-
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي ذِكْرِ التَّوْبَةِ وَ طَلَبِهَادعاهاى اوست دربارهى توبه و طلب توفيق آن از خداى تعالى
-
﴿ 1 ﴾ اللَّهُمَّ يَا مَنْ لَا يَصِفُهُ نَعْتُ الْوَاصِفِينَ(1) خدايا! اى آن كه زبان ستايندگان از وصف (جمال) او فروماند.
-
﴿ 2 ﴾ وَ يَا مَنْ لَا يُجَاوِزُهُ رَجَاءُ الرَّاجِينَ(2) و اى آن كه اميد اميدواران از (درگاه) او فراتر نرود.
-
﴿ 3 ﴾ وَ يَا مَنْ لَا يَضِيعُ لَدَيْهِ أَجْرُ الُْمحْسِنِينَ(3) و اى آن كه پاداش نيكوكاران در پيش او تباه نگردد.
-
﴿ 4 ﴾ وَ يَا مَنْ هُوَ مُنْتَهَى خَوْفِ الْعَابِدِينَ .(4) و اى آن كه او نهايت ترس عابدان است.
-
﴿ 5 ﴾ وَ يَا مَنْ هُوَ غَايَةُ خَشْيَةِ الْمُتَّقِينَ(5) و منتهاى هراس پرهيزگاران!
-
﴿ 6 ﴾ هَذَا مَقَامُ مَنْ تَدَاوَلَتْهُ أَيْدِي الذُّنُوبِ ، وَ قَادَتْهُ أَزِمَّةُ الْخَطَايَا ، وَ اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِ الشَّيْطَانُ ، فَقَصَّرَ عَمَّا أَمَرْتَ بِهِ تَفْرِيطاً ، وَ تَعَاطَى مَا نَهَيْتَ عَنْهُ تَغْرِيراً .(6) اكنون اين، جايگاه كسى است كه در چنگال گناهان خويش گرفتار آمده، و مهار خطاهايش او را رهبرى مىكند، و شيطان بر او چيره گشته است. از اين رو، گستاخى كرده و در طاعت گزارى از تو كوتاهى ورزيده است، و از سر غرور، به آنچه از آن بازداشتهاى، اقدام كرده است.
-
﴿ 7 ﴾ كَالْجَاهِلِ بِقُدْرَتِكَ عَلَيْهِ ، أَوْ كَالْمُنْكِرِ فَضْلَ إِحْسَانِكَ إِلَيْهِ حَتَّى إِذَا انْفَتَحَ لَهُ بَصَرُ الْهُدَى ، وَ تَقَشَّعَتْ عَنْهُ سَحَائِبُ الْعَمَى ، أَحْصَى مَا ظَلَمَ بِهِ نَفْسَهُ ، وَ فَكَّرَ فِيما خَالَفَ بِهِ رَبَّهُ ، فَرَأَى كَبِيرَ عِصْيَانِهِ كَبِيراً وَ جَلِيلَ مُخَالَفَتِهِ جَلِيلًا .(7) به مانند نادانى كه از قدرت تو نسبت به خويش آگاه نيست، و يا احسان بيرون از حد و بىشمار تو را دربارهى خود نمىداند، تا آن گاه كه چشم هدايتى برايش گشوده شود، و ابرهاى (تيرهى) كورى از برابر ديدگان او پراكنده گردد، و از نابينايى رهايى يابد. ستمهايى را كه بر خويشتن روا داشته، برشمرده، و در آنچه كه با پروردگار خويش مخالفت ورزيده، انديشيده، و سرانجام، گناهان بزرگ خود را بزرگ، و مخالفتهاى عظيم خويش را بزرگ ديده است.
-
﴿ 8 ﴾ فَأَقْبَلَ نَحْوَكَ مُؤَمِّلًا لَكَ مُسْتَحْيِياً مِنْكَ ، وَ وَجَّهَ رَغْبَتَهُ إِلَيْكَ ثِقَةً بِكَ ، فَأَمَّكَ بِطَمَعِهِ يَقِيناً ، وَ قَصَدَكَ بِخَوْفِهِ إِخْلَاصاً ، قَدْ خَلَا طَمَعُهُ مِنْ كُلِّ مَطْمُوعٍ فِيهِ غَيْرِكَ ، وَ أَفْرَخَ رَوْعُهُ مِنْ كُلِّ مَحْذُورٍ مِنْهُ سِوَاكَ .(8) سپس در حالى كه دلبردهى تو گشته است، شرمسارانه، رو به سوى تو آورده. و از سر اطمينان و اعتماد، سر به سوى تو برداشته و آرزومندانه، خويشتن را به تو سپرده است. پس (اى خداى من)، از روى باور، طمعورزانه آهنگ تو كرده، و پاكدلانه و ترسان، عزم (درگاه) تو نموده است. چشم طمع، جز از تو بسته، و جانش از بيم همه چيز جز تو تهى گشته است.
-
﴿ 9 ﴾ فَمَثَلَ بَيْنَ يَدَيْكَ مُتَضَرِّعاً ، وَ غَمَّضَ بَصَرَهُ إِلَى الْأَرْضِ مُتَخَشِّعاً ، وَ طَأْطَأَ رَأْسَهُ لِعِزَّتِكَ مُتَذَلِّلا ، وَ أَبَثَّكَ مِنْ سِرِّهِ مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنْهُ خُضُوعاً ، وَ عَدَّدَ مِنْ ذُنُوبِهِ مَا أَنْتَ أَحْصَى لَهَا خُشُوعاً ، وَ اسْتَغَاثَ بِكَ مِنْ عَظِيمِ مَا وَقَعَ بِهِ فِي عِلْمِكَ وَ قَبِيحِ مَا فَضَحَهُ فِي حُكْمِكَ مِنْ ذُنُوبٍ أَدْبَرَتْ لَذَّاتُهَا فََذَهَبَتْ ، وَ أَقَامَتْ تَبِعَاتُهَا فَلَزِمَتْ .(9) زارىكنان، در محضر تو ايستاده، و فروتنانه، ديده بر زمين دوخته، و در برابر عزت و شوكت تو سر به زير افكنده است، و با نهايت افتادگى و شكسته نفسى، راز نهان خويش را- با اين كه تو بدان آگاهترى-، با تو در ميان نهاده، و خاشعانه، گناهان خويش را يكايك- با اين كه تو بدان آگاهترى-، با تو در ميان نهاده، و خاشعانه، گناهان خويش را يكايك- با آن كه تو به شمار آنها داناترى- به زبان آورده، بازگو مىكند، و از گناهانى كه در علم تو چون گندابى تباهىآور است (و او خود نمىداند)، و زشتى و پلشتى كارى كه به حكم تو مايهى رسوايى اوست، به تو پناه آورده است: همان گناهانى كه لذت و خوشىهايش از كام او محو گرديده و روى برتافته است، و نكبت و وبال آن، همچنان بر جاى مانده و اكنون نيز با آن دمخور است.
-
﴿ 10 ﴾ لَا يُنْكِرُ يَا إِلَهِي عَدْلَكَ إِنْ عَاقَبْتَهُ ، وَ لَا يَسْتَعْظِمُ عَفْوَكَ إِنْ عَفَوْتَ عَنْهُ وَ رَحِمْتَهُ ، لِأَنَّكَ الرَّبُّ الْكَرِيمُ الَّذِي لَا يَتَعَاظَمُهُ غُفْرَانُ الذَّنْبِ الْعَظِيمِ(10) اى خداى من! اگر او را كيفرى دهى، عدل تو را منكر نشود، و اگر از او درگذرى و بر او رحمت آورى، گذشت و رحمت تو را بزرگ نشمارد؛ چرا كه تو آن پروردگار كريمى كه آمرزش گناهان بزرگ، در نظرش بزرگ نمىآيد.
-
﴿ 11 ﴾ اللَّهُمَّ فَهَا أَنَا ذَا قَدْ جِئْتُكَ مُطِيعاً لِأَمْرِكَ فِيما أَمَرْتَ بِهِ مِنَ الدُّعَاءِ ، مُتَنَجِّزاً وَعْدَكَ فِيما وَعَدْتَ بِهِ مِنَ الْإِجَابَةِ ، إِذْ تَقُولُ ﴿ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ﴾.(11) پس اى خداى من! اكنون اين منم كه از سر طاعتگزارى به درگاه تو آمدهام. فرمودهاى كه: دعا كنم و تو را بخوانم و از تو بخواهم. اطاعت كردم. وعدهى اجابت دادهاى آن جا كه مىگويى: «بخوانيد مرا تا اجابت كنم شما را» در حالى كه وفاى وعدهات را مىطلبم، به نزد تو آمدهام، و انتظار اجابت تو را دارم.
-
﴿ 12 ﴾ اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ الْقَنِي بِمَغْفِرَتِكَ كَمَا لَقِيتُكَ بِإِقْرَارِي ، وَ ارْفَعْنِي عَنْ مَصَارِعِ الذُّنُوبِ كَمَا وَضَعْتُ لَكَ نَفْسِي ، وَ اسْتُرْنِي بِسِتْرِكَ كَمَا تَأَنَّيْتَنِي عَنِ الِانْتِقَامِ مِنِّي .(12) خدايا! بر محمد و دودمانش درود فرست، و همچنان كه با اقرار به گناهم به حضور آمدهام، تو نيز با آمرزش خويش، مرا بپذير، و همچنان كه در پيشگاه تو خود را به خاك ذلت و مسكنت افكندهام، تو نيز مرا از درافتادن در گردابهاى گناهان، نگاه دار، و همچنان كه در انتقامگيرى از من درنگ كردهاى، مرا در پردهى ستاريت خويش بپوشان!
-
﴿ 13 ﴾ اللَّهُمَّ وَ ثَبِّتْ فِي طَاعَتِكَ نِيَّتِي ، وَ أَحْكِمْ فِي عِبَادَتِكَ بَصِيرَتِي ، وَ وَفِّقْنِي مِنَ الْأَعْمَالِ لِمَا تَغْسِلُ بِهِ دَنَسَ الْخَطَايَا عَنِّي ، وَ تَوَفَّنِي عَلَى مِلَّتِكَ وَ مِلَّةِ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا تَوَفَّيْتَنِي .(13) خدايا! نيتم را در طاعتگزارىات استحكام بخش، و بصيرتم را در بندگىات قوى گردان، و به انجام دادن كارهايى كه پليدى خطاهايم را شستشو مىدهد، توفيقم ده، به هنگام مرگ، به آيين خويش و آيين پيامبرت «محمد»- كه درود او بر او باد-، بميران!
-
﴿ 14 ﴾ اللَّهُمَّ إِنِّي أَتُوبُ إِلَيْكَ فِي مَقَامِي هَذَا مِنْ كَبَائِرِ ذُنُوبِي وَ صَغَائِرِهَا ، وَ بَوَاطِنِ سَيِّئَاتِي وَ ظَوَاهِرِهَا ، وَ سَوَالِفِ زَلَّاتِي وَ حَوَادِثِهَا ، تَوْبَةَ مَنْ لَا يُحَدِّثُ نَفْسَهُ بِمَعْصِيَةٍ ، وَ لَا يُضْمِرُ أَنْ يَعُودَ فِي خَطِيئَةٍ(14) خدايا! به راستى كه من در مقامى هستم كه از گناهان بزرگ و كوچك، و از بديهاى پنهان و آشكار، و از لغزشهاى ديرينه و اكنون خويش، به سوى تو بازآمده است، به مانند كسى كه انديشهى گناهى از دلش نگذرد، و خيال بازگشت به خطايى در نهانش خطور نكند.
-
﴿ 15 ﴾ وَ قَدْ قُلْتَ يَا إِلَهِي فِي مُحْكَمِ كِتَابِكَ إِنَّكَ تَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِكَ ، وَ تَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ، وَ تُحِبُّ التَّوَّابِينَ، فَاقْبَلْ تَوْبَتِي كَمَا وَعَدْتَ ، وَ اعْفُ عَنْ سَيِّئَاتِي كَمَا ضَمِنْتَ ، وَ أَوْجِبْ لِي مَحَبَّتَكَ كَمَا شَرَطْتَ(15) و تو نيز اى پروردگار من! در كتاب محكم خويش فرمودهاى كه توبه را از بندگانت مىپذيرى، و از گناهانشان درمىگذرى، و توبهكنندگان را دوست مىدارى. پس همچنان كه وعده كردهاى، توبهام را بپذير، و همچنانكه خود تعهد كردهاى، از گناهانم درگذر، و همچنان كه شرط نمودهاى، مرا محبوب خود گردان.
-
﴿ 16 ﴾ وَ لَكَ يَا رَبِّ شَرْطِي أَلَّا أَعُودَ فِي مَكْرُوهِكَ ، وَ ضَمَانِي أَنْ لَا أَرْجِعَ فِي مَذْمُومِكَ ، وَ عَهْدِي أَنْ أَهْجُرَ جَمِيعَ مَعَاصِيكَ .(16) و من نيز اى پروردگار من! با تو شرط و عهدى دارم كه آنچه را ناپسند توست، انجام ندهم، و بر عهده مىگيرم به آنچه كه نكوهيده مىدانى، باز نگردم، و پيمان مىبندم كه از همهى گناهان، دورى گزينم.
-
﴿ 17 ﴾ اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَعْلَمُ بِمَا عَمِلْتُ فَاغْفِرْ لِي مَا عَلِمْتَ ، وَ اصْرِفْنِي بِقُدْرَتِكَ إِلَى مَا أَحْبَبْتَ .(17) خدايا! تو بهتر مىدانى كه چه كردهام. پس آنچه را كه مىدانى بيامرز، و مرا در سايهى قدرت خود، به آنچه كه دوست مىدارى برگردان.
-
﴿ 18 ﴾ اللَّهُمَّ وَ عَلَيَّ تَبِعَاتٌ قَدْ حَفِظْتُهُنَّ ، وَ تَبِعَاتٌ قَدْ نَسِيتُهُنَّ ، وَ كُلُّهُنَّ بِعَيْنِكَ الَّتِي لَا تَنَامُ ، وَ عِلْمِكَ الَّذِي لَا يَنْسَى ، فَعَوِّضْ مِنْهَا أَهْلَهَا ، وَ احْطُطْ عَنِّي وِزْرَهَا ، وَ خَفِّفْ عَنِّي ثِقْلَهَا ، وَ اعْصِمْنِي مِنْ أَنْ أُقَارِفَ مِثْلَهَا .(18) خدايا بر ذمهام حقوقى است از بندگان تو، كه آنها را به ياد دارم، و حقوقى است كه آنها را از ياد بردهام. با اين حال، همهى آنها در پيش چشم توست؛ چشمى كه خواب نمىرود، و در ظرف علم توست؛ علمى كه فراموشى بدان راه ندارد. پس در برابر آنها به صاحبانش جايگزينى عطا كن، و گرانبارىاش را از دوش من بردار، و سنگينىاش را سبك گردان، و مرا از اين كه مانند آنها را انجام دهم، به عصمت خود، نگاه دار!
-
﴿ 19 ﴾ اللَّهُمَّ وَ إِنَّهُ لَا وَفَاءَ لِي بِالتَّوْبَةِ إِلَّا بِعِصْمَتِكَ ، وَ لَا اسْتِمْسَاكَ بِي عَنِ الْخَطَايَا إِلَّا عَنْ قُوَّتِكَ ، فَقَوِّنِي بِقُوَّةٍ كَافِيَةٍ ، وَ تَوَلَّنِي بِعِصْمَةٍ مَانِعَةٍ .(19) خدايا! من به توبهى خويش، جز به نگهدارى تو، وفادار نمىمانم، و از گناهان، جز به قدرت تو باز نمىايستم. پس به لطف خود، چنان كه بايد، نيرومندم كن، و در سايهى بازدارندگى خويش، چنان كه شايد، يارىام ده!
-
﴿ 20 ﴾ اللَّهُمَّ أَيُّمَا عَبْدٍ تَابَ إِلَيْكَ وَ هُوَ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَكَ فَاسِخٌ لِتَوْبَتِهِ ، وَ عَائِدٌ فِي ذَنْبِهِ وَ خَطِيئَتِهِ ، فَإِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَكُونَ كَذَلِكَ ، فَاجْعَلْ تَوْبَتِي هَذِهِ تَوْبَةً لَا أَحْتَاجُ بَعْدَهَا إِلَى تَوْبَةٍ . تَوْبَةً مُوجِبَةً لَِمحْوِ مَا سَلَفَ ، وَ السَّلَامَةِ فِيمَا بَقِيَ .(20) خدايا! هر بندهاى كه به سوى تو بازگردد، در حالى كه تو با علم خويش مىدانى كه توبهاش را مىشكند و دوباره به گناه و خطاى خويش بازمىگردد، پس به تو پناه مىبرم كه چنين باشم. به توفيق خود، چنانم كن كه از پس توبهام به توبهاى ديگر نيازمند نباشم: توبهاى كه گناهان گذشتهام را پاك و محو سازد و در آينده نيز مرا از گناه، پاكيزه نگاه دارد!
-
﴿ 21 ﴾ اللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَذِرُ إِلَيْكَ مِنْ جَهْلِي ، وَ أَسْتَوْهِبُكَ سُوءَ فِعْلِي ، فَاضْمُمْنِي إِلَى كَنَفِ رَحْمَتِكَ تَطَوُّلًا ، وَ اسْتُرْنِي بِسِتْرِ عَافِيَتِكَ تَفَضُّلًا .(21) خدايا! از نادانى خود، به درگاه تو پوزش مىطلبم، و از كار زشت خويش، بخشش مىخواهم. پس به لطف خويش، مرا در حمايت رحمت خود قرار ده، و به فضل خود، در جامهى عافيت خويش بپوشان.
-
﴿ 22 ﴾ اللَّهُمَّ وَ إِنِّي أَتُوبُ إِلَيْكَ مِنْ كُلِّ مَا خَالَفَ إِرَادَتَكَ ، أَوْ زَالَ عَنْ مَحَبَّتِكَ مِنْ خَطَرَاتِ قَلْبِي ، وَ لَحَظَاتِ عَيْنِي ، وَ حِكَايَاتِ لِسَانِي ، تَوْبَةً تَسْلَمُ بِهَا كُلُّ جَارِحَةٍ عَلَى حِيَالِهَا مِنْ تَبِعَاتِكَ ، وَ تَأْمَنُ مِمَا يَخَافُ الْمُعْتَدُونَ مِنْ أَلِيمِ سَطَوَاتِكَ .(22) خدايا! از انديشهها و خاطرات قلبم، و نگاههاى (رمزآلود) چشمم و گفتگوهاى زبانم كه ناموافق با اراده و خواست تو، و به دور از محبت و پسند توست، توبه مىكنم: توبهاى كه هر يك از اندامهايى از كيفرها و عقوبتهاى تو سالم بمانند، و از قهر و خشم دردناكى كه تجاوزكاران از آن در هراساند، ايمن گردند.
-
﴿ 23 ﴾ اللَّهُمَّ فَارْحَمْ وَحْدَتِي بَيْنَ يَدَيْكَ ، وَ وَجِيبَ قَلْبِي مِنْ خَشْيَتِكَ ، وَ اضْطِرَابَ أَرْكَانِي مِنْ هَيْبَتِكَ ، فَقَدْ أَقَامَتْنِي يَا رَبِّ ذُنُوبِي مَقَامَ الْخِزْيِ بِفِنَائِكَ ، فَإِنْ سَكَتُّ لَمْ يَنْطِقْ عَنِّي أَحَدٌ ، وَ إِنْ شَفَعْتُ فَلَسْتُ بِأَهْلِ الشَّفَاعَةِ .(23) خدايا! به تنهايىام در پيشگاه تو، و تپشهاى قلبم از هراس تو، و لرزش عضوهايم از هيبت و جلال تو، رحم كن؛ چرا كه اى پروردگار من، گناهانم مرا در ساحت حضورت به خاك شرمسارى افكندهاند. پس اگر خاموش بمانم، هيچ كس دربارهام سخن نگويد، و اگر شفاعتكنندهاى را برانگيزم، سزاوار شفاعت نيستم.
-
﴿ 24 ﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ شَفِّعْ فِي خَطَايَايَ كَرَمَكَ ، وَ عُدْ عَلَى سَيِّئَاتِي بِعَفْوِكَ ، وَ لَا تَجْزِنِي جَزَائِي مِنْ عُقُوبَتِكَ ، وَ ابْسُطْ عَلَيَّ طَوْلَكَ ، وَ جَلِّلْنِي بِسِتْرِكَ ، وَ افْعَلْ بِي فِعْلَ عَزِيزٍ تَضَرَّعَ إِلَيْهِ عَبْدٌ ذَلِيلٌ فَرَحِمَهُ ، أَوْ غَنِيٍّ تَعَرَّضَ لَهُ عَبْدٌ فَقِيرٌ فَنَعَشَهُ.(24) خدايا! بر محمد و دودمانش درود فرست، و كرامت و بزرگىات را شفيع گناهان و خطاهايم گردان، و به آيين آمرزش و مهربانى از كارهاى زشتم درگذر، و مرا به آنچه سزاوام، عقوبت مفرما، و سايهى اسحان و فضل خود را بر سرم بگستر، و با پردهى عفو خويش مرا بپوشان، و با من همان كه عزير پرقدرتى با بندهى ذليل و ناچيز خود مىكند: اين، زارى مىكند و آن، رحمت و شفقت مىآورد؛ يا چون توانگرى با بندهى فقير و بىچيز خويش: اين، بر سر راه او نشسته، و او دست اين را مىگيرد و از فقر و نادارىاش مىرهاند.
-
﴿ 25 ﴾ اللَّهُمَّ لَا خَفِيرَ لِي مِنْكَ فَلْيَخْفُرْنِي عِزُّكَ ، وَ لَا شَفِيعَ لِي إِلَيْكَ فَلْيَشْفَعْ لِي فَضْلُكَ ، وَ قَدْ أَوْجَلَتْنِي خَطَايَايَ فَلْيُؤْمِنِّي عَفْوُكَ .(25) خدايا! مرا از عذاب تو پناهى نيست. پس در سايهى عزتت پناهم ده، و مرا در درگاه تو شفاعتكنندهاى نيست. پس فضل و احسانت را شفيعم كن، و گناهانم مرا به وحشت افكندهاند. (اى خدا!) در سايهسار عفو خود، امانم ده
-
﴿ 26 ﴾ فَمَا كُلُّ مَا نَطَقْتُ بِهِ عَنْ جَهْلٍ مِنِّي بِسُوءِ أَثَرِي ، وَ لَا نِسْيَانٍ لِمَا سَبَقَ مِنْ ذَمِيمِ فِعْلِي ، لَكِنْ لِتَسْمَعَ سَمَاؤُكَ وَ مَنْ فِيهَا وَ أَرْضُكَ وَ مَنْ عَلَيْهَا مَا أَظْهَرْتُ لَكَ مِنَ النَّدَمِ ، وَ لَجَأْتُ إِلَيْكَ فِيهِ مِنَ التَّوْبَةِ .(26) 26- (اى خداى من!) اين كه بىپرده از حضور تو به زبان آمدهام و غم دل با تو مىگويم، نه براى آن است كه از كارهاى زشت خود ناآگاهم، يا رفتارهاى ناهنجارى را كه داشتهام، از ياد بردهام بلكه براى آن است كه آسمان تو و هر كه در آن است، و زمين تو و آن كه برآن است، پشيمانى درونىام را كه براى تو آشكار كردم، بازگشتى را كه در آن از تو پناه جستم، بشنوند.
-
﴿ 27 ﴾ فَلَعَلَّ بَعْضَهُمْ بِرَحْمَتِكَ يَرْحَمُنِي لِسُوءِ مَوْقِفِي ، أَوْ تُدْرِكُهُ الرِّقَّةُ عَلَيَّ لِسُوءِ حَالِي فَيَنَالَنِي مِنْهُ بِدَعْوَةٍ هِيَ أَسْمَعُ لَدَيْكَ مِنْ دُعَائِي ، أَوْ شَفَاعَةٍ أَوْكَدُ عِنْدَكَ مِنْ شَفَاعَتِي تَكُونُ بِهَا نَجَاتِي مِنْ غَضَبِكَ وَ فَوْزَتِي بِرِضَاكَ .(27) و بدان اميد كه شايد يكى از آنان در سايهى رحمت تو بر پريشانىام رحمت آورد، يا برآشفته حالىام دل بسوزاند و دربارهى من دعايى كند كه از دعاى من به اجابت تو نزديكتر و سزاوارتر باشد، يا شفاعتى كند كه از شفاعت من در پيشگاه تو استوارتر باشد و به سبب آن، از خشم تو برهم و به رضا و خشنودىات رستگار گردم!
-
﴿ 28 ﴾ اللَّهُمَّ إِنْ يَكُنِ النَّدَمُ تَوْبَةً إِلَيْكَ فَأَنَا أَنْدَمُ النَّادِمِينَ ، وَ إِنْ يَكُنِ التَّرْكُ لِمَعْصِيَتِكَ إِنَابَةً فَأَنَا أَوَّلُ الْمُنِيبِينَ ، وَ إِنْ يَكُنِ الِاسْتِغْفَارُ حِطَّةً لِلذُّنُوبِ فَإِنِّي لَكَ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِينَ.(28) خدايا! اگر پشيمانى از گناه خود! توبه است، من از هر پشيمانى پشيمانترم؛ و اگر ترك عصيان و نافرمانى تو، خود بازگشت به سوى توست، من اولين بازگشتكنندگانم؛ و اگر آمرزش خواهى مايهى ريزش گناهان است، من در پيشگاه تو از آمرزش خواهانم
-
﴿ 29 ﴾ اللَّهُمَّ فَكَمَا أَمَرْتَ بِالتَّوْبَةِ ، وَ ضَمِنْتَ الْقَبُولَ ، وَ حَثَثْتَ عَلَى الدُّعَاءِ ، وَ وَعَدْتَ الْإِجَابَةَ ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اقْبَلْ تَوْبَتِي ، وَ لَا تَرْجِعْنِي مَرْجِعَ الْخَيْبَةِ مِنْ رَحْمَتِكَ ، إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ عَلَى الْمُذْنِبِينَ ، وَ الرَّحِيمُ لِلْخَاطِئِينَ الْمُنِيبِينَ .(29) خدايا! همچنان كه به توبه امر كردى، و پذيرش آن را به عهده گرفتى و بر دعا و خواستن از خود تشويق نمودى، و وعدهى اجابت دادى، پس بر محمد و دودمانش درود فرست، و بازگشت مرا به سوى خود بپذير، و مرا از درگاه رحمت خود نااميد بازمگردان؛ چرا كه تو توبهپذير گناهكارانى، و با خطاكاران بازگشت كننده، مهربانى!
-
﴿ 30 ﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، كَمَا هَدَيْتَنَا بِهِ ، وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، كَمَا اسْتَنْقَذْتَنَا بِهِ ، وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، صَلَاةً تَشْفَعُ لَنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ يَوْمَ الْفَاقَةِ إِلَيْكَ ، إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ، وَ هُوَ عَلَيْكَ يَسيِرٌ .(30) خدايا! بر محمد و دودمانش درود فرست، همچنان كه به سبب او ما را هدايت كردى؛ و بر محمد و دودمانش درود فرست، درودى كه در روز رستاخيز: همان روزى كه سخت به تو نيازمنديم، شفيع ما باشد؛ زيرا كه تو بر هر چيز توانايى، و انجام دادن هر كارى بر تو سهل و آسان است.
دعای 31
( دعا در توبه و بازگشت ) ترجمه محمد تقی خلجی