غزالى مى گويد : جوانى شب هنگام به دامن زنى در آويخت ، زن گفت : حيا نمى كنى ؟ گفت : از كه ؟ كه بجز ستارگان چشمك زن آسمان كسى چشم بر ما ندوخته است . زن گفت : پس ستاره آفرين كجا شد ؟ ! !
منبع : برگرفته از کتاب حکایتهای عبرت آموز استاد حسین انصاریان
غزالى مى گويد : جوانى شب هنگام به دامن زنى در آويخت ، زن گفت : حيا نمى كنى ؟ گفت : از كه ؟ كه بجز ستارگان چشمك زن آسمان كسى چشم بر ما ندوخته است . زن گفت : پس ستاره آفرين كجا شد ؟ ! !