یامبر بزرگوار اسلام سیزده سالى که در شهر مکه مردم را به هدایت الهى فرا خواند از ناحیه مردم دچار آسیب ها و رنج ها و بلاهاى گوناگونى شد .برخى از یارانش را با شکنجه هاى گوناگون کشتند ، عده اى را از دیار و وطن آواره کردند ، گروهى را به شدت مورد آزار قرار دادند و از هر جهت به خود آن حضرت سخت گرفتند و او را به آزارهاى بدنى و روحى دچار ساختند ، تهمت جنون و سحر و دروغگویى به او زدند و بارها با سنگ و چوب به وى حمله کردند ، پس از مهاجرت به مدینه جنگ هاى سختى به او تحمیل نمودند .زمانى که اسلام و اهلش در سایه قرآن به اوج قدرت رسیدند به فرمان پیامبر بى آن که اهل مکه خبردار شوند مکه را محاصره کردند و با پیروزى ـ بدون خون ریزى ـ به مسجد الحرام درآمدند و همان سخنى را که یوسف با برادرانش گفت ، به اهل مکه گفتند که امروز هیچ ملامت و سرزنشى بر شما نیست بروید و راحت باشید که همه شما را آزاد نمودم ، سپس به اهل مکه با رویى گشاده احسان و نیکى کرد و بهترین درس اخلاق را به مردم جهان و بویژه به قدرتمندان آموخت !