نخستین مهاجرت مسلمانان به حبشه آغاز شد. مهاجرت به حبشه زمانی آغاز گردید که فشار قریش بر مسلمانان طاقتفرسا و غیرقابل تحمل شد.حضرت رسول که خود با عنایت پرودرگار و حمایت عمویش ابوطالب از آزار و شکنجه قریش تا حدودی در امان بود، از شکنجههای طاقتفرسای قریش بر مسلمانان و اصحاب بیپناه در اندوه و ناراحتی به سر میبرد تا اینکه روزی به اصحاب فرمود: کاش به کشور حبشه میرفتید، چون در آنجا پادشاهی است که در نزد وی بر کسی ستم نمیرود، و آنجا سرزمین راستی است، باشد که خدا از این گرفتاری برای شما فرجی قرار دهد.
به دنبال این سخن حضرت رسول(ص) جمعی از مسلمانان که یازده مرد و چهار زن بودند به سرپرستی عثمانبن مظعون پنهانی مکه را به سوی بندر شعیبه ترک کردند تا از آنجا به حبشه بروند. عدهای از قریش از این مهاجرت پنهانی آگاه شدند و در تعقیب مهاجران برآمدند. اما موقعی که به بندر رسیدند، مهاجران سوار دو کشتی بازرگانی شده حرکت کرده بودند. بنابراین کفار قریش از دسترسی به آنان مایوس شدند. در ماه شوال مهاجرانی که در حبشه بودند شنیدند که قریش مسلمان شدهاند و دیگر آزاری برای مسلمانان نیست. آنها در پی شنیدن این خبر به مکه بازگشتند ولی در نزدیکی مکه اطلاع یافتند که خبر دروغ بوده است و قریش همچنان در کفر باقی ماندهاند. مهاجران ناچار شدند که هر کدام بطور پنهانی و در پناه کسی وارد مکه شوند.
ورود این عده به مکه سبب افزایش شکنجه آنان گردید و رسول خدا بار دیگر اجازه داد که به حبشه بازگردند.
رجب سال نهم هجری
سپاه اسلام به فرماندهی رسول اکرم(ص) روانه نبرد با رومیان شد. در این زمان به رسول خدا خبر رسید دولت روم سپاه عظیمی فراهم آورده و آماده حمله به مسلمانان شده است.
پس از آنکه این خبر به رسول خدا رسید، آن بزرگوار دستور بسیج دادند و با سیهزار نفر به سوی منطقه «تبوک» در شمال شبه جزیره عربستان حرکت نمودند. این زمان مصادف با فصل تابستان بود لذا گرمی هوا مشکلات فراوانی برای تجهیز و حرکت مسلمانان فراهم آورده بود. گذشته از این منافقین نیز تلاش وسیعی کردند تا این ماموریت با شکست مواجه شود. افزون بر اینها، تامین هزینه جنگ نیز مشکی بر مشکلات میافزود زیرا توان مالی مسلمانان اجازه تدارک چنین سفر جنگی را به آنان نمیداد. اما با همه این مشکلات سپاه اسلام حرکت کرد.
سپاه اسلام پس از آنکه به تبوک رسید، معلوم شد خبر آمادگی روم برای حمله به مسلمانان مطابق با گزارشات رسیده نبوده است. بنابراین سپاه اسلام به مدینه بازگشت. غزوه تبوک آخرین درگیری مسلمانان با غیرمسلمانان در زمان حیات پیامبر بود. از این پس سراسر عربستان تسلیم شد و هر قبیلهای نمایندگانی را برای اظهار اطاعت قبیله خود و پذیرفتن اسلام نزد پیامبر اکرم(ص) فرستاد و تقریباً تمام قبایل مسلمان شدند. به همین دلیل این سال را «سنهالوفود» نیز نامیدهاند.
در جریان غزوه تبوک وقایعی رخ داد که به برخی از آنها اشاره مینمائیم:
1)در این غزوه حضرت رسول(ص)، امام علی(ع) را جانشین خویش در مدینه قرار داد و حدیث «منزلت» را درباره امام علی(ع) بیان فرمود. حضرت رسول زمانی این حدیث را بیان فرمود که امام علی(ع) اشتیاق خویش را برای شرکت در جنگ و همراهی رسول خدا در نبرد رومیان بیان کرد. حضرت رسول نیز در جواب فرمود: ای علی! مگر خشنود نیستی که نسبت به من همان مقام و منزلتی را داشته باشی که هارون نسبت به موسی داشت، جز آنکه پس از من پیامبری نخواهد بود.
2) در جریان این غزوه، گروهی از منافقان نقشهای طرح کردند تا حضرت رسول(ص) را به شهادت برسانند. اما خداوند متعال حضرت رسول را از تصمیم آنان آگاه ساخت و منافقان رسوا شدند.
3) واقعه دیگر اینکه حضرت رسول(ص) هنگام بازگشت از غزوه تبوک در سر راه خویش مسجد «ضرار» را که منافقان برای از هم گسستن وحدت مسلمانان بنا کرده بودند ویران نمود و سپس به مدینه بازگشت.
منبع : پایگاه استاد حسین انصاریان