الهی ، مرهون منت و احسانم ، رهین لطف و انعامم ، ترا کمینه بنده و غلامم ، از دوریت در عذابم ، از شکر و سپاست ناتوانم ، جز معصیت باری ندارم ، غیر عذر خواهی کاری ندارم ، گدای جلوه صفاتم ، مغفرتت را خواهانم ، از هجرانت در آتشم ، رحمتت را در کاوشم . ناتوانیم را می دانم ، گناه و شرمساریم را می دانم ، هستی ام را عین نیستی میدانم ، پوچی و زبونیم را می دانم ، بی حاصلیم را می دانم ، آلوده بودنم را به هوا و هوس می دانم ، باران رحمتت را به سویم می دانم ، کرم و سخایت را می دانم ، آمرزیده شدنم را در دنیا و آخرت می دانم ، با این همه ملول از پرونده سیاهم ، همراه ناله و آهم ، به دریای هستی چون پر کاهم ، به پیشگاه لطفت عذر خواهم ، بی عزت و جاهم ، به سوری رحمتت هست نگاهم ، ای مامن و پناهم ، سر ذلت بخاک درگاهت می سایم ، دست گدایی بر دامن کرمت می گذارم ، نظری تا از چاه منیت بدرآیم ، با پای توبه به جانب این درآیم ، رحمتت آر به زاریم ، جبران کن خواریم .
برگرفته از کتاب مونس جان استاد حسین انصاریان