از سفارشهاى خداوند به انسان شكرگزارى در برابر پدر ومادر است كه در رديف سپاسگزارى در برابر نعمتهاى پروردگار قرار گرفته است. حق تعالى مىفرمايد:
و انسان را درباره پدر و مادرش سفارش كرديم، مادرش به او حامله شد [در حالى كه] سستى به روى سستى [به او دست مىداد] و باز گرفتنش [از شير] در دو سال است [و سفارش كرديم] كه براى من و پدر و مادرت سپاس گزارى كن؛ بازگشت [همه] فقط به سوى من است.
با اين كه نعمت خدا بيش از آن است كه قابل شمارش و حد باشد ولى اين آيه دليل بر عمق وسعت حقوق پدر و مادر است. كوتاهى در اداى تكليف در حق اين دو وجود مبارك، خطايى نابخشودنى است.
فرزند بايد در زمان حيات آن دو از اطاعتشان بهره ببرد تا موجب آرامش و آسايش روحى آنها شود و در زمان مرگشان براى جبران گذشتهها تا حد امكان دعا كند و در نماز و عبادت آمرزش بطلبد و از خدا بخواهد كه آنچه را از حقوق آنها ضايع كرده يا به آنان بدى روا داشته، اسباب گذشت و بلندى درجات و فزونى حسنات براى آنها قرار دهد تا خداوند به دعاى فرزند، عفو و غفران را شامل حال آنان كند.
به هر حال دعا براى والدين، گذشته از آن كه وظيفه فرزند است عبادتى برتر و اطاعتى بزرگ در نزد پروردگار است.
امام رضا (عليه السلام) به ابى شعيب خراسانى فرمود:
كجا سكونت كردهاى؟ گفتم: كوفه، فرمود: همانا مسجد كوفه خانه نوح است. هر مردى كه صد بار وارد آن شود، خداوند صد گناه او را ببخشد؛ زيرا كه نوح (عليه السلام) در آن چنين دعا كرد:
پروردگارا! مرا و پدر و مادرم را و هر كس كه با ايمان به خانهام درآيد و همه مردان و زنان با ايمان را بيامرز.
گفتم: مقصودتان از والدين در دعا چه كسانى هستند؟ فرمود: آدم و حوا.
آخرين مطلبى كه قرآن كريم از سرگذشت ابراهيم (عليه السلام) بازگو مىكند، اين كه او در برخى سفرهايش در مكه از خداوند، هفت درخواست داشته است:
امنيّت مكه، دور ماندن از بت پرستى، توجه قلوب و افكار مؤمنان نسبت به فرزندان و مكتب او، بهرهمند شدن ذريّه او از ثمرات، توفيق اقامه نماز، قبول شدن دعاها و آخرين دعايش اين است:
پروردگارا! روزى كه حساب برپا مىشود، مرا و پدر و مادرم و مؤمنان را بيامرز.
بنابراين در دعا، بستگان و نسل قبل انسان، بايد مقدم و محترم ياد شوند.
طالب مغفرت براى والدين در آيات و روايات به جهت كوتاهى آنان است. يعنى چنانچه انسان تقصيرى در اداى وظايف از سوى پدر و مادر مشاهده كرد. آنان را عفو كند و از جانب خدا براى والدين خود رحمت و بخشش بخرد و تا مىتواند با گمان نيك به آنان نظر كند. كوتاهى و كم لطفى آنان را، بر قصد و تقصير عمدى نگذارد، بلكه چنين تصوّر كند كه توان فكرى يا عملى آنها بيش از اين نبوده است.
از اين رو بايد در برابر زحمتها و رنجهاى فراوان كه پدرو مادر متحمل شدهاند و از خوشىها و لذتهايى كه محروم شدهاند، از درگاه حق طلب آمرزش و رحمت براى آنان نمود.
معمر بن خلّاد گفت: به امام رضا (عليه السلام) عرض كردم: هر گاه پدر و مادرم مذهب حق را نشناسد دعايشان كنم؟
حضرت فرمود: براى آنها دعا كن و از جانب آنها صدقه بده و اگر زنده باشند و مذهب حق را نشناسند با آنها مدارا كن؛ زيرا رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود: خدا مرا به رحمت فرستاده، نه نافرمانى و نامهربانى.
بنابراين دعا و مناجات و طلب مغفرت براى پدر و مادر، توفيق معنوى و ذخيره آخرتى براى هر انسان است كه بسيارى از اين راه به درجات بالاتر رسيدهاند.
در روايت است كه شخصى به امام صادق (عليه السلام) عرض كرد: پدرم بسيار كهن سال و ناتوان شده است و ما او را براى برآوردن نيازهايش به دوش مىگيريم.
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
محمّد غزّالى در باب حقوق، حق پدر و مادر را چنين وصف مىكند:
زرارة از امام باقر (عليه السلام) نقل مىكند كه حضرت فرمود:
مىگويى در دعاى دستِ نمازهاى واجب، در همه روزها مگر در جمعه:خدايا! از تو براى خودم و پدر و مادرم و خانوادهام و برادران ايمانيم، باور استوار، بخشايش، آسايش و دلسوزى و مهربانى و سلامتى در دنيا و آخرت طلب مىنمايم.
______________________________
(3)- بحار الأنوار: 97/ 261، باب 3، حديث 14؛ فرحة الغرى: 104، باب 8.
(5)- الكافى: 2/ 159، حديث 8؛ بحار الأنوار: 71/ 47، باب 2، حديث 8.
(6)- الكافى: 2/ 162، حديث 13؛ بحار الأنوار: 71/ 56، باب 2، حديث 13.
(7)- كيمياى سعادت: 338، ركن دوم، اصل پنجم، باب سوم.
(8)- بحار الأنوار: 82/ 209، باب 32، حديث 27؛ من لايحضره الفقيه: 1/ 318، باب 7، حديث 944.