قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حضرت یحیى و حق گویى

اکثر مورّخان مسلمان و نیز منابع معروف مسیحى جریان جگر خراش شهادت حضرت یحیى را به خاطر بیان حق و اظهار حقیقت بر ضد طاغوت زمان خود دانسته اند و چنین بازگو کرده اند : یحیى قربانى روابط نامشروع طاغوت زمان خود با یکى از محارم خویش شد . به این ترتیب که هیردویس پادشاه هوسباز فلسطین عاشق هیرودیا دختر برادر خود شد و زیبایى وى دل او را در گرو عشق آتشین قرار داد ، لذا تصمیم به ازدواج با او گرفت !این خبر به پیامبر بزرگ خدا یحیى رسید . او صریحاً اعلام کرد که این ازدواج نامشروع است و مخالف دستورات « تورات » مى باشد و من به مبارزه با چنین کارى قیام خواهم کرد .سر و صداى این مطلب در همه شهر پیچید و به گوش آن دختر رسید . او همت گماشت که از یحیى بزرگ ترین مانع راه خویش در فرصتى مناسب انتقام گیرد و این مانع را از سر راه هوس هاى خود بردارد .ارتباط خود را با عمویش بیشتر کرد و زیبایى خویش را دامى براى او قرار داد و چنان در وى نفوذ کرد که روزى هیردویس به او گفت : هر آرزویى دارى از من بخواه که بى تردید تو را به آرزویت خواهم رسانید .هیرودیا گفت : من چیزى جز سر یحیى را نمى خواهم ! زیرا او نام من و تو را بر سر زبان ها انداخته و همه مردم را به عیب جویى ما واداشته است ، اگر مى خواهى دلم آرام شود و خاطرم شاد گردد باید این کار را انجام دهى !!هیرودیس که دیوانهوار به آن زن عشق مىورزید ، بى توجه به عاقبت این کار ، تسلیم شد و چیزى نگذشت که سر یحیى را نزد آن زن بدکار حاضر ساختند ، ولى عواقب دردناک این عمل سرانجام دامان او را گرفت.

 

 

 

 

بر گرفته از کتاب داستانهای عبرت آموز

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه