جلسه اول - 1 رمضان
(تهران مسجد امیر)عناوین این سخنرانی
با کلیک روی هر عنوان به محتوای مربوط به آن هدایت می شوید- رحمت خداوند، از اصولیترین مباحث مطرحشده
- شعاع تجلی رحمت خداوند
- تفاوت معنایی کلمهٔ نظر و رؤیت
- -ارزش تفکر در کلام رسول خدا(ص)
- آثار رحمت پروردگار در عالم خلقت
- الف) حیات دوبارهٔ زمین پس از مردن
- ب) رویاندن دانههای نباتی و غلات
- رحمت پروردگار، هدیهٔ خداوند به رسول اکرم(ص)
- -گذشت از خطاهای امت
- -طلب آمرزش برای گنهکاران امت
- -مشورت با مردم در امور
- -خداوند، دوستدار بندگان متوکل
- رحمت و مغفرت پروردگار، ویژهٔ بندگان مؤمن
- انسان کامل، صورت انسانیِ رحمت خداوند
- صورت انسانی رحمت خدا در روایات
- -قرار پروردگار با بندگان
- -اثر عشق به امیرالمؤمنین(ع)
- کلام پایانی
بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمدلله رب العالمین الصلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابی القاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین».
رحمت خداوند، از اصولیترین مباحث مطرحشده
از اصولیترین مباحثی که در قرآن مجید، روایات و دعاها مطرح است، بحث بسیار پرجاذبهای هم هست که هر شنوندهای را اگر اهل باور و انصاف باشد، بهشدت تحت تأثیر قرار میدهد، بحث رحمت خداست، مسئلهٔ رحمت از اولین سورهٔ قرآن مجید (سورهٔ حمد) تا آخرین سورهٔ قرآن (سورهٔ ناس) مطرح است. دریایی است که کشیدن آب این دریا برای هیچ عاقل، خردمند و محققی امکان ندارد. ما هرچه هم که زحمت میکشیم و در آیات، روایات و دعاها تحقیق و دقت میکنیم، فقط میتوانیم گوشهای از این دریا را بهدست بیاوریم؛ اما همانی که بهدست میآید، برای ما حجت کاملِ پروردگار است.
شعاع تجلی رحمت خداوند
من آمار کلمهٔ رحمت را در روایات و دعاها ندارم، اما آمار رحمت در قرآن مجید که با کلمهٔ رحمت ذکر شده، حدود 276 بار است. وقتی در آیات قرآن دقت میشود، این نتیجه بهدست میآید که یک شعاع تجلی رحمت خدا در کل عالم طبیعت است. البته قرآن گوشههایی از این تجلی را بیان میکند که خیلی هم شیرین است. مورد دیگر تجلی رحمت، برای همهٔ انسانهاست که البته انسانها از زمان آدم(ع) تا زمان ما دو گروه شدهاند: گروهی این رحمت ارائهشده را پذیرفتند و گروهی هم قبول نکردند؛ یا باور نکردند یا خوششان نیامد یا موانع سختی برای خودشان، مثل رویکرد مطلق به شکم و غریزهٔ جنسی بهوجود آوردند. اینان با اختیار و انتخاب خودشان، خودشان را از پذیرفتن این رحمت محروم کردند.
تفاوت معنایی کلمهٔ نظر و رؤیت
دربارهٔ تجلی رحمت او در عالم خلقت، البته در گوشهای از آن، به این آیهٔ شریفه توجه کنید که این آیه را میتوان با سه آیهٔ سورهٔ مبارکهٔ یس توضیح داد. «فَانْظُرْ» کلمهٔ نظر با کلمهٔ رؤیت در زبان عربی فرق میکند. رؤیت یعنی نگاه معمولی که انسان از این نگاه چیزی جز تماشای اجسام و عناصر گیر او نمیآید؛ اما نظر یعنی نگاه کردن با کمک عقل، فکر، اندیشه کردن و دقت کردن. همهٔ مردم عالم هر روز مورچه را میبینند، اما اکثر مردم عالم دربارهٔ مورچه دقتی ندارند. حال اگر شما «نهجالبلاغه» را ملاحظه بکنید، میبینید که امیرالمؤمنین(ع) به مورچه نظر انداختهاند (نه نگاه) و همین نظرانداختن ایشان، یعنی با چشمی که عقل به او کمک میداده، سخنرانی معجزهآمیزی دربارهٔ خلقت و وضع مورچه و فعالیتهای او دارد. اگر انسان همین خطبه را بخواند، خطبه آدرس خدا را از طریق مورچه میدهد. به این نظر میگویند.
-ارزش تفکر در کلام رسول خدا(ص)
آیهٔ شریفه امر میکند و فرمان میدهد: «فَانْظُرْ»، با کمک عقل، فکر و اندیشه نگاه بکنید. به چهچیزی نگاه بکنیم؟ همین اندیشهکردنی که رسول خدا(ص) میفرمایند: «تَفَكُّرُ ساعَةٍ خَیْرٌ مِنْ عِبادَةِ سَنَةً» اگر یک ساعت دربارهٔ حقیقتی فکر بکنید، مثلاً دربارهٔ عاقبت خودتان، آینده و قیامت خودتان، آن یک ساعت از یک سال عبادت بالاتر است؛ یک سالی که در آن قرآن بخوانی، نماز بخوانی، روزه بگیری و کار خیر بکنی.
آثار رحمت پروردگار در عالم خلقت
الف) حیات دوبارهٔ زمین پس از مردن
خدا میفرماید: «فَانْظُرْ إِلىٰ آثٰارِ رَحْمَتِ اَللّٰه»(سورهٔ روم، آیهٔ 50) با یاری عقل به نتیجهها و جلوههای رحمت خدا نگاه بکنید. این رحمت وقتی از ناحیهٔ وجود مقدس او هزینه میشود، چه آثاری را بهبار میآورد؟ «كَيْفَ يُحْيِ اَلْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهٰا» زندهکردن زمین بعد از مردهبودنش از آثار رحمت خداست؛ یعنی بعد از آن سه ماه زمستانی که خاک هیچگونه فعالیتی نداشت و بهخاطر نداشتن فعالیت، ریشهها دیگر برای درختان کاری نمیکردند، تمام برگها و میوهها ریخت، تمام شاخهها خشکیده شد و درخت بهخاطر مردهبودن زمین از آن لباس سبز و شکوفههای عروسمانند و میوهها عریان شد.
اگر رحمت پروردگار بعد از پایان زمستان به زمین حیات نمیداد، خیمهٔ حیات تمام موجودات زنده با حیات نگرفتن زمین برچیده میشد. در حقیقت، اگر خدا زمین را یک سال زنده نکند، هیچ مادهٔ غذایی، میوه، غلات، دانههای نباتی و صیفیجات پیدا نخواهد شد، زمین مرده میماند و انسان هم در مقابل مردهبودن زمین، زمینگیر میشود.
این حیات زمین از آثار رحمت خداست؛ شما زمین را ببینید، آدرس رحمت خدا را به شما میدهد؛ فعالیتهای خاک را ببینید، آدرس رحمت خدا را به شما میدهد. کارگردان آفرینش دارای رحمت بینهایت است و هزینه هم میکند، کاری هم به بیدینی و دینداری شما ندارد. او خیلی رحیم است و اگر نبود، رحمتش بهخاطر گناهان تجلی نمیکرد و زمین مرده میماند.
ب) رویاندن دانههای نباتی و غلات
حالا وقتی این زمین مرده را زنده میکند، چه میشود؟ نشانهٔ رحمت من کاملاً پیداست: «وَ آيَةٌ لَهُمُ اَلْأَرْضُ اَلْمَيْتَةُ أَحْيَيْنٰاهٰا وَ أَخْرَجْنٰا مِنْهٰا حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ»(سورهٔ يس، آیهٔ 33) وقتی من زمین مرده را با رحمتم زنده میکنم، خودم هم انواع دانههای نباتی و غلات را برایتان از زمین بیرون میآورم و شما از این غلات میخورید، به بدن و مغزتان نیرو میدهد، آثار روانی در وجودتان دارد، بعضی از غلات و میوهها شادی شما را زیاد میکند، قلبتان را رقیق و سلامت بدنتان را تأمین میکند و به زندگیتان زیبایی میدهد؛ همچنین بیرون آمدن غلات، هزاران شغل را ایجاد میکند و صدها رشتهٔ علمی در کنار بیرون آمدن دانههای نباتی برای شما ایجاد میشود، دانشگاهها و مدرسههایتان راه میافتد، مغزها راه میافتد و عقلها به حرکت میآید.
-رویش انواع درختان خرما و انگور
«وَ جَعَلْنٰا فِيهٰا جَنّٰاتٍ مِنْ نَخِيلٍ»(سورهٔ يس، آیهٔ 34) رحمت من باعث میشود که انواع درختان خرما برایتان روییده شود؛ نه یک نوع خرما، نه دو نوع خرما، بلکه چند نوع خرما که احتمالاً از سی نوع خرما فراتر برود. هر کدام با شکل، رنگ، نرمی و خشکی مخصوص، بهترین غذایی که خلأ انرژی شما را تأمین میکند. مگر در قرآن نداریم که وقتی مریم مسیح(ع) را زایید، چون زن زائو در ضعف کامل قرار میگیرد و خونریزی پیدا میکند، به او گفتند: «وَ هُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ اَلنَّخْلَةِ تُسٰاقِطْ عَلَيْكِ رُطَباً جَنِيًّا»(سورهٔ مريم، آیهٔ 25) شاخهٔ درخت را بگیر و بهطرف خودت بکش، برای تو خرمای تازه میریزد؛ این خرما را بخور که ضعف نابودت نکند. این از آثار رحمت من است. شما خرما را در هر شب افطار میبینید، «فَانْظُرْ إِلىٰ آثٰارِ رَحْمَتِ اَللّٰه» خدا را هم در این آینه ببینید. فقط خرما را در دهانمان نگذاریم که بجویم و فرو بدهیم؛ وقتی خرما را در سفره میبینیم، آینهٔ نشاندهندهٔ جمال ابدی و ازلی و رحمتالله است.
«وَ أَعْنٰابٍ»(سورهٔ یس، آیهٔ 34) از آثار رحمت من این است که وقتی زمین را زنده میکنم، انگورهای گوناگون برایتان درمیآورم؛ سفید، بیدانه، دانهدار، درشت، سیاه و ریشبابا. انواع انگورها را از همین خاک مردهای برایتان درمیآورم که رحمتم او را فرا گرفت و زنده کرد.
-جاری کردن چشمههای آب
«وَ فَجَّرْنٰا فِيهٰا مِنَ اَلْعُيُونِ» از گوشهگوشهٔ این زمین سخت سنگی چشمهٔ آب جاری میکنم. این آبها چقدر در زندگیتان (استحمام، آشامیدن، غذا پختن و تمیز کردن زندگیتان) مؤثر است؟ این آبهایی که جاری میکنم، چه آثار عجیبی برایتان دارد؟
-نعمتهای الهی برای همهٔ بندگان
«لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ»(سورهٔ یس، آیهٔ 35) برای اینکه تمام بندگان من -مشرک، کافر، بیدین، لجباز، مؤمن، پیغمبر، امام، ولیالله- از این میوهها و محصولات آثار رحمت من بخورند، «وَ مٰا عَمِلَتْهُ أَيْدِيهِمْ» و کارهایی مثل انواع شربتها، کمپوتها و وسایل دیگر که سر میوهها با دست خودشان درمیآورند، «أَ فَلاٰ يَشْكُرُونَ» تا من را بندگی کنند. این آثار رحمت من را ببینید، بفهمید، بخورید و نیرو بگیرید، به حرف من که رحیم به شما هستم، گوش بدهید.
رحمت پروردگار، هدیهٔ خداوند به رسول اکرم(ص)
این جلوهٔ آثار خدا و رحمت عام اوست. شعاع دیگر رحمت او مربوط به انسان است. در سورهٔ مبارکهٔ آلعمران میخوانیم: «فَبِمٰا رَحْمَةٍ مِنَ اَللّٰهِ»(سورهٔ آلعمران، آیهٔ 159) حبیب من، من رحمت خودم را به تو هدیه کردم و تو را در معرض جلوهٔ رحمتم قرار دادم. از آثار قرار دادن تو در معرض جلوهٔ رحمتم، «لِنْتَ لَهُمْ» آدم نرمخوی و باحوصلهای نسبت به تمام مردم شدی و توانستی سیزده سال در مکه با لجبازترین و بدترین مردم جهان کار بکنی و هدایتشان بکنی. در مقابل اینها حوصله کردی، دق نکردی، سکته نکردی، اعصابت لگدمال نشد و قلبت نایستاد. همهٔ اینها بهخاطر همان رحمت من بود که متوجه تو کردم. «وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا، غَلِيظَ اَلْقَلْبِ» اگر آدم تندخو، بداخلاق و سنگدلی بودی، «لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ» کسی دور تو نمیآمد و در کل ایام بعثتت تکوتنها میماندی؛ چون مردم تحملت را نداشتند. آیه شریفه میخواهد به ما بگوید آنکه تندخو و سنگدل است، با رحمت خداوند نیست و جدا زندگی میکند. کسی که به رحمتالله اتصال ندارد، به چه کسی اتصال دارد؟ به شیطان اتصال دارد. در این ماه رمضان، چقدر به خوشخلقی، تحمل و صبر که از آثار رحمت خداست، سفارش شده است. حالا که در معرض رحمت خدا هستی، این رحمتی که به تو داده و هدیه کردهام، این را خرج مردم کن:
-گذشت از خطاهای امت
«فَاعْفُ عَنْهُمْ» از خطاکاریها و اشتباههای آنها گذشت کن، به دل نگیر و از آنها راضی باش؛ چون اگر پیغمبر از کسی رنج به دل بگیرد، تمام درهای رحمت خدا به روی او بسته میشود. خدا هم بهخاطر انسانها به پیغمبر میگوید «فَاعْفُ عَنْهُمْ» هیچ رنجشی به دل نگیر و گذشت کن که بندگان من بتوانند به رحمت من برسند؛ وگرنه اگر تو گذشت نکنی، من هم گذشت نمیکنم.
-طلب آمرزش برای گنهکاران امت
«وَ اِسْتَغْفِرْ لَهُمْ» حبیب من، امت تو گناه کردهاند، اما من از تو میخواهم که تو به جای آنها توبه کنی و از من طلب آمرزش کنی. این نسیم رحمت خداست. رحمت خدا پیغمبر(ص) را گرفته و به رسول اسلام وصل است؛ ولی میگوید همهٔ آن را خرج مردم کن.
-مشورت با مردم در امور
«وَ شٰاوِرْهُمْ فِي اَلْأَمْرِ» به عقلشان احترام بگذار و در امور با آنها مشورت کن.
-خداوند، دوستدار بندگان متوکل
«فَإِذٰا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اَللّٰه إِنَّ اَللّٰه يُحِبُّ اَلْمُتَوَكِّلِينَ» من عاشق بندگانی هستم که در همهٔ کارهایشان به من تکیه میکنند و میگویند خدا کلیددار ماست، ما کارهایمان را دنبال میکنیم، اما به وجود مقدس او میسپاریم تا او در و تخته را برایمان جور کند و به کس دیگری امید نمیبندیم.
رحمت و مغفرت پروردگار، ویژهٔ بندگان مؤمن
این یک آیه از رحمت او که متوجه انسان است، آیهٔ دوم در سورهٔ انعام است که چه آیهٔ عجیبی هم هست! آیه میفرماید: «وَ إِذٰا جٰاءَكَ اَلَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيٰاتِنٰا أَنَّهُ»(سورهٔ انعام، آیهٔ 54) حبیب من، آنهایی که در حد خودشان مؤمن شدهاند، وقتی نزد تو میآیند، اولین عکسالعلمت در برابر مردم مؤمن این باشد: «فَقُلْ سَلاٰمٌ عَلَيْكُمْ» من از خدا برای همهٔ شما امنیت و سلامت در دنیا و آخرت میخواهم.
این برای خودت که به اینها سلام کنی، اما آنچه مربوط به من است؛ به آنها بگو: «كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلىٰ نَفْسِهِ اَلرَّحْمَةَ» خدا رحمت را بر خودش واجب کرده که خرج کند. مردم مؤمن، خدای شما بخیل نیست، بلکه خرجکننده است. آنها را شاد کن و خبر رحمت من را به آنها بده، بعد از غصه دربیاور و بگو: «أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءاً بِجَهٰالَةٍ» آن زمانهایی که نفهمیدید و نادان بودید، نیامده بودید که دین را بفهمید و گناه کردید، «ثُمَّ تٰابَ مِنْ بَعْدِهِ» سپس آمدید و در مسیر توبه افتادید، «وَ أَصْلَحَ» هم مال خودتان را از حرام پاک کردید، هم اخلاق و عملتان را پاک کردید. «فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ» یقیناً من آمرزش و رحمتم را به شما میرسانم، اما شما این جاده را طی کن؛ چون رحمت و مغفرت من در پایان این جاده، یعنی راه توبه و راه اصلاح است.
انسان کامل، صورت انسانیِ رحمت خداوند
اما همهٔ حرف امروز من همین است؛ به خدا قسم، یک جهان معنا در همین یک نکته هست. من برای این نکته، مدارک بتونآرمه از آیات و روایات، کتب شیعه و غیرشیعه دارم. مسئله برای من یقین صددرصد است که یک جلوهٔ رحمت پروردگار، صورت انسانی دارد؛ مثل اینکه یک جلوهٔ رحمتش، صورت طبیعی (باغهای خرما، باغهای انگور یا چشمههای جاری) داشت؛ یا صورت اخلاقی داشت، مثل آیهٔ «فَبِمٰا رَحْمَةٍ مِنَ اَللّٰهِ لِنْتَ لَهُمْ» در سورهٔ آلعمران؛ اما یک شعاع رحمتش هم جلوهٔ انسانی دارد، یعنی انسان کاملی است که این انسان کامل خورشید رحمت پروردگار است. اگر کسی در سایهٔ این انسان کامل قرار نگیرد، هرچه از رحمت طبیعی خدا در مدت عمرش خورده است، حرامش خواهد شد. هر نوعی هم که زندگی کرده است، زندگیاش به دوزخ منتهی خواهد شد.
اگر کسی بخواهد آنچه در همهٔ عمرش از سفرهٔ رحمت مادی میخورد، حرامش نشود و کارهایش هم باطل نشود، طبق دستور خدا و پیغمبر(ص)، باید این رحمت را که جلوهٔ انسانی دارد، برای توسل، تبرک و اقتدای به او انتخاب کند. این رحمت انسانی کیست که هرچه آدم در دورهٔ عمرش خورده، بدون او حرامش باشد و هر کاری بکند، نهایتاً باید به جهنم برود؟
صورت انسانی رحمت خدا در روایات
به این کتابها دقت کنید: «تفسیر عیاشی» که علامهٔ طباطبایی دربارهٔ این کتاب میگوید یکی از نیکوترین میراثهای شیعه است، «تفسیر برهان»، «تفسیر صافی» فیض، «تفسیر نورالثقلین»، تفسیر آیاتی که وجود مبارک علامهٔ مجلسی در «بحارالأنوار» دارد و «مناقب خوارزمی» از اهلتسنن. مجموعهٔ این کتابها از قول سه نفر، این رحمت بهصورت انسان را در ذیل این آیه معرفی کردهاند: «فَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَكُنْتُمْ مِنَ الْخَاسِرِينَ»(سورهٔ بقره، آیهٔ 64) اگر فضل و رحمت من بر شما نبود، تمام سرمایههای وجودی خود را نابود میکردید. این یعنی هرچه در دورهٔ عمرتان خورده بودید، حرام بود و هر کاری هم کرده بودید، آخرش دوزخ بود.
این چند کتاب مهم شیعه و غیرشیعه نقل کردهاند: ابنعباس نقل میکند، یقیناً ابنعباس که با پیغمبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) بوده است، از این دو منبع نقل میکند. زرارةبناعین از برجستهترین چهرههای زمان امام صادق(ع) و امام باقر(ع) است، حَمرانبناعین که این روایت را نقل کرده است، امام صادق(ع) دربارهاش میگوید: من و پدرم امام باقر(ع) وقتی در محشر وارد شدیم، به حمران میگوییم که پیش ما بیاید، من یک دستش را میگیرم و یک دستش را هم پدرم امام باقر(ع) میگیرد، در دستمان نگه میداریم تا خدا هرجا ما را برد، او را هم با خودمان ببریم.
-قرار پروردگار با بندگان
حمرانبناعین، زرارة و ابنعباس در آیهٔ «فَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَكُنْتُمْ مِنَ الْخَاسِرِينَ» نقل کردهاند: این رحمتی که خدا میگوید اگر در زندگی شما نبود، دچار خسارت دنیا و آخرت میشدید، امیرالمؤمنین علیبنابیطالب(ع) است.
من، هم امیرالمؤمنین(ع) و هم علیبنابیطالب(ع) گفتم؛ در روایت ابنعباس، امیرالمؤمنین(ع) است؛ در روایت امام باقر(ع) که زراره نقل میکند و امام صادق(ع) که حمران نقل میکند، هر دو امام میگویند: این «رَحْمَتُهُ» که خدا میفرماید اگر به شما عنایت نمیکردم، کل دنیا و آخرتتان بر باد بود، علیبنابیطالب(ع) است. خداوند هم قرار گذاشته است که بدون علی، بدون جواز علی و بدون گذرنامهٔ امضاشدهٔ علی(ع)، احدی را نه آب کوثر بدهد و نه به بهشت ببرد. این قرار پروردگار است!
-اثر عشق به امیرالمؤمنین(ع)
کتاب «کشفالغمة» عجب کتابی است! ما میدانیم که اینها چیست! کتاب کشفالغمه، بحارالأنوار و مناقب خوارزمی غیرشیعه، این روایت را با سند نقل کردهاند. عجب روایتی است! امروز که این روایت را مینوشتم، با خودم گفتم کاش قلم و مرکب طلا داشتم و این روایت را بر صورت حورالعین مینوشتم؛ صفحهٔ کاغذ لیاقت این روایت را ندارد. پیغمبر(ص) فرمودهاند: «لَوِ اِجْتَمَعَ اَلنَّاسُ» اگر کل مردم دنیا بعد از من (قبلاً که امتها علی(ع) را نمیشناختند و با پیغمبرانشان بودند. با مؤمن به آنها بودن، از اهل نجات هستند) اتفاق میکردند که «عَلَى حُبِّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ لَمَا خَلَقَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَلنَّارَ» عاشق علی باشند، خدا جهنم را خلق نمیکرد.
کلام پایانی
من بنا دارم که اگر خداوند به من لطف کند، تا روز آخر ماه رمضان، این رحمت ویژه را برایتان معرفی کنم و فقط دربارهٔ امیرالمؤمنین(ع) صحبت بکنم؛ هم از کتابهای خودمان و هم از کتابهای دیگران. عجب عبادتی امروز نصیب ما شد! کتابهای دیگران نقل میکنند: «ذِکْرُ علیٍّ عِبٰادَة» ما هم روزه هستیم، هم در خانهٔ خدا هستیم، هم عبادتی مثل نماز را بهجا آوردهایم، هم سخنرانی شنیدهایم و هم از امیرالمؤمنین سخن بهمیان آمد؛ یعنی ما امروز عبادت در عبادت شدیم. چه روزی هم بحث این رحمت ویژه شروع شد؛ پنجشنبه، شب جمعه، خانهٔ خدا، روز اول ماه رمضان و شب دوم ماه رمضان. ای خدا! چه لطفی به ما کردی، ما چگونه تو را شکر کنیم؟!
مسجد امیر/ ماه مبارک رمضان/ بهار 1394ه.ش./ سخنرانی اول