قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

صاحب دل

او صاحب خانه را خواست هم چنين در آن تفسير آمده است :يكى از اولياى خدا براى انجام فريضه حج عازم سفر شد طفل ده يا دوازده ساله اش گفت : كجا مى روى ؟ گفت : بيت اللّه ، طفل در عالم كودكى تصوّر كرد هركس بيت را ببيند صاحب آن را نيز خواهد ديد ، روى شوق و عشق به پدر گفت : چرا مرا با خود نمى برى ؟پدر گفت : زمان حجِّ تو نرسيده است . طفل به شدت گريست و با اصرار از پدر خواست تا او را همراه خود ببرد .سرانجام پدر پذيرفت و او را با خود همراه كرد . چون به ميقات رسيدند مُحْرم شدند و سپس به سوى كعبه حركت كردند ، هنگام ورود به مسجد الحرام طفل ، ناله جانسوزى كرد و جان داد ، پدر به سوگ او نشست و فرياد مى زد : آه كودكم كجا رفت ، ناگهان از گوشه خانه خدا ندايى شنيد كه گفت : تو خانه خواستى خانه را يافتى او صاحب خانه خواست صاحب خانه را يافت .

 


منبع : برگرفته از كتاب داستانهاي عبرت آموز استاد حسين انصاريان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه