امام صادق عليه السلام مى فرمايد:
عيسى بن مريم با يارانش بر شهرى گذشتند كه مردم آن كوچه ها و خانه ها مرده بودند.
فرمود: اينان به سخط الهى دچار شده اند، اگر به مرگ طبيعى مرده بودند دفن مى شدند.
ياران گفتند: علاقه منديم داستان آنان را بدانيم. پروردگار به عيسى فرمود: با مردگان صحبت كن، عيسى فرياد زد: اى اهل قريه! يكى از كسانى كه مرده بود لبيك گفت. عيسى پرسيد داستان شما چيست؟ گفت: در خوشى زيستيم و به بدبختى دچار هاويه شديم.
عيسى پرسيد هاويه چيست؟ آن مرد گفت: درياهايى از آتش كه در آن كوه هايى از عذاب قرار دارد!
فرمود: چرا گرفتار آنجا شديد؟ گفت: به خاطر دو گناه، بندگى طاغوت و عشق به دنيا. فرمود: محبّت به دنيا تا كجا؟ گفت: همانند كودكى كه به مادر عشق ورزد. تا دنيا به ما رو مى كرد خوشحال مى شديم، تا از ما برمى گشت محزون مى گشتيم.
فرمود: پيروى شما از طاغوت چگونه بود؟ عرضه داشت: از تمام برنامه ها و دستورهايش شنوايى داشتيم.
فرمود: تو چگونه به من جواب دادى؟ گفت: بقيه اهل شهر دهانشان به وسيله دهانه بند و لجام آتشين بسته است و ملائكه غلاظ و شداد مواظب آنانند. من گرچه در بين آنان بودم ولى در عمل با آن ها نبودم؛ امّا وقتى عذاب آمد مرا هم گرفت و فعلًا با مويى معلّقم و مى ترسم كه در آتش قرار بگيرم! عيسى فرمود: خوابيدن در مزبله ها و خوردن نان جو، در صورتى كه دين انسان براى انسان سالم بماند، براى انسان آسان است. البته آيات و رواياتى كه كيفر گناهان را بيان مى كند بيش از اين است، شما مى توانيد مفصّل آن را در كتاب هاى «بحار الأنوار»، «عقاب الأعمال»، «الكافى»، «محجّة البيضاء» ببينيد.
آرى، وقتى انسان از طريق قرآن و روايات رسيده از منابع وحى، از كيفر و عذاب گناهان آگاه مى شود، به خوف شديدى دچار شده و اين خوف بهترين عامل بازدارنده انسان از گناه و وسيله اى براى تدارك خطاهاى گذشته است و اين همان خوفى است كه در قرآن و روايات به آن اشاره شده كه براى هر انسانى لازم و ضرورى است:
[وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى * فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوى ].
و اما كسى كه از مقام و منزلت پروردگارش ترسيده و نفس را از هوا و هوس بازداشته است؛* پس بى ترديد جايگاهش بهشت است .
منبع : پایگاه عرفان