قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

توبه‏ بِشر حافى‏

بشر مردى بود خوشگذران و اهل لهو و لعب، اغلب اوقات در خانه ى خود مجلس آوازه خوانى و بزم گناه داشت، روزى امام موسى بن جعفر عليه السلام از كنار خانه ى او عبور كردند، در حالى كه صداى آوازه خوانان و مطربان بلند بود. امام به خدمتكارى كه كنار درِ خانه ايستاده بود فرمودند: صاحب اين خانه بنده است يا آزاد؟ پاسخ داد: آزاد است، حضرت فرمودند: راست مى گويى، اگر بنده بود از مولايش مى ترسيد. خدمتكار وارد خانه شد، بشر در حالى كه كنار سفره ى شراب بود از علّت دير برگشتن او پرسيد، خدمتكار گفت: شخصى را در كوچه ديدم، از من بدينگونه سؤال كرد و من بدين صورت پاسخ گفتم. كلام موسى بن جعفر عليه السلام آنچنان در قلب بشر اثر كرد كه ترسان و هراسان با پاى برهنه از منزل بيرون آمد و خود را خدمت حضرت رسانده به دست مبارك امام توبه كرد، آنگاه با چشم گريان به خانه برگشت و براى هميشه سفره ى گناه را جمع كرد و عاقبت در زمره ى زاهدان و عارفان قرار گرفت .


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه