لطفا منتظر باشید

جلسه دوم؛ سه‌شنبه (17-5-1402)

(تهران حسینیه اعظم فرحزاد)
محرم1445 ه.ق - مرداد1402 ه.ش
23.14 مگا بایت
دانلود

عناوین این سخنرانی

با کلیک روی هر عنوان به محتوای مربوط به آن هدایت می شوید

«بسم الله الرحمن الرحیم؛ الحمدلله رب العالمین الصلاة و السلام علی سید الأنبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابی القاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین».

 

اهل‌بیت(علیهم‌السلام)، تنها مفسرین قرآن

در جلسه گذشته از قول پیامبر عظیم‌الشأن اسلام(ص) شنیدید که به مردم فرمودند: من خیر دنیا و آخرت را برای شما آورده‌ام. این خیر دنیا و آخرت چیست؟ امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: قرآن است.

جمله‌ای را هم باید بدانید که پروردگار مهربان عالم نزدیک پنج بار در قرآن مجید می‌فرماید: «يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ»[1] پیغمبر(ص) معلم قرآن است. شاید دوسه ساعت مانده به درگذشت پیغمبر(ص)، اهل‌بیت(علیهم‌السلام) را به‌عنوان هم‌وزن قرآن در علم معرفی کردند. معنی آن پنج آیه و روایت رسول خدا(ص) دربارۀ اهل‌بیت(علیهم‌السلام) این است که تنها و با فکر و سواد خودتان سراغ قرآن نروید، گمراه می‌شوید؛ برای اینکه بخش عمده‌ای از آیات قرآن در توان فهم ما نیست و اگر بخواهیم آن بخش عمده را با فکر و علم خودمان معنی کنیم، غیر از معنای مورد اراده خداوند مهربان است.

 

نمونۀ دوری از تفاسیر اهل‌بیت(علیهم‌السلام)

یک نمونه برایتان عرض می‌کنم که ضرورت مسئلۀ سراغ قرآن رفتن با پیغمبر(ص) و ائمه(علیهم‌السلام) معلوم بشود. امام صادق(ع) به آدمی که مقداری درس‌خوانده بود، فرمودند: شنیده‌ام کلاس قرآن باز کرده‌ای و برای مردم معانی قرآن را می‌گویی؟ پاسخ داد: همین‌طور است. امام صادق(ع) فرمودند: این آیه را چگونه معنا می‌کنی که خداوند می‌فرماید: «فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ»[2] در این قرآن و خانۀ خدا دلایل روشنی برای توحید، قیامت، غیب و آشکار است. شماهایی که مکه رفته‌اید، مقام ابراهیم(ع) را دیده‌اید که کنار کعبه است. «وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا»[3] هرکسی وارد مقام ابراهیم(ع) بشود، از هر خطری در امان است. معنی آیه همین است؟ آن آدم باسواد گفت: بله معنی دیگری ندارد. «مَنْ دَخَلَهُ» کسی که وارد مقام ابراهیم(ع) بشود، «كَانَ آمِنًا» از خطر و ضرر در امان است. 

امام(ع) فرمودند: عبدالله‌بن‌زبیر با یارانش که ادعای حکومت داشتند و می‌گفتند کشور باید به دست ما اداره بشود، در همین زمان‌های نزدیک ما بودند. عبدالملک‌مروان لشکری را به مکه فرستاد، عبدالله‌بن‌زبیر طاقت آن لشکر را نیاورد، با رفیق‌هایش زودتر در مسجدالحرام ریختند و همه درهای مسجد را هم قفل‌های محکم زدند که لشکر بنی‌امیه وارد نشود. لشکر بنی‌امیه دیدند نمی‌توانند وارد خانه بشوند (خانه هم در درّه واقع شده و اطرافش پر از کوه است)، روی بلندی منجنیق نصب کردند و آن قسمت مسجدالحرام را که عبدالله‌بن‌زبیر و یارانش بودند، ازطریق منجنیق سنگ‌باران کردند و همه را کشتند. حالا در معنی این آیه تو درست می‌گویی یا خدا؟ می‌گویی هرکسی که وارد مقام ابراهیم(ع) بشود، از خطر محفوظ و قصد خدا از آیه این معناست؛ پس چرا عبدالله‌بن‌زبیر و یارانش از ضربات سنگین منجنیق بنی‌امیه در امان نماندند و همه کشته شدند؟ واقعاً حقیقت آیه همین است که می‌گویی؟ اگر قصد خدا از آیه امنیت ظاهر است که درهم‌شکسته شد. خدا چه می‌گوید؟ گفت: من نمی‌دانم. فرمودند: چرا کلاس درس قرآن گذاشته‌ای که به مردم معنی قرآن را یاد بدهی؟ تو که این آیه را بلد نیستی، نمی‌فهمی و نمی‌دانی قصد خدا از این آیه چه بوده، چه درسی به مردم می‌دهی؟

 

اهل‌بیت(علیهم‌السلام)، تنها راه امنیت

بعد حضرت(ع) توضیح دادند: «مقام» به معنی شأن، منزلت و موقعیت است، نه به معنای یک‌تکه زمین. پیغمبر اکرم(ص) و اهل‌بیت(علیهم‌السلام) از شئون و منزلت حضرت ابراهیم(ع) هستند؛ یعنی هرکسی وارد حوزۀ امامت ما (نه وارد یک‌تکه زمین) بشود، از هر خطری در امان است. شما اگر شیعه و پیرو اهل‌بیت(علیهم‌السلام) باشید، از خطر برزخ و قیامت در امان خواهید بود؛ چنان‌که خود پروردگار فرموده: «وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي»[4] دنبال غیر از علی(ع) بروی و به سرپرستی خودت انتخاب کنی، از عذاب من در امان نیستی. حالا هرکسی را می‌خواهی انتخاب کن، آن سه نفر بعداز رحلت پیغمبر(ص) یا سران بنی‌امیه، بنی‌عباس، آمریکا و اروپا را انتخاب کن، کنار همۀ آن‌ها عذاب حتمی است، ولی کنار علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) عذابی وجود ندارد.

 

شیعه حقیقی

البته این حدیث شیعۀ واقعی کنار علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) را می‌گوید؛ نه اینکه از من بپرسند شما تابع چه مکتبی هستی؟ بگویم شیعه. ربا هم می‌خوری؟ بله. با زدوبند و سندسازی ملک‌های مردم را هم به نام خودت می‌کنی؟ بله. حق مالی برادر و خواهرت را هم می‌خوری؟ بالاخره باید به ثروتم اضافه کنم. کسی از امام صادق(ع) پرسید: این‌جور آدم‌ها هم شیعه هستند؟ فرمودند: «كَذَبُوا لَيْسُوا لَنَا بِمَوَالٍ»[5] دروغ می‌گویند که شیعه هستیم. به خدا قسم، این‌ها شیعۀ ما نیستند؛ ظاهر و باطن شیعه در حد خودش پاک است.

 

معنای درامان‌بودن شیعه

در زمان خود ما عربستان با جرثقیل در مسجدالحرام ساخت‌وساز می‌کرد که رها شد و عده‌ای ایرانی، آفریقایی و زائر خود عربستان زیر جرثقیل در مقام ابراهیم(ع) کشته شدند. حالا «وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا» واقعاً معنی‌اش این است که هرکسی در مسجدالحرام بنشیند، از خطر در امان است؟ نه.

هرکسی که با شئون ابراهیم(ع) (پیغمبر(ص) و اهل‌بیت(علیهم‌السلام)) همراه باشد، از عذاب قیامت در امان است، نه از مصائب دنیا. ممکن است به‌خاطر شیعه‌بودن زندان برود و زیر شکنجه بمیرد، با دشمن مسلّح رودررو و شهید بشود، دزد اموال خانه‌اش را ببرد یا کسی توجه او را جلب کند، ده میلیون از او خرید بکند و مالش را بخورد. این امنیت برای برزخ، روح، اخلاق و روز قیامت است. گاهی بعضی‌ها در ارزیابی اشتباه می‌کنند و وقتی مصیبت، مشکل مالی و بدنی و داغی به آن‌ها می‌رسد، می‌گویند: من چرا؟ من شیعه هستم، نمازهایم را خوانده‌ام، روزه‌هایم را گرفته‌ام و کربلا و مشهد هم رفته‌ام، چرا باید با بلاها تیرباران بشوم؟ نباید اشتباه کرد؛ این ضمانت را قرآن، پیغمبر(ص) و ائمه(علیهم‌السلام) به ما نداده‌اند که اگر شیعه واقعی باشی، در دنیا مصیبت و بلا سر تو نیاید. کسی به پیامبر(ص) عرض کرد: «إِنِّي أُحِبُّكَ‏» من عاشق و پیرو شما هستم. حضرت(ص) فرمودند: «اسْتَعِدَّ لِلْفَقْرِ»[6] آماده انواع مشکلات باش.

باید ببینیم حوزۀ «وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا» صد متر مسجدالحرام یا گسترۀ جهانی امامت ائمه طاهرین(علیهم‌السلام) است؟ آن بنده خدا هم دیگر کلاسش را تعطیل کرد.

 

نمونه تفاسیر روایی اهل‌بیت(علیهم‌السلام)

باید یادمان باشد در معنای آیات دخالت نکنیم؛ معنایی را از آیه بگیریم که پروردگار آن معنا را اصلاً اراده نکرده است. اگر معنی واقعی قرآن را بخواهیم، باید سراغ پیغمبر(ص) و ائمه طاهرین(علیهم‌السلام) برویم. مگر نظریات پیغمبر(ص) و ائمه(علیهم‌السلام) الان موجود است؟ بله. کتاب‌هایی به نام «تفسیر اهل‌بیت(علیهم‌السلام)» (هجده جلد، هر جلدی پانصد صفحه)، «تفسیر البرهان» (ده جلد، هر جلدی ششصد صفحه) و «تفسیر نورالثَقَلَین» (پنج جلد، هر جلدی هشتصد صفحه) وجود دارد که فقط نظریات پیغمبر(ص) و ائمه(علیهم‌السلام) راجع‌به معانی آیات را جمع‌آوری کرده‌اند. این‌جور نیست که الان دسترسی به معانی واقعی آیات نداشته باشیم؛ خیلی هم راحت دسترسی داریم.

نزد یکی از مراجع بزرگ شیعه پنج سال درس خوانده بودم. به دستور ایشان بنا شد از اول تا آخر قرآن مجید را تفسیر کنم؛ شاگرد ایشان بودم، دوست داشت که این کار انجام بگیرد و علت اصرارش را هم گفت، ولی لازم نیست الان بگویم. تفسیر نوشته شده، دارد چاپ می‌شود، چهل جلد و هر جلدی هشتصد صفحه است. در خیلی از آیات که گیر می‌‌کردم و نمی‌دانستم این آیه چه می‌گوید، دنبال مفسرین بزرگ اهل‌سنت و شیعه نمی‌رفتم، اول سراغ پیغمبر(ص) و ائمه(علیهم‌السلام) می‌آمدم که ببینم نظر این‌ها در تفسیر آیه چیست. در همین تفسیر چهل‌جلدی شاید پنج هزار روایت به کار گرفته‌ام. ما اجازه نداریم سرخود سراغ قرآن برویم.

 

حلال‌خوری، سفارش قرآن

به اول سخن برگردم. پیغمبر(ص) فرمودند: «إِنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِخَيْرِ الدُّنْيَا وَ الآخِرَةِ»[7] قرآن کل خیر دنیا و آخرت است. «معیشت حلال» بخشی از آیات مرتبط به خیر دنیا و آخرت ماست. لقمه‌ای را که می‌خورم و تبدیل به خون، گوشت، پوست، استخوان و موی من می‌شود، باید حلال باشد. اگر غیرحلال بخورم، آلوده می‌شوم و خدا هم به آلوده نظر رحمت ندارد؛ مگر توبه واقعی کند. امیرالمؤمنین(ع) توبه واقعی را در نهج‌البلاغه بیان فرموده‌اند: حرام‌خور این‌قدر باید حلال بخورد که تمام حرام‌های روییده‌شده در بدنش آب بشود و مال مردم را به آن‌ها برگرداند.

«حلال‌خوری» بخشی از آیات قرآن مجید است. وقتی داشتم قرآن را تفسیر می‌کردم، به نکتۀ خیلی مهمی برخوردم که خیلی از آیات «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا» و «يٰا عِبادِيَ»[8] می‌گوید، اما در مسئله حرام و حلال مالی به کل مردم عالم و تاریخ (یهودی، مسیحی، زرتشتی، لائیک و بی‌دین هر پنج قاره) خطاب می‌کند و «يٰا أَيُّهَا النَّاسُ»[9] می‌گوید، نه «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا». «يٰا أَيُّهَا النَّاسُ» یعنی کل مردان و زنان. «كُلُوا» فقط به معنی خوردن نیست؛ شامل خوردن، لباس، زمینی که می‌خرید، خانه‌سازی، کسب‌وکار و باغتان می‌شود. این‌هایی که برایتان عرض می‌کنم، فکر خودم نیست، بلکه کتاب‌های مهم شیعه و لغت بیان می‌کنند که «كُلُوا» یعنی هزینه و مصرف‌کردن.

 

دوری از حلال نجس

ای کل مردم، «كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلالاً طَيِّباً»[10] آنچه را برای زندگی‌تان می‌خواهید هزینه کنید، از حلال پاکیزه استفاده کنید و حلال نجس هم نباشد؛ یک‌وقت برای دو هزار عزادار غذایی را می‌خواهی بدهی، در دیگ خورش یا پلو فضله موش افتاده، این مشکلی ندارد، به جمعیت رو می‌کنی و می‌گویی: ببخشید! غذای ما امروز نجس شده؛ به خانه‌هایتان تشریف ببرید و ناهار بخورید. اگر این کار را بکنیم، آبروی ما و حسینیه می‌رود؛ کدام آبرو؟ مگر آبروی حسینیه یا کارگردان‌ها به زلف حرام گره خورده است؟ آبروی چه می‌رود؟ ما باید پیش پروردگار مهربان عالم کم نیاوریم، حالا پیش مردم کم آوردیم، عذرخواهی می‌کنیم؛ ببخشید! غذا مناسب نبود. «كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلالاً طَيِّباً» حلال پاک، نه هر حلالی؛ آیه قید دارد.

 

معنای «شیطان»

ادامه آیه خیلی جالب است! «لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ»[11] «شیطان» اسم عام است و اسم خاص نیست؛ یک معنی عمومی دارد که شامل هر گمراه، ظالم، جنایت‌کار و خطاکار حرفه‌ای می‌شود. «ابلیس» اسم خاص و برای یک نفر، ولی شیطان اسم عام است. این مطلب را زیاد شنیده‌اید و قبلاً هم به درودیوار خیلی می‌نوشتند که آمریکا شیطان بزرگ است؛ طبق آیه قرآن، آمریکا، انگلیس، کسی که من را گمراه کند و آن‌که مرا از مسجد و مجالس علم، فقه و ابی‌عبدالله(ع) باز بدارد، شیطان است. شیطان یعنی آن‌که می‌خواهد بین من و پروردگار، دین و آخرت مانع بشود.

 

حلال‌کردن حرام، یک کار شیطان

«يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ» در هزینه‌کردن مال، پول و معیشت از فرهنگ شیطان پیروی نکنید؛ چون شیطان حرام‌های من را حرام نمی‌داند و حلال می‌کند. ربا الان در کره زمین حلال است؛ یک آمریکایی، اروپایی یا شرقی نمی‌گوید ربا حرام است، بلکه می‌گوید این هم یک نوع درآمدِ بانکی یا خصوصی است. خدا ربا را حرام کرده، اما فرهنگ شیطان حلال کرده است. زنا حرام است، ولی در اروپا و آمریکا قانونی است، به خانم‌ها کارت می‌دهند، جریمه ندارند و گناه هم نمی‌دانند. شراب‌خوردن در همه اروپا و آمریکا حلال، خیلی هم پرمصرف و سر سفره همه‌شان هم است؛ من ۲۷ کشور خارجی رفته‌ام، به‌جای آب عرق و آب‌جو می‌خورند و حلال هم می‌دانند.

دولت‌ها و شیاطین حرام خدا را برای مردم حلال کرده‌اند؛ همین مطلب را خدا در پایان آیه می‌گوید: «وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ»[12] در مسئلۀ مال، معیشت و هزینه‌کردن از فرهنگ شیطان پیروی نکنید. شیطان مگر چه‌کار می‌کند؟ چون شیطان کارش از زمان آدم(ع) تا حالا این بوده که هرچه را خدا حرام کرده، حلال اعلام بکند. چیزهای دیگری را حتی در خوراکی‌ها حلال کرده‌اند، اما ادب منبر اقتضا نمی‌کند که برای شما بگویم؛ چون جوان‌ها و خانم‌ها هستند.

 

گوشت خوک، حرام فراموش‌شده

اصلی‌ترین غذای گوشتی و کباب خوشمزۀ مردم آمریکا و اروپا گوشت خوک است. از کی حرام شده؟ از زمان آدم(ع)، اما الان در تمام آمریکا و اروپا حلال است و همۀ رستوران‌ها دارند.

از انگلستان با هواپیما می‌آمدم، سفرم تا ایران شش ساعت طول می‌کشید و یک سوری هم بغل من نشسته بود. از من پرسیدند: غذا چه می‌خورید؟ گفتم: چیزی نمی‌خورم؛ چون می‌دانستم شش ساعت دیگر سوریه هستم، آنجادوستانی داشتم و نان، پنیر، سبزی و ماست می‌خوردم. به شخص کناری من گفت: شما چه میل دارید؟ لیست غذا را گرفت. آن شخص انگلیسی بود، من هم می‌دیدم و مقداری هم انگلیسی خوانده بودم. گفت: برای من گوشت خوک بیاور. به او گفتم: ببخشید، «أنت نصرانیٌّ»؟ چون شیطان به تمام مسیحیان عالم گوشت خوک را حلال کرده. گفت: «لا». گفتم: «یهودیٌّ»؟ گفت: «لا». گفتم: «بعثیٌّ»؟ حزب بعث حزب کفر است. گفت: «لا». گفتم: «ما مَذْهَبُکَ»؟ گفت: «مِنْ أهْلِ السُّنَّةِ». گفتم: مگر قرآن مجید علنی نگفته: «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنزِيرِ»[13] گوشت خوک را تا قیامت بر شما حرام کرده‌ام. گفت: «صَدَقَ اللهُ العظیمُ» خدا راست می‌گوید. گفتم: چرا می‌خوری؟ گفت: برای اینکه چیز دیگری مرا سیر نمی‌کند؛ من مضطر هستم و حرام برای آدم مضطر حلال است. چه اضطراری؟! این فتوای فرهنگی شیطان است.

 

نتیجه فرهنگ شیطان

«يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ» از فرهنگ شیطان پیروی نکنید، منِ خدا می‌دانم که شیطان دشمن آشکار شماست و دشمن پنهان هم نیست. مجلس قانون‌گذاری آمریکا و اروپا که می‌گویند زنا، تولید مشروب و رستوران‌های دارای گوشت خوک مانعی ندارد، رفیقتان هستند؟ این‌ها به جسم، روح، مرگ و قیامتتان ضرر می‌زنند.

«إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ»[14] فرهنگ شیطان به شما امر می‌کند و قانون می‌دهد که هر کاری را خدا بد می‌داند، ما بد نمی‌دانیم و انجام می‌دهیم، «وَالْفَحْشَاءِ»[15] هر گناه کبیره‌ای را خدا حرام می‌داند، ما حلال می‌دانیم، انجام می‌دهیم و هیچ عیبی ندارد، «وَأَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ»[16] به شما یاد می‌دهد که جاهلانه به پروردگار در حلال و حرام تهمت بزنید؛ بگویید خدا حرام نکرده، این را آخوندها حرام کرده‌اند! حرمت شراب کار این آخوندهاست و به خدا ربطی ندارد؛ خدا مهربان است و بخیل نیست، چه بخلی دارد که بگوید گوشت خوک حرام است؟ چقدر این دو آیه زیباست! یادتان می‌دهند که به پروردگار تهمت بزنید و با زبان خوش هم می‌گویند که این حرام و حلال‌ها برای آخوندهاست و نه برای خدا. همه هم که سراغ قرآن، تورات و انجیل اصلی نمی‌روند و می‌گویند راست می‌گویید؛ این آخوندها زندگی ما را می‌خواهند محدود کنند.

این یک بخش قرآن دربارۀ مال حلال که خیر دنیا و آخرت ماست. اگر در چهارچوب حلال حرکت کنیم و از فرهنگ شیطان پیروی نکنیم، یقیناً اهل نجات، سعادت و خیر هستیم.

 

گناه خوردن مال یتیم

یک آیه دیگر هم بخوانم که بحث امروز صددرصد و تکمیل بشود. پروردگار به ظاهر و باطن عالم آگاه و نزد اوست. پروردگار هر مالی را که می‌بیند، ظاهر و باطنش را می‌بیند، اما ما نمی‌بینیم. او برای ما باطن مال را در سوره نساء بیان کرده است: «إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَىٰ ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا»[17] کسانی که مال یتیم را به‌ناحق هزینۀ زندگی‌شان می‌کنند، این‌ها درون خودشان آتش می‌ریزند؛ این باطن‌نگری پروردگار است. نه فقط باطن مال یتیم، بلکه باطن حرام هم آتش است.

 

روضه حضرت علی‌اصغر(ع)

یک سؤال از شما بکنم، جوابش را همه شما می‌دانید و قبلاً مادرهای ما هم بدون اینکه دکتری به آن‌ها بگوید، انجام می‌دادند. مادران ما می‌دانستند که دهان و گلوی بچه‌ای که تازه شش‌ماهه شده، توان خوردن آب با استکان و لیوان را ندارد. الان دکترها می‌گویند به بچه‌ها قبل‌از شش‌ماهگی آب ندهید، بلکه بعداز اتمام شش ماه آب بدهید. یادمان است که مادران ما در ته نعلبکی آب تمیز می‌ریختند، یک پنبه یا پارچه سفید در آن آب می‌گذاشتند و به لب‌های بچه می‌کشیدند.

شما که کربلا رفته‌اید، دیده‌اید یک شعبه و رشتۀ پرآب فرات در کربلا جاری است. من امسال یک جای فرات را دیدم که در آن قایق‌رانی بود؛ آب خیلی فراوان است. ابی‌عبدالله(ع) برای این بچه شش‌ماهه از این آب فرات چقدر آب می‌خواستند! یک لیوان و استکان هم نمی‌خواستند؛ چون بچه قدرت خوردنش را نداشت. امام(ع) یک مقدار آب می‌خواستند که با دو انگشت مبارکشان لب بچه را نمناک کنند و یکی‌دو قطره هم در دهانش بریزند.

کوفیان، این قصد جنگیدن نداشت

این گلوی تشنه بُبْرِیدن نداشت

این‌که با من سوی میدان آمده

نیتی جز آب نوشیدن نداشت

با سه‌شعبه غرق خونش کرده‌اید

آن‌که حتی تاب بوسیدن نداشت

گریه‌ام دیدید و خندیدید

کشتۀ شش‌ماهه خندیدن نداشت

دست من بستید و پای‌افشان شدید

بچه شش‌ماهه پاکوبیدن نداشت

بچه را برگرداندند. چقدر رباب(س) باعظمت بودند که بیرون نیامدند؛ زینب کبری(س) آمدند. قنداقۀ خون‌آلود را به زینب کبری(س) دادند. خودشان روی زمین نشستند و توجهی به‌جانب پروردگار کردند: خدایا، این مردم به کوچک و بزرگ من رحم نکردند. خدایا، این قربانی را ذخیره قیامت من قرار بده. بعد قبر کوچکی را کندند و بچه را دفن کردند؛ هنوز لحد نچیده بودند، صدای رباب(س) بلند شد:

مچین خشت لحد تا من بیایم

تماشای رخ اصغر نمایم

 

اللهم اغفر لنا و لوالدینا و لوالدی والدینا و لمن وجب له حقٌّ علینا. 

اللهم اغفر للمؤمنین و المؤمنات. 

اللهم ارحم شهدائنا. 

خدایا، به حقیقت این بچه شش‌ماهه مظلوم، شرّ این گرانیِ لعنتیِ ابلیسیِ تحمیلی را از سر مردم این مملکت بردار و به مردم این مملکت آسایش و امنیت روحی عنایت کن.

 


[1]. جمعه: ۲.
[2]. آل‌عمران: ۹۷.
[3]. همان.
[4]. عیون ‌اخبارالرضا(ع)، ج۲، ص۱۳۶.
[5]. الکافی، ج۲، ص۶۸، ح۶.
[6]. تنبیه‌الخواطر، ج۱، ص۲۲۳.
[7]. امالی (طوسی)، ص۵۸۳، ح۱۱.
[8]. عنکبوت: ۵۶.
[9]. بقره: ۱۶۸.
[10]. همان.
[11]. همان.
[12]. همان.
[13]. مائده: ۳.
[14]. بقره: 169.
[15]. همان.
[16]. همان.
[17]. نساء: ۱۰.

برچسب ها :