در احوالات مرحوم آخوند كاشى نقل مى كنند كه ايشان هر نماز واجبى را كه به جا مى آورد، قبل از شروع به نماز تا خروج از نماز غرق در مستى و شادى و گريه و زارى و اشك ريختن بود و تا آخر عمرشان اين گونه نماز خواندن او ادامه داشت، ولى بعد از هر نمازى نماز ديگرى مى خواند. يك بار از ايشان پرسيدند كه شما نماز اولتان را با آن كيفيت مى خوانيد و نماز دومتان را معمولى و عادى مى خوانيد، دليل آن چيست؟ مى فرمودند: من كه متوجه نمى شوم، اما ممكن است نفس از آن نوع نماز با آن كيفيّت خودش لذتى ببرد و آن لذت نگذارد كه مولاى من آن نماز را روز قيامت قبول كند، من احتياطاً يك نماز ديگر هم مى خوانم كه اگر آن نمازها را قبول نكرد، اين نمازها را قبول كند. اين گونه ذخيره مى كردند.
اكنون نفس ما در حالتى است كه از عبادت ها رنج مى برد، خيلى ها هستند كه هر روز به تقويم نگاه مى كنند تا ماه رمضان تمام شود؟ خيلى ها هم بودند كه از اول ماه رجب تا پايان ماه رمضان، نود روز روزه مى گرفتند، تازه پيغمبر اكرم روز عيد فطر را كه حرام بود روزه نبودند، ولى در كتاب هاى فقهى نوشته اند كه شش روز بعد از ماه رمضان منهاى روز عيد فطر را هم روزه مى گرفتند كه به حضرت عرض مى كردند:
اين شش روزى كه روزه مى گيريد، براى چيست؟ مى فرمودند: هنوز آماده خروج از ماه رمضان نشده ام، هنوز چسبيده به ماه رمضان هستم، هنوز قطع رابطه نكرده ام، با اين كه از ماه رمضان هم بيرون آمده بودند، ولى باز مى فرمودند كه هنوز رابطه ام قطع نشده است. هنوز در ماه رمضان هستم.
منبع : پایگاه عرفان