قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

اهالی قرآن!

من رفیقی داشتم(این را واقعاً باور بکنید، چون باورش مقداری سخت است) که خیلی لات بود. لات بی‌آزاری بود، ولی اخلاق لات‌ها در او کامل بود. این رفیقم دو خصلت داشت، خیلی هم به من علاقه داشت. در یک شهر دیگر زندگی می‌کرد و من هم هر وقت به آن شهر می‌رفتم، پیش او می‌رفتم. نجار بود و کار نجاری‌اش هم خوب بود. از بس که این آدم اخلاقی و نرم بود، مشتری پشت سر هم برای کار ساختمان، آپارتمان و خانه ایستاده بود.


یک اخلاقش این بود که نمازش را ظهر و شب با جماعت می‌خواند و اصلاً اهل نماز فُرادا نبود؛ اینکه می‌گویم لات بود، یک بخش لاتی‌اش به این بود که ما جرئت نمی‌کردیم اسم عمرسعد، شمر، خولی، یزید و... را پیش او ببریم. چون یک‌بار که می‌گفتیم حاجی‌جون شمر، شش هفت تا بدترین فحش خواهر و مادرها را به شمر می‌داد؛ به او هم می‌گفتند این‌جور فحش‌هاى گناه دارد، شمر بد است، لعنتش کن! می‌گفت: من دلم آرام نمی‌گیرد، حالا در روز قیامت به امام حسین(ع) می‌گویم من دو سه خروار فحش خواهر و مادر به عمرسعد و شمر داده‌ام، تو به خدا بگو از من گذشت کند. گوش نمی‌داد!


خصلت دیگرش که در او خیلی نما داشت، راست‌گویی بود و خصلت دیگرش هم این بود که هر روز اهل قرآن بود؛ ولی در ماه رمضان‌، نجاری را تعطیل می‌کرد، تیشه و اره نمی‌گرفت و کار نمی‌کرد، چهل‌بار قرآن را از اول تا آخر می‌خواند. گفتم باورش یک‌خرده سخت است، ولی این کار را می‌کرد و عاشق قرآن بود. البته الآن از دنیا رفته است. خداوند او و همهٔ مؤمنین و مؤمنات را در این ماه رمضان حتماً مورد رحمت قرار می‌دهد و شک هم ندارد؛ اگر کسی قرآن‌خوان نیست، ان‌شاءالله بعد از مجلس امروز مسجد، به خواندن قرآن تصمیم بگیرد؛ مخصوصاً شب که زن و بچه در خانه هستند، ده بیست آیه با صدای محزون بخواند که هم فضای خانه را قرآنی کند، هم به گوش زن و بچه برسد.

 

 سخنرانی استاد انصاران در مسجد امیر،رمضان98


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه