شب هشتم / یکشنبه (27-4-1400)
(قم مسجد اعظم)عناوین این سخنرانی
با کلیک روی هر عنوان به محتوای مربوط به آن هدایت می شویدبسم الله الرحمن الرحیم
«الحمدلله رب العالمین صلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابی القاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین».
دعوت انبیا به سه حقیقت
عبادت بهمعنای جامعش، معدن است که اگر مرد یا زنی به این معدن اتصال پیدا کند و کنار این معدن زحمت بکشد، سرمایهٔ عظیمی که از این معدن نصیبش میشود، طبق قرآن چند چیز است: بهشت، رضوان، مغفرت و رحمت.
تمام 124هزار پیغمبر مردم را با یک دنیا محبت و عاطفه، به عبادت خدا دعوت کردهاند. در کنار عبادت، به تقوا دعوت کردهاند؛ یعنی حفظکردن خود از گناهان که مبادا آتش معصیتها عبادتها را بسوزاند و نابود بکند. در بخش سوم نیز، مردم را به این دعوت کردند که از معلمِ فرستادهٔ خداوند، اطاعت کنید. این دعوت همهٔ انبیا بود: «أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِيعُونِ»[1] این سه حقیقتی که ضامن تأمین خیر دنیا و آخرت انسان است و فراموشکردنی هم نیست. «عبادتالله»، «تقوا» و «اطاعت» از فرستادگان عالم، صادق، مصدق، کریم، امین و خیرخواه پروردگار.
حقیقت معنایی عبادت جامع
عبادت جامع یعنی هر حرکتی برای خداست؛ چه حرکات باطن، مثل مهر و محبت، اعتقاد درست، اخلاق حسنه و اعمال باطنی،چه اعمال بدنی، مانند نماز، روزه و حج، چه اعمال مالی، مثل خمس، زکات، صدقه، قربانی و کمک به ازکارافتاده، به فقیر و مستحق، چه عبادت حقوقی، مثل رعایت آنچه خدا از پدر و مادر، زن و بچه، مردم و همسایه برعهدهٔ ما قرار داده است.
زراره، از بالاترین شخصیتهای روایی شیعه
حالا اگر شما بزرگواران بپرسید که بالاترین عبادت در میان این عبادتها چیست؟ بالاخره عبادات ردهبندی دارد، چنانکه بخشی از آن را شنیدید: عبادات درونی، برونی، مالی و حقوقی؛ اما در میان همهٔ عبادات اسلامی، چه عبادتی برتر، بالاتر، باارزشتر و بافضیلتتر از همهٔ عبادات و طبیعتاً، پاداش و ثوابش هم سنگینتر است؟
این مطلب را از قول وجود مبارک امام باقر(ع)، به نقل یکی از بالاترین شخصیتهای روایی شیعه، زرارةبناعین بشنوید. امام صادق(ع) میفرمایند: پدرم حضرت باقر(ع) در دنیا و آخرت چهار رفیق دارد که از اینها جدا نمیشود؛ نه در دنیا از اینها جداشدنی بود و نه در آخرت. امام صادق(ع) توضیح هم میدهند که خدا پدرم امام باقر را در قیامت به هر کجا ببرد (عالیترین مقام برای امام، جوار رحمتالله است)، پدرم دست این چهار نفر را میگیرد و با خودش میبرد. دیگر مقام از این بالاتر نمیشود؛ یعنی دیگر فضای پروازی برای این چهار نفر نبود! این چهار نفر، زرارةبناعین، محمدبنمسلم، ابراهیم لیثی و یکی دیگر از چهرههای معروف روایت، رفقای پدرم امام باقر(ع) در دنیا و آخرت هستند.
امام باقر(ع) خودشان حیات ظاهری داشتند و در مدینه بودند، اما به زراره میفرمودند که به مسجد پیغمبر(ص) برو و در دین و احکام فتوا بده. تو را دوست دارم.
برترین عبادت در عالم
زراره میگوید: من محضر امام باقر(ع) بودم، مطلبی را فرمودند که شاید یک خط نمیشود. من برایتان میخوانم، شما اگر در ذهنتان نگه دارید و امشب با قلم روی کاغذ بنویسید، میبینید که یک خط نمیشود، بلکه حدود نصفه خط است. این معجزهٔ امام است که حقایقی را در یک نصف خط بیان میکند. امام در این نصفه خط به زراره فرمودند که برترین عبادت در این عالم دو چیز است. فکر میکنید چیست؟ اول، پاک نگاهداشتن شکم از حرام مالی؛ دوم، پاک نگاهداشتن عضو شهوت و عضو جنسی از حرام شهوانی.
خیلی از کتابها متن فرمایش امام را نقل کردهاند. کتابهایی که در این شصت سال برای منبر مطالعه کردهام، از کتابهای نوشتهشدهٔ قرن سوم شروع شده است تا این روزگار. من کتابهای چند قرن را برای تأمین مطلب منبر و آشناشدن شما مردم عزیز با مسائل الهی، شصت سال ورق زده و یادداشتبرداری کردهام. این مطالعات شصتساله با لطف خدا به بیستوچند هزار نوار بیتکرار تبدیل شده که در هزار جلد هم چاپ میشود. پنجاه جلد آن هم چاپ شده، پنجاه جلد دیگرش هم شاید تا یک ماه دیگر چاپ شود. این هزار جلد منبع عظیمی از معارف الهی اهلبیت(علیهمالسلام) است. برادران! به خدا قسم، ما برای مسائل و معارف و حقایق، نیازمند گدایی از دانشمندان یهودی، مسیحی، زرتشتی، بودایی، هندی، اروپایی، آمریکایی و یونانی نیستیم. خودمان همهچیز در حد اعلا داریم. حافظ چقدر زیبا میگوید:
سالها دل طلب جامجم از ما میکرد ×××××××× وآنچه خود داشت، ز بیگانه تمنا میکرد
بیدلی در همه احوال خدا با او بود ×××××××× او نمیدیدش و از دور خدایا میکرد
در آیات قرآن هم میخوانیم: «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیهَا»؛[2] «وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ»؛[3] «وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ».[4]
یعنی عبادت نگاهداشتن شکم و نگاهداشتن عضو جنسی، برترین عبادت است؟ امام باقر(ع) میفرمایند که برترین عبادت است. در واقع، از همین نماز جماعتی که امشب خواندیم، از حج و انواع زیارتها بالاتر است. امام باقر(ع) در عمق این روایت هشدار میدهند که شکم به این کوچکی و این کیسهٔ کوچکتر از شکم (شهوت)، دو دروازهٔ بسیار بزرگ برای ورود امتهای کثیری به جهنم است. چشم و دست و پای ما اینقدر قدرت ندارند که ما را به جهنم ببرد؛ اما شکم را اگر رهایش بکنیم، بدون اینکه فشاری به ما بیاورد و زور بزند، خیلی راحت میتواند ما را به جهنم ببرد. عضو جنسی ما گاهی در سهچهار دقیقه میتواند ما را به جهنم ببرد. خیلی خطرناک است که انسان در حال خوردن حرام یا در بستر زنا در حال زنا بمیرد؛ باید با کله به جهنم برود. یک دزد حرفهای بود که پنجاه سال میدزدید، میخورد و میبرد. وقتی او مُرد، پسرش خوابش را دید و به او گفت: بابا، در چه وضعی هستی؟ گفت: من وقتی در دنیا بودم، از این منبریها شنیده بودم که وقتی آدم را دفن میکنند و آدم وارد برزخ میشود، دو فرشته میآیند و راجعبه خدا، پیغمبر، قبله، امام و قرآن سؤال میکنند. من هیچکدام از اینها را ندیدم و همین که مُردم، مرا با کله ته جهنم انداختند.
پیامدهای لقمۀ حرام در آیات و روایات
دو کلمه، هم از قرآن و هم از روایات اهلبیت(علیهمالسلام) راجعبه حرامخوری بگویم:
الف) ربا
شخص گرفتاری پیش فرد پولدار میآید یا به بانک میرود و میگوید من صدمیلیون قرض میخواهم، بانک میگوید برای چه میخواهی؟ برای ساختمانسازی، تجارت یا خرید جنس میخواهی؟ میگوید نه، وام میخواهم؛ بانک هم میگوید میدهم. این وام با اضافهای که میگیرد، حرام است؛ یا اینکه به بانک دروغ میگوید و پیش یک تاجر میرود، میگوید صورت صدمیلیون جنس (یخچال، کولر، و بعضی از اجناس) برای من بنویس. من میخواهم به بانک بروم و پول بگیرم. این صورت جنس او صوری است. این شخص صورت دروغ را پیش رئیس بانک میبرد، رئیس بانک هم بندهٔ خدا آدم متدینی است و خیال میکند این فرد راست میگوید، میگوید صدمیلیون میدهم و با شما مشارکت میکنم. شما این جنس را بخر، پنج درصدش برای بانک است. این صورت که دروغ است و واقعیت ندارد، قرض ربایی است و حرام هم هست. اگر بانک خبر ندارد، گیرنده در قیامت گیر است.
-اعلام جنگ خدا و پیامبر با رباخواران
حالا قرآن چه میگوید؟ قرآن میگوید: ربا را قطع کنید، ربا نگیرید و دادهها را هم پس بدهید؛ مثلاً بیست سال است که ربا میگیری، در دفترت هم نوشتهای به چه کسی قرض دادهای و چقدر ربا گرفتهای که پنجمیلیارد تومان شده است. این پنجمیلیارد تومان اضافه را که رباست، پس بده. «فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ»[5] ، قبل از این پنجمیلیارد، چقدر سرمایه داشتی که ربا میدادی؟ اصل سرمایه برای خودت باشد، اما اضافههایی که از مردم گرفتی، پس بده. «فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ» اگر این کار را نکنی، به حرف خدا گوش ندهی و اضافههای گرفته را به صاحبانش پس ندهی، خدا و پیغمبر به شما اعلام جنگ میدهند.
البته خیلی از مترجمین این آیه را اشتباه ترجمه کردهاند و نوشتهاند: رباخور حالا که ربا را قطع نمیکنی، اعلام جنگ به خدا و پیغمبر بده؛ درحالیکه معنی آیه عکسش است و میگوید: اگر دست از ربا برندارید، خدا و پیغمبر به شما اعلام جنگ میدهند. تو چه کسی هستی که به خدا اعلام جنگ بدهی؟ خدا و پیغمبرش به تو اعلام جنگ میدهند.
-عذاب مضاعف رباخواران در روز قیامت
آین آیه در سورهٔ بقره بود، اما آیهٔ مربوط به ربا که در سورهٔ فرقان آمده، واقعاً کمرشکن است! به پروردگار میفرماید: «وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا»[6] کسی که رباخور است و تا دم مرگش هم ادامه داد، پولهایی که گرفته بود، پس نداد. در جهنم میافتد «يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا»[7] و عذاب این حرامخوری دو برابر است. در قیامت به من نگوید خدایا من ده میلیارد ربا خوردم، ده میلیارد عذاب روی سر من بریز؛ چرا بیست میلیارد میریزی؟ برای اینکه هم حرف خدا را گوش ندادی و هم خون مردم مظلومِ بدهکارِ نیازمند را در شیشه کردی. دار و ندارشان را از آنها برای ضمانت گرفتی، خوردی و بردی و زن و بچهشان را به خاک سیاه نشاندی. حق تو عذاب دو برابر است. قرآن را که همه ما باور داریم؟ حتماً باور داریم.
-بار قیامتی رباخوری، سنگینتر از زنای با محارم
مرحوم آیتاللهالعظمی بروجردی کتاب کمنظیر و خیلی فوقالعادهای دارند که این روایت در این کتاب نقل میکنند. این کتاب هم در ایران و هم در بیروت چاپ شده و بسیار مورد نیاز فقها و محدثین شیعه است. ما منبریها هم به این کتاب خیلی نیاز داریم. من خیلی به این کتاب مراجعه داشته و دارم، یادداشتبرداری هم کردهام. برادران و خواهران! این روایت بسیار وحشتناک است. آیتاللهالعظمی بروجردی سند روایتیاش به ائمه میرسد؛ یعنی اگر زنده بودند و امشب در مسجد بودند، از ایشان میپرسیدید که شما این روایت را از چه کسی نقل میکنی، میگفت از استادم آخوند خراسانی، استادم سید محمدباقر درچهای در اصفهان، شیخالشریعهٔ اصفهانی، شیخ انصاری و صاحب جواهر؛ همینطور برایتان میشمرد تا به کلینی میرسید و از کلینی هم به ائمهٔ طاهرین(علیهمالسلام). این روایت اینقدر بتونآرمه است!
پیغمبر(ص) میفرمایند: «يَا عَلِيُّ دِرْهَمٌ رِبًا أَعْظَمُ مِنْ سَبْعِينَ زَنْيَةً كُلُّهَا بِذَاتِ مَحْرَمٍ فِي بَيْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ» نه پنجمیلیون و دهمیلیون، بلکه یک پول ربا. یک درهم، دینار هم نه! شما یک دینار عربی را ده بخش کن، یک بخش آن درهم نقره میشود. اگر آن یک درهم را با وزنی که دارد، به بازار ببری، ارزش زیادی ندارد. بار قیامتی و عذاب خوردن یک درهم ربا، سنگینتر و عظیمتر از هفتاد بار زنا با خواهر و مادر است.
ب) مال یتیم
این مال حرام است. شکم دروازهٔ بزرگی برای ورود امتها به جهنم است. لقمان به پسرش فرمود: «يا بُنَيَّ! إنَّ الدُّنيا بَحرٌ عَميقٌ، قَد غَرِقَ فيها عالَمٌ كَثيرٌ»[8] پسرم! این دنیا یک اقیانوس بدون سر و ته است که امتهای بسیاری در این اقیانوس غرق شدهاند. پدر وجود مبارک حضرت معصومه(س)، موسیبنجعفر(ع) این روایت را از لقمان حکیم نقل میکنند.
متأسفانه خیلیها مُردند و به برادرشان یا دامادشان وصیت کردند (من اینها را در زندگیام دیدهام و همینجوری هوایی نمیگویم) که این چهارتا مغازه، دوتا خانه و پول برای این سه بچهٔ یتیمم است؛ دو دختر و یک پسر کوچک دارم. برادر یا داماد هم با بازیگری و ترفند، ثروت یتیم را به نام خودشان کردهاند. خداوند در سورهٔ نساء از این افراد اسم میبرد و میفرماید: «إنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَىٰ ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا»[9] آنهایی که بدون قانون شرعی و بدون حق، ستمکارانه و ظالمانه، مال یتیمان را میخورند، همین الآن آتش میخورند، نه اینکه در قیامت شکمشان را از آتش پر میکنند. «يَأْكُلُونَ» فعل مضارعِ بهمعنی حال است. الآن که میخورد، آتش میخورد، نه اینکه در آینده آتش میخورد. این لقمهها جمع میشود، خون، پوست و سلول، ناخن و مو، روده و معده، دهان و دندان و لب میشود. وقتی این آدم میمیرد و در قبر میگذارند، از همهٔ بدنش ظاهر و باطن آتش بیرون میزند. باورش خیلی سخت است!
این آیه در سورهٔ مؤمن است (نه مؤمنون)؛ خداوند میفرماید: «النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيّاً»[10]این آیه برای برزخ است و دلیلش را هم میگویم که به چه دلیل برای برزخ است. آتش شب و روز در برزخ به آنها دمیده میشود. بعد میگوید: «وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ» و وقتی قیامت برپا شد، حساب اینها با کرامالکاتبین است.
ج) غصب
لقمهٔ حرام دیگر، غصب است. این روایت هم در کتاب مرحوم آیتاللهالعظمی بروجردی است. دو نفر پیش پیغمبر(ص) آمدند که سر یک ملک دعوا داشتند. آنوقتها سند رسمی و ثبت اسناد و این حرفها نبود؛ گاهی نوشته بود و گاهی هم زبانی بود. هر دوی آنها گفتند که شش دانگ این ملک برای ماست. این نمیشود که یک ملک ششدانگی برای دو نفر باشد! دو نفر اگر باشند، سه دانگ سه دانگ، چهار دانگ دو دانگ، یک دانگ پنج دانگ؛ اما اینها میگفتند که کل شش دانگ برای من است. چون انبیا موظف و مکلف بودند که با شواهد و بیّنات حکم بکنند، پیغمبر(ص) هم فرمودند: دلایل خودتان را برای من بگویید. هر دو دلایل خودشان را گفتند، پیغمبر اکرم(ص) نیز فرمودند که شش دانگ برای این شخص است. او هم آدم متدین و مؤمنی بود، سرش را پایین انداخت و از پیش پیغمبر(ص) رفت.
پیغمبر(ص) وقتی میخواستند از مسجد بیرون بروند، این شخص را که ملک طبق حکم پیغمبر(ص) برای او شد، صدا کرده و فرمودند: میدانی اگر این ملک در حقیقت برای تو نباشد، من با این حکمم چه کار کردهام؟ «إِنَّمَا أَقْضِی عَلَیک بِهِ قِطْعَةً مِنَ النَّار» من یک تکه از زمین جهنم را به نام تو کردم.
این مال حرام است. اگر محبت کنید، من توضیح بیشتر این روایت را هم دربارهٔ مال حرام و هم شهوت حرام، فردا شب با خواست خدا ادامه بدهم که شب عرفه، شب شناخت و عرفان و معرفت است. خدا به ما کمک بدهد تا این دو حرام را یک مقدار بیشتر بشناسیم.
اگر فکرِ دلِ زاری نکردی ××××××××× به عمر خویشتن کاری نکردی
تو را از روز آزادی چه حاصل ××××××× که رحمی بر گرفتاری نکردی
نچینی گل ز باغ زندگانی ××××××××× گر از پایی برون خاری نکردی
ستمگر بر سرت زان شد مسلط ×××××××× که خود دفع ستمکاری نکردی
شدی مغرور روز روشنی چند ×××××××× دگر فکر شب تاری نکردی
کلام آخر؛ خیمۀ آلعبا در آتش کوفیان
یک رسم عرب را برایتان بگویم؛ وقتی مردهشان را دفن میکنند و برمیگردند، اول غروب میگویند: کسی وارد اتاق پدر، برادر یا فرد دیگری از ما که مرده است، نشود. چراغ روشن میکنند و میگویند جایش خالی است؛ تا صبح هم چراغِ اتاقش روشن است. امام صادق(ع) هم امشب همین کار را کردند. یک چراغِ اتاق بابا را روشن کردند که جای خالی بابا روشن باشد. لشکر کربلا هم عصر عاشورا همین کار را کردند و گفتند: حالا که 72 نفر کشته شدند، جای خالیشان چراغ روشن کنیم. اول غروب تمام خیمهها را آتش زدند!
آتش به آشیانهٔ مرغی نمیزنند ×××××××× گیرم که خیمه خیمهٔ آلعبا نبود
خبرنگار لشکر میگوید: من دیدم دختر امیرالمؤمنین(ع) با عجله داخل خیمهها میرود و بیرون میدود. به او گفتم: خانم، تمام چادرها دنبال هم آتش میگیرد. مبادا آتش لباس شما را هم بگیرد! اینقدر داخل نرو و بیرون بیا. چقدر قدیمیها زیبا گفتهاند؛ خانم فرمود: من در این خیمه بیمار دارم، لابهلای این دودها میروم که او را ببینم، بغلش کنم و بیرون بیاورم.
از آن ترسم که آتش برفروزد ××××××××× میان خیمه بیمارم بسوزد
از آن ترسم که آتش شعله گیرد ××××××× میان خیمه بیمارم بمیرد
مشهور است و نقل میکنند که دامن یک دختر کوچک آتش گرفته بود، همین خبرنگار، حمیدبنمسلم میگوید: دلم واقعاً سوخت، دویدم و دامنش را خاموش کردم؛ دیدم میدود، به او گفتم: دختر، کجا میروی؟ گفت: پیش پدرم در گودال میروم.
-دعای پایانی
خدایا! به حقیقت امام باقر(ع)، ما را با احکامت بیشتر آشنا کن؛ عمل به احکامت را توفیق کامل به ما مرحمت کن.
خدایا! به حق زینب کبری(س)، گریهٔ بر ابیعبدالله(ع) را تا لحظهٔ مرگ از ما نگیر.
خدایا! نسل ما را حسینی قرار بده؛ نسل ما را گریهکن بر ابیعبدالله(ع) قرار بده.
خدایا! توفیق برپاکردن عزاداری کامل و گریهٔ جامع را در دههٔ عاشورا به ما مرحمت کن.
الهی! به فاطمهٔ زهرا(س) قسمت میدهیم، عاشورا و اربعین را از ما نگیر.
خدایا! امام زمان(عج) را دعاگوی ما و زن و بچهها و نسل ما قرار بده.
خدایا! دیگر هیچ دستی پیدا نمیشود که مشکلات این مملکت و دنیا را حل کند؛ به خون ناحق ریختهٔ علیاصغر(ع)، امام زمان(عج) را برسان.
خدایا! شهدا، اموات، مراجع، گذشتگان، پدران و مادران، عموها و عمهها، داییها و خالهها، معلمین و آنهایی که به هر شکلی بر ما حق داشتهاند، همه را امشب غریق رحمتت بگردان.
[1]. سورهٔ نوح، آیهٔ 3.
[2]. سورهٔ روم، آیهٔ 30.
[3]. سورهٔ ق، آیهٔ 16.
[4]. سورهٔ حدید، آیهٔ 4.
[5]. سورهٔ بقره، آیهٔ 279.
[6]. سورهٔ فرقان، آیهٔ 68.
[7]. سورهٔ فرقان، آیهٔ 69.
[8]. اصول کافی، ج1، ص16، ح12؛ بحارالأنوار، ج13، ص416، ح10.
[9]. سورهٔ نساء، آیهٔ 10.
[10]. سورهٔ مؤمن (غافر)، آیهٔ 46.