مجاهد مقرى گويد:
پيش ابو عمرو بن علاء بودم و او هرگز به اختيار خود امامت در نماز نكردى، در روزى او را به زور به امامى داشتند و پيش فرستادند، چون پيش اندر آمد و مردم را گفت:
«اسْتَووا» چنان كه بر شريعت آمده است كه مصطفى صلوات اللّه عليه وآله فرمود: چون صف گيريد راست بايستيد كه هرگاه مخالف ايستيد دل هاتان مخالف گردد و كتف ها اندر دوزيد تا ديو ميان شما راه نيابد و چشم ها به سجده گاه داريد تا دل هاتان پراكنده نگردد.
پس چون ابوعمرو گفت: «استووا» بيهوش گشت و بيفتاد و تا ديگر روز به هوش نيامد، پرسيدند كه تو را چه افتاده؟ گفت: من شما را گفتم كه راست بايستيد، بر دل من خاطرى آمد از حق تعالى كه اى بنده! تو با من طرفة العينى راست بوده اى تا خلق مرا همى گويى كه راست باشيد؟!
منبع : پایگاه عرفان