محدّث قمى در كتاب پر ارزش « سفينة البحار » مى گويد : افضل حكما و متكلّمين ، سلطان علما و محقّقان بزرگ وزير خواجه نصير الملّة والدين قدس اللّه روحه در اخلاق و بردبارى و در حلم و حوصله اقتداى به حضرت باقر العلوم عليه السلامكرده ، آنجا كه يك مرد نصرانى در رهگذر به آن جناب گفت : انت بقر ؟ حضرت فرمود : نه ، من بقر نيستم باقرم ، گفت : تو پسر زنى هستى كه شغلش نانوايى است ، حضرت فرمود : اشتباه كردى . گفت : تو فرزند زن سياه چهره بد زبانى ، حضرت فرمود : اگر راست مى گويى خدا مادرم را رحمت كند ، اگر دروغ مى گويى خدا تو را بيامرزد ، نصرانى از شدّت حلم و بردبارى حضرت مسلمان شد .
خواجه به پيروى از اين حلم است كه وقتى در زمان قدرت و سطوت و وزارتش نامه اى برايش آمد ، در آن نامه به خواجه خطاب شده بود اى سگ ! پسر سگ ! آن جناب جواب نوشت اين موضوعى كه براى من نوشته اى صحيح نيست ؛ زيرا سگ از حيوانات چهار پاست و پارس كننده و داراى ناخن هاى بزرگ است ولى من قامتم موزون ، پوستم روشن ، ناخنم كوتاه و داراى نطق و ضحكم و اين از امتيازات انسان است ، خواجه در جواب آن مرد يك كلمه زشت ننوشت ، به همين خاطر است كه علامه حلى آن بزرگ مرد جهان دانش در اجازه اش براى خواجه نوشت : شيخ ما خواجه طوسى برترين فرد اهل زمان در علوم عقليه و نقليه است ، در علوم فلسفى و احكام شرعى بر وفق مذهب اماميه داراى تأليفات زيادى است ، شريف ترين كسى كه در اين زمان در اخلاق ديده ام اوست ، خداوند قبرش را نورانى كند
منبع : برگرفته از کتاب حکایتهای عبرت آموز استاد حسین انصاریان