فيلسوف بزرگ ، مرحوم حاج شيخ محمد حسين غروى ، درسى از حكمت الهى و عرفان اشراقى در منزل داشت ، بيش از شش نفر را در اين درس نپسنديده بود ، دو نفر از آنان يكى حضرت آيت اللّه العظمى سيد محمد هادى ميلانى بود كه اين فقير از محضر اخلاق و عرفانش استفاده ها برده و از او داراى اجازه روايى هستم و ديگر مرحوم ايروانى بود كه من خدمت فرزند عالم و دانشمندش رسيده ام ؛ فرزند مرحوم ايروانى از پدرش و از پنج شاگرد ديگر غروى نقل كرد كه :
شبى براى حضور در درس به خانه استاد رفتيم ، ظاهراً از وقت مقرر زودتر رسيديم ، استاد در جنب اطاق درس مشغول نماز بود ؛ ناگهان متوجه شديم ، آنچه در حول و حوش ماست ، با استاد بزرگوار ما در نماز هم آهنگ شده و آهنگ نماز از تمام اشياى اطاق و در و ديوار ، به دنبال نماز استاد به گوش ما مى رسد.
منبع : برگرفته از کتاب داستانهای عبرت آموز استاد حسین انصاریان