قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عبد شاكر ، راضى به فعل حق

 يكى از شاگردان با معرفت عارف ربانى ، الهى قمشه اى نقل كرد : آن جناب سفرى به آستانه بوسى عبد راضى حضرت رضا عليه السلام به مشهد مشرّف شد . شبى در حرم حضرت رضا عرضه مى دارد : يابن رسول اللّه ! شما داراى مقام رضاى كامل هستيد ، از حضرت حق بخواهيد ذرّه اى از اين مقام به اين فقير عنايت كند . وقتى از حرم خارج مى شود ، ماشينى در خيابان به او مى زند ، وقتى چشم باز مى كند خود را روى تخت بيمارستان مى بيند ، سؤال مى كند : چه شده ؟ مى گويند :
تصادف كرده ايد و راننده اى كه به شما زده دستگير شده و اين جاست ، مى گويد : كاغذ و قلمى به من بدهيد ، يك رضايت نامه كامل مى نويسد و دستور مى دهد راننده را آزاد كنيد ؛ زيرا من چند لحظه قبل در حرم حضرت رضا از خداوند عزيز طلب مقام رضا كردم و اين مصيبت ، برق اوّل اين مقام جهت امتحان استعداد و ادعاى من است ، اگر در همين مرحله اوّل زبان و دل به گله و شكايت باز كنم از به دست آوردن اين عنايت محروم خواهم شد !!


منبع : برگرفته از کتاب داستانهای عبرت آموز استاد حسین انصاریان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه