قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

72 تن شهيد كربلا يا پيشوايان تمام زاهدان تاريخ‏

 

آرى، اگر عزيزان به خون آغشته سال شصت و يك را كه در محضر امام عاشقان حضرت سيدالشهداء، آگاهانه جان خود را با آن وضع، نثار حضرت حق كردند و با شهادت خود دوام قرآن و نبوت و امامت را براى ابد تضمين نمودند، پيشواى تمام زاهدان تاريخ و بلكه پيشواى تمام مردان راه حق بدانيم، كلمه مهمى در حق آنان نگفته ايم كه آنان از تمام تصورات و خيالات ما نسبت به هر امر مثبتى، برتر و بالاترند.

 «عنصر شجاعت» كه نوشته فقيه فرزانه مرحوم حاج ميرزا خليل كمره اى است، معارف و آثارى از اهل بيت عليهم السلام و بزرگان در توضيح حقيقت آن شهيدان نقل مى كند كه به قسمتى از آن اشاره مى رود:

حضرت على عليه السلام كفى از خاك كربلا بوييد، به جاى تعقيب نماز ذكرى گفت: وه شگفتا! از تو اى خاك اسرارآميز، از تو در رستاخيز گروه گروه بر مى خيزند كه بى حساب داخل بهشت خواهند شد.

حضرت على عليه السلام به كربلا گذر كرد و فرمود:

خوابگاهى است از سوارانى، قتلگاهى است از عشّاقى، اين كوى، كوى شهيدانى است كه گذشتگان از آنان پيشى ندارند و آيندگان به آنان نمى رسند!!!

حضرت باقر عليه السلام مى فرمايد:

على عليه السلام با دو تن از ياران خود به كربلا گذشت، هنگامى كه به آن سرزمين گذر كرد، چشمانش پر از اشك شده گفت: اين خوابگاهى است از سواران آن ها، اين باراندازى براى بنه آن ها است، در اين جايگاه خون آنان به زمين ريخته مى شود، خوشا به تو پاكيزه خاكى كه بر فراز تو خون احبا خواهد ريخت.

ربيع بن خيثم يكى از زهاد ثمانيه است، از نظر حفظ زبان از ناروا بيست سال درنگ كرده سخن نمى گفت، خاموش بود، تا حسين عليه السلام شهيد شد از او يك جمله شنيده شد.

باز به سكوت خود برگشت تا مرد.

آن ها را به سنان نيزه زده و آورديد. به خدا سوگند! گزيدگانى را كشته ايد كه اگر پيامبر خدا خود را به آنان مى رسانيد البته دهن آنان را مى بوسيد و آنان را در دامن و در كنار خود مى نشاند، بار خدايا! تو سرشت آسمان و زمين را پديد آورده اى، آگاه به نهان و آشكارى، تو به دادگرى بين بندگان خود در اختلاف، حكم خواهى كرد.

كعب الاحبار از دانشمندان است كه به او خوشبين نيستم و با اين وضع اين جمله زير را مى گفته، گويا اين نغمه را از حنجره ديگران آموخته بود، سالم بن ابى جعبره مى گويد: از او شنيدم كه مى گفت:

مردى از اولاد رسول خدا صلى الله عليه و آله كشته مى شود و هنوز عرق اسب هاى ياران او خشك نشده، داخل بهشت خواهند شد و با حور العين دست به گردن خواهند بود، مى گويد: در اين گفتگو بوديم كه حسين عليه السلام بر ما گذر كرد گفتيم: او همين است؟ گفت: آرى.

كشّى، رجالى معروف مى گويد:

حبيب از آن هفتاد و دو تن مردانى بود كه حسين عليه السلام را يارى دادند و به كوه كوه آهن برخورد كردند و به استقبال سرنيزه ها با سينه و شمشيرها با رخسار رفتند، برآنان پيشنهاد امان و مال و منال مى شد، زير بار نمى رفتند و مى گفتند:

عذرى پيش رسول خدا صلى الله عليه و آله براى ما نيست، اگر حسين او عليه السلام كشته شود و از ما مژگانى بهم بخورد، ايستادند تا در پيرامون او تمام كشته شدند


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه