از ابوحمزه ثمالی روایت شده: از حضرت باقر(علیهالسلام) اجازه خواستم خدمتش مشرّف شوم؛ حضرت از خانه بیرون آمد، درحالیکه لبهای مبارکش حرکت میکرد، فرمود: تکلّم مرا دانستی؟ گفتم: آری فدایت شوم.
فرمود: تکلّم کردم به کلامی که احدی هرگز به آن تکلم نکرده، مگر آنکه حقتعالی آنچه از امر دنیا و آخرت برای او مهم است کفایت فرموده، گفتم: فدایت شوم، پس مرا به آن خبرده؛
فرمود: آری هرکه این کلمات را در حال بیرون رفتن از خانه بخواند، مهمّات او آسان گردد:
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ، حَسْبِيَ اللّٰهُ، تَوَكَّلْتُ عَلَى اللّٰهِ . اللّٰهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ خَيْرَ أُمُورِي كُلِّها، وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ خِزْيِ الدُّنْيا، وَعَذابِ الْآخِرَةِ.
بنام خدای بخشاینده مهربان، خدا مرا بس است، بر خدا توکل کردم، خدایا از تو بهترینِ همۀ امور را میخواهم و به تو از خواری دنیا و عذاب آخرت پناه میآورم.