قِران حرام در زندگی‌اش نیاورد. پیغمبر(ص) می‌فرمایند: اگر یک دِرهم پول حرام در هر خانه‌ای بیاید، تا وقتی آن یک دِرهم (کمترین پول) در آن خانه باشد، خدا نظر رحمت به آن خانه نمی‌اندازد. این فیض الهی است که به انسان توفیق و حال بدهد و انسان کسب حلال را انتخاب کند.

 

-بازگذاشتن دست بنده در هزینۀ پول در راه خدا

یک فیض الهی دیگر این است که دست آدم را در هزینه‌کردن پولش باز بگذارد. شما یک درهم، یک قِران یا یک تومان در راه خدا بده؛ این سند قرآنی دارد که می‌فرماید: «مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ»(سورهٔ بقره، آیهٔ 261) شما یک قِران در راه من بپرداز، این یک قِران شما به این معناست که یک دانه‌ای را کاشته‌ای، زمین به آن رشد داده و هفت خوشه به ساقهٔ این دانه روییده است. در هر خوشه‌ای صد دانه است که جمعش هفتصدتا می‌شود. من یک قِران تو را هفتصد برابر پس می‌دهم و متوقف به این هفتصد برابر هم نیستم؛ «وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ» برای هر کسی بخواهم، اضافه می‌کنم. چقدر اضافه می‌کند؟ «يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ» به‌قدری اضافه می‌کند که هیچ‌کس نتواند حسابش را برسد.

 

-فیض نماز و روزۀ واجب

این فیض دربارهٔ کسانی است که دعوت خدا را اجابت کرده‌اند؛ من نمی‌توانم فیض نمازهای واجب یا روزهٔ واجب را برایتان ارزیابی کنم! مثلاً مرحوم آیت‌الله‌العظمی بروجردی دربارهٔ نماز واجب در رسالهٔ «توضیح‌المسائل» خودشان دارد که اگر مأمومین نماز جماعت با امام جماعت از ده نفر بگذرد و یازده نفر بشود؛ اگر دریاها مرکّب، درختان قلم و جن و انس هم نویسنده بشوند، حضرت می‌فرمایند که نمی‌توانند ثواب این نماز را بشمارند و بنویسند. 

 

-توفیق نماز شب و ثواب بی‌نهایت آن

این فیض برای نماز واجب است، اما نماز مستحب را که آدم برای انجامش آزاد است و روز قیامت از مستحبات سؤالی نمی‌شود. خدا نمی‌گوید چرا هشتاد سال به تو عمر دادم، مثلاً دو رکعت نماز غفیله نخواندی؟ خودش قانون گذاشته و گفته مستحب، یعنی خوب است؛ اگر دلت می‌خواهد، بخوان و اگر دلت نمی‌خواهد، نخوان. در همین ماه رمضان، کسی که در وقت سحر و به اذان صبح نرسیده، حداقل پنج‌تا دو رکعت نماز مثل نماز صبح بخواند، بعد هم یک رکعت بخواند که بعد از سورهٔ حمد، سه‌تا سورهٔ توحید، یک سورهٔ فلق، یک سورهٔ ناس و یک قنوت عاشقانه دارد؛ کل آنها هم شاید یک ربع نکشد! حالا آنهایی که حال دارند، نیم‌ساعت طول بکشد یا حال بیشتر داشته باشد و یک ساعت زمان ببرد. این نماز مستحب هم هست و اگر کسی هم نخواند، نخواند؛ اما شما ببینید که در قرٱن می‌فرماید: «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ»(سورهٔ سجده، آیهٔ 17) پاداشی برای این یازده رکعت قرار داده‌ام که احدی در این عالم از این پاداش خبر ندارد؛ حتی انبیا هم خبر ندارند! چون نکره در سیاق نفی است و از نظر ادبیات عرب افادهٔ عموم می‌کند. «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ» یعنی احدی در این عالم خبر نشده از پاداشی که من برای اینها پیش خودم پنهان کرده‌ام. 

این اجابت دعوت خداست؛ حالا خوابم می‌آمد، بلند شدم و وضو گرفتم، گفتم دوست داری نماز شب بخوانم، من می‌خوانم؛ نماز صبح بخوانم، می‌خوانم؛ روزه بگیرم، می‌گیرم؛ دوست داری خمس مالم را بدهم، می‌دهم؛ زکات بدهم، می‌دهم. اجابت سبب ریزش دریادریا فیوضات الهی به انسان است.

 

حکایتی شنیدنی از فیض الهی پروردگار

من سریع داستانی از کتاب شریف «کافی»، بخش «روضهٔ کافی»، جلد دهم آن بگویم؛ روایت از امام صادق(ع) است: شخصی خیلی عبادت می‌کرد، ابلیس ناله‌اش درآمد و به افرادش گفت: چه کسی می‌تواند او را گول بزند؟ هر کسی پیشنهادی داد، ابلیس گفت: نه کار تو نیست! یکی گفت: من با خود نماز نابودش می‌کنم، ابلیس گفت: تو می‌توانی، برو! آن شیطان به کنار این شخص آمد، اما به این بندهٔ خدا مهلت نمی‌داد که سلام بکند و بگوید تو چه کسی هستی؛ این‌قدر پشت‌سر هم نماز می‌خواند! بالاخره فرصتی پیدا شد، مرد گفت: آقا، علت این عشق تو به عبادت چیست؟ شیطان گفت: من گناهی کردم و بعد پشیمان شدم. این پشیمانی به‌شدت مرا به عبادت هُل داده است. این مرد گفت: من هم این کار را بکنم، در عبادت مثل تو می‌شوم؟ شیطان گفت: آری همین‌گونه می‌شوی. مرد گفت: چه‌کار کنم؟ گفت یک کار پیش‌پا‌افتاده انجام بده؛ اگر پولش را هم نداری، من به تو می‌دهم تا زنا کنی. 

این مرد بلند شد و به خانهٔ زن بدکاره‌ای رفت. در زد، زن در را باز کرد و دید که قیافه قیافهٔ الهی و ملکوتی، محاسن و آثار سجده بر پیشانی! گفت: چه کسی شما را به اینجا فرستاده است؟ اشتباه آمده‌ای! مرد داستان را گفت، زن گفت: او تو را گول زده و از شیاطین بوده است. به همان‌جا برگرد، ببین که نیست. مرد هم برگشت و دید آن فریبکار نیست. زن همان روز مُرد. امام صادق(ع) می‌فرمایند: به پیغمبر زمان خطاب رسید که ملت را برای تشییع جنازهٔ او ببر و در قبرستان مؤمنین دفن کن؛ چون تمام گناهان گذشته‌اش را بخشیده‌ام، به‌خاطر اینکه یک بندهٔ مرا از گناه منع کرد. این فیض الهی است.

 

کلام آخر؛ غم مخور ای آخرین سرباز من

«سَلَامُ اللّهَ عَلَيْكَ مِصباحُ الْهُدی، سَلَامُ اللّهَ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ النَّجَاةِ، سَلَامُ اللّهَ عَلَيْكَ یَا بَابَ الْنِجٰاةِ الْأمة، سَلَامُ اللّهَ عَلَيْكَ یا رَحْمَة اللّهِ الْواسِعَة».

ای یگانه کودک یکتاپرست ×××××× وی به طفلی مست صهبای الست

گرچه شیر مادرت خشکیده است ×××××××× شیر وحدت از لبت جوشیده است

غم مخور ای آخرین هم‌راز من ××××××××××× غم مخور ای آخرین سرباز من 

غم مخور ای کودک خاموش من ×××××××× قتلگاهت می‌شود آغوش من 

تو را دیگر میان گودال نمی‌کُشند، تو را روی خاک نمی‌کُشند؛ بلکه تو در آغوش عرش خدا شهید می‌شوی. 

غم مخور ای کودک دُردی کشم ×××××××××× من خودم تیر از گلویت می‌کشم

مخفی از چشم زنان دل‌پریش ××××××××××× می‌کَنَم قبر تو را با دست خویش

می‌گذارم صورتت را روی خاک ×××××××××× تا ز خاک آید ندای رمز پاک

مشهور است، نقل می‌کنند که وقتی قبر آماده شد، مثل اینکه مادر از لای درز پارچهٔ خیمه‌ها می‌دید، یک‌مرتبه بیرون آمد و دوید و گفت: 

مچین خشت لحد تا من بیایم ×××××××× تماشای رخ اصغر نمایم

 

-دعای پایانی

خدایا! این بیماری را از کرهٔ زمین بردار؛ این بیماری را به‌ویژه از شیعیان بردار؛ بیماران شیعه را به خانه‌هایشان به سلامت برگردان.

خدایا! دنیا و آخرت ما را دنیا و آخرت انبیا و ائمه قرار بده.

خدایا! به حقیقت حسینت، تمام گذشتگان ما را غریق رحمت فرما. 

الهی! به صدیقهٔ کبری(س) قسم، فرج امام زمان(عج) را مقرر فرما. 

خدایا! ما را برای یک آن از محمد و آل‌محمد در دنیا و آخرت جدا مکن. 

خدایا! توفیق عمل صالح ما را بیشتر کن. 

خدایا! توفیق ترک گناه ما را بیشتر کن.

 

تهران/ حسینیهٔ هدایت/ ماه مبارک رمضان/ بهار 1400ه‍.ش./ سخنرانی سیزدهم

برچسب ها :