قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حکایتی از شفای درد

 

فرزند مرحوم محدث قمى می فرماید، پدرم دچار مرض سختى شد، دارو نسبت به او از اثر افتاده بود، پس از رنج بسيار به مادرم گفت: اين انگشتان من سال هاست كه آثار اهل بيت عليهم السلام را مى نويسد، اگر اثرى الهى در اين انگشتان نباشد بايد آن را قطع كرد، ظرفى پاك بياورد و مقدارى آب در كنار آن بگذارد، آب و ظرف را به حضور آن مرد الهى آورد، انگشتانش را در آن ظرف گرفت و آب بر روى آن ريخت و آن آب را در حاليكه به سبب آن از خداوند طلب شفا كرده بود خورد و از بيمارى برخاست.

آرى، تو دل بر او بند و از مقام دعا دست بر مدار كه در صورت رابطه با حضرت او به وقت دچار شدن به درد، در صورتى كه كليدهاى ظاهرى از باز كردن قفل درد عاجز باشند، با كليد دعا دردت را شفا دهد.

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه