مشهور است كه جوانى به خاطر شرارت و قتل و دزدى به وسيله قاضى شهر محكوم به اعدام شد.
هنگام اجراى حكم از او خواستند اگر وصيتى دارد بنويسد يا بگويد در جواب گفت: تنها وصيتم اين است كه مادرم را در كنار چوبه دار حاضر كنيد تا در اين آخرين لحظات حيات او را ببينم.
مأموران به خانه مادرش مراجعه كردند و او را براى ديدار فرزند اعدامى اش كنار چوبه دار آوردند، فرزند به مادر گفت: در اين آخرين لحظات حيات بسيار بسيار مايلم زبانت را در دهان من بگذارى، و مرا رهين منت خودسازى، مادر هنگامى كه زبان به دهان فرزند گذاشت، فرزند با تمام توان خود با دندان هايش زبان مادر را گاز گرفت به طورى كه زبان دچار زخم عميق شد و دهان مادر پر از خون گشت، وقتى به جوان به خاطر اين عمل ناروايش اعتراض كردند، گفت: اين چوبه دار محصول تشويق مادرم در ايام كودكى ام به تخم مرغ دزدى بود كه نهايتاً به شتر دزدى و شرارت و قتل انجاميد.
حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام در جمله اى حكيمانه خطاب به انسان مى گويد:
«فِكْرُكَ يَهْدِيْكَ إلَى الرَّشَادِ»
. انديشه هاى خردمندانه ات و افكار اساسى و عاقلانه ات تو را به راه هدايت و مصلحت واقعى راهنمائى مى كند.
چه سرمايه اى در اين جهان براى يك پدر و مادر بالاتر و برتر از فرزند است؟
آيا پدر و مادر وظيفه و مسؤوليت خطيرشان نسبت به فرزند اقتضا نمى كند كه در راه تربيت و رشد و تكامل صحيح او فكر و انديشه خود را به كار بگيرند تا در باره او تصميمات حكيمانه و روش هاى استوار انتخاب نمايند؟
تعقل صحيح و انديشه حكيمانه هنگامى كه در روش و منش پدر و مادر به صورت عمل ظهور كند و نتيجه آن به فرزند انتقال يابد، البته فرزند تبديل به منبع و خير و ادب و تربيت مى شود و براى جامعه در آينده از عمرش، بسيار مفيد خواهد شد.
منبع : پایگاه عرفان