ابن عباس مى گوید : روزى بر امیرالمومنین (ع) وارد شدم ، دیدم کفش خود را وصله مى زند ، گفتم : این کفش ارزش وصله زدن ندارد . فرمود : به خدا سوگند این کفش از دنیاى شما ، نزد من محبوب تر است از این که دنیا را به دست آورم و حقّى را پایمال کنم ; من دوست دارم این کفش را وصله بزنم و این کار را بر خود عیب و عار نمى دانم و علاقه دارم اگر حکومتى در اختیارم باشد به وسیله آن حق را برپا کنم و رسم باطل را براندازم .
ابن عباس در ادامه گفتارش مى گوید : على (علیه السلام) لباسش را هم خود وصله مى زد و بر عادى ترین مرکب سوار مى شد
برگرفته از کتاب شرح دعای کمیل نوشته استاد حسین انصاریان