فارسی
پنجشنبه 09 فروردين 1403 - الخميس 17 رمضان 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

امیرالمؤمنین(ع)، امیر تمام مؤمنین


امیرالمومنین علی (ع) - جلسه دوازدهم _ 14 رمضان - رمضان 1436 - مسجد امیر -  

نقشۀ جامع مهندسیِ سرمشق نیکو و الهی-آبادترین دنیا و آخرت در سایۀ قبول سرمشق کامل-تخریب بنای انسانیت با الگوبرداری از بیگانگان-پیروان طرح جامع الهی، زیر چتر خیرالبریه-اَلسّٰابِقُونَ اَلسّٰابِقُونَ، بهترینِ الگوهامعرفی بهترین سرمشق‌ها در قرآن مجیدالف) مریم و آسیه(س)ب) ابراهیم(ع)ج) رسول اکرم(ص)سرمایه‌گذاری غرب در معرفی آلوده‌ترین الگوهااثر عجیب الگو در جریانات درونی و برونی انسانبالاترین ظلم به امت، معرفی نکردن سرمشق به مردمسرمشق معرفی‌شدۀ پیغمبر(ص) در کتب اهل‌سنتالف) امیرالمؤمنین(ع)، امیر تمام مؤمنینب) امیرالمؤمنین(ع)، بهترین انسان در عالمج) امیرالمؤمنین(ع)، اعلم امت پیامبر(ص)کلام پایانی

بسم الله الرحمن الرحیم

«الحمدلله ربّ العالمین صلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابوالقاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین».

 

نقشۀ جامع مهندسیِ سرمشق نیکو و الهی

-آبادترین دنیا و آخرت در سایۀ قبول سرمشق کامل

قرآن کریم مسئلهٔ بسیار مهمِ اثرگذاری را برای تأمین خیر دنیا و آخرت ارائه کرده که معرفیِ سرمشقی نیک، کامل و جامع به انسان‌هاست. در حقیقت، وجود این سرمشق جنبهٔ نقشهٔ جامع مهندسی را دارد تا مرد و زن، درون، برون، زندگی و خانواده‌شان را براساس این نقشهٔ جامع بسازند. طراح نقشه، حکیم، علیم، رحیم و آگاه به تمام مصالح و مفاسد انسان است. اگر این مسئله از قدیمی‌ترین روزگار به‌وسیله همهٔ مردم پذیرفته می‌شد، مردم هم این سرمشق‌های الهی و طرح جامعِ مهندسیِ انسانی را قبول می‌کردند و به اجرا می‌گذاشتند، یقیناً آبادترین دنیا را در همهٔ امور دنیایی‌شان و آبادترین آخرت را هم در امور آخرتشان داشتند.

 

-تخریب بنای انسانیت با الگوبرداری از بیگانگان

اغلب مردم، در طول تاریخ عجله کردند، جهل به خرج دادند و گول شکم، غریزهٔ جنسی و پول را خوردند، دیگران را سرمشق خودشان قرار دادند که کلنگ و تیشه به جان زندگی آنها بودند؛ یعنی اجراکردن آنچه در وجود و افکار آنها بود، بنای انسانیت آنها را در وجود و افکار خودشان تخریب کرده و به‌سویی حرکت کردند که خدا فرمود: «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ»(سورهٔ اعراف، آیهٔ 179).

 

-پیروان طرح جامع الهی، زیر چتر خیرالبریه

اما آنهایی که از طرح جامع الهی پیروی کردند که به‌صورت انسانی به آنها ارائه شده بود؛ اینها به‌سوی نقطه‌ای حرکت کردند که پروردگار فرمود: «أُولٰئِک هُمْ خَیرُ اَلْبَرِیةِ»(سورهٔ بینه، آیهٔ 7) این انسان‌ها از همهٔ جنبندگانی که من آفریده‌ام، بهتر هستند. شاید ما امروز (شاید که نه، قریب به یقین) مصداق همین آیه باشیم. ما به فرمودهٔ قرآن مجید که می‌گوید هر انسان به خودش آگاه است، نمی‌توانیم الآن باور بکنیم که «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ» شامل ما هم می‌شود! کجای ما به انعام می‌ماند؟! ما نه شکم‌پرست، نه شهوت‌پرست، نه لانه‌پرست، نه پول‌پرست، نه اهل لگدانداختن، نه اهل گازگرفتن، نه اهل زهرریختن و نه اهل این هستیم که به مال و جان و آبروی مردم تجاوز کنیم؛ پس ما «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ» نیستیم. اگر «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ» نیستیم، با توجه به همین مقدار از عبادات، تقوا، اخلاق، مقید بودن به حلال مالی و ظلم نکردن به دیگران، زیر چتر «أُولٰئِک هُمْ خَیرُ اَلْبَرِیةِ» هستیم.

 

-اَلسّٰابِقُونَ اَلسّٰابِقُونَ، بهترینِ الگوها

گروه سومی که خدا در قرآن معرفی نکرده است؛ البته ممکن است که شما بگویید معرفی کرده و شما توجه ندارید! گروه اول: «فَأَصْحٰابُ اَلْمَیمَنَةِ مٰا أَصْحٰابُ اَلْمَیمَنَةِ»(سورهٔ واقعه، آیهٔ 8)؛ گروه دوم: «وَ أَصْحٰابُ اَلْمَشْئَمَةِ مٰا أَصْحٰابُ اَلْمَشْئَمَةِ»(سورهٔ واقعه، آیهٔ 9)؛ گروه سوم: «وَ اَلسّٰابِقُونَ اَلسّٰابِقُونَ × أُولٰئِک اَلْمُقَرَّبُونَ»(سورهٔ واقعه، آیات 10-11)؛ ولی ما باید به‌سراغ پیغمبر(ص) برویم که خدا او را معلم قرآن قرار داده است تا آیات مبهم را برای ما روشن کند.

اهل‌سنت هم این روایت را نقل کرده‌اند؛ ابن‌عباس می‌گوید که من بعد از نزول سورهٔ واقعه از پیغمبر(ص) پرسیدم: من نمی‌فهمم که این «أَصْحٰابُ اَلْمَیمَنَةِ»، «أَصْحٰابُ اَلْمَشْئَمَةِ» و «اَلسّٰابِقُونَ اَلسّٰابِقُونَ» چه کسانی هستند؟ حضرت فرمودند: منظور از «أَصْحٰابُ اَلْمَشْئَمَةِ»، گروه منافق، کافر، معاند، منکر و متکبر از مسائل الهی است. بعد دستشان را روی شانهٔ امیرالمؤمنین(ع) گذاشتند و فرمودند: ابن‌عباس! «أَصْحٰابُ اَلْمَیمَنَةِ» اقتداکنندگان به این شخص هستند. «اَلسّٰابِقُونَ» هم خودشان هستند. اینها یک طایفه هستند که زیر چتر «أُولٰئِک هُمْ خَیرُ اَلْبَرِیةِ» جمع شده‌اند. علی(ع) پیشوا و مقدَم بر همه است، اینها هم اقتداکنندهٔ به علی(ع) هستند و دو طایفه نیستند.

 

معرفی بهترین سرمشق‌ها در قرآن مجید

در بین سرمشق‌هایی که قرآن معرفی کرده است، تا جایی که من در قرآن مجید دقت کرده‌ام، دو زن و دو مرد را معرفی کرده؛ البته این دو خانم را نه فقط برای خانم‌ها و این دو مرد را هم نه فقط برای ما مردها معرفی کرده است. 

 

الف) مریم و آسیه(س)

دربارهٔ این دو خانم‌ می‌گوید: هر دوی اینها برای کل مردم مؤمن تا روز قیامت سرمشق هستند. در حقیقت، خدا می‌خواهد بگوید که این دو خانم نقشهٔ جامع ساختن انسانیت و انسانی الهی هستند. طرح این نقشه برای من است، ولی نقشه روی کاغذ و صفحه نیست و به‌صورت انسان، یعنی نقشهٔ انسانی است. یکی از خانم‌ها، آسیه همسر فرعون است؛ دیگری هم، مریم دختر عمران، مادر مسیح(ع) است. مقام خیلی بالایی است! این دو سرمشق و نقشهٔ کامل برای این است که شما خودتان، دنیا و آخرت و درون و برونتان را مطابق این نقشه بسازید. در قرآن می‌خوانیم: «وَ ضَرَبَ اَللّٰهُ مَثَلاً لِلَّذِینَ آمَنُوا اِمْرَأَتَ فِرْعَوْنَ»(سورهٔ تحریم، آیهٔ 11) در آیهٔ بعد هم می‌فرماید: «وَ مَرْیمَ اِبْنَتَ عِمْرٰانَ اَلَّتِی أَحْصَنَتْ فرج‌ها فَنَفَخْنٰا فِیهِ مِنْ رُوحِنٰا»(سورهٔ تحریم، آیهٔ 12) این دو زن، هم برای ما مردها و هم برای خانم‌ها سرمشق و نقشه هستند. چرا سرمشق هستند؟ چون ارزش‌های الهی به‌صورت جامع در وجود این دو زن طلوع دارد. اما آن دو مرد چه کسانی هستند؟

 

ب) ابراهیم(ع)

یکی از آنها حضرت ابراهیم(ع) است که قرآن دربارهٔ او می‌فرماید: «قَدْ کٰانَتْ لَکمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْرٰاهِیمَ وَ اَلَّذِینَ مَعَهُ»(سورهٔ ممتحنة، آیهٔ 4) ابراهیم(ع) و آنهایی که معیّت روحی، فکری، اخلاقی و عملی با ابراهیم(ع) دارند، برای شما در همهٔ امور زندگی برایتان سرمشق هستند. «وَ اَلَّذِینَ مَعَهُ» چه کسی هستند؟ خود قرآن تفسیر می‌کند و می‌گوید: «إِنَّ أَوْلَی اَلنّٰاسِ بِإِبْرٰاهِیمَ لَلَّذِینَ اِتَّبَعُوهُ وَ هٰذَا اَلنَّبِی وَ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ اَللّٰهُ وَلِی اَلْمُؤْمِنِینَ»(سورهٔ آل‌عمران، آیهٔ 68). قرآن صریحاً می‌گوید که «لَلَّذِینَ اِتَّبَعُوهُ» ابراهیم، این پیغمبر و امامان کنار این پیغمبر هستند.

ابراهیم(ع) چه‌چیزی دارد که خدا می‌گوید سرمشق بگیرید؟ در قرآن است: «إِنَّ إِبْرٰاهِیمَ کٰانَ أُمَّةً»(سورهٔ نحل، آیهٔ 120) ابراهیم(ع) یک‌نفره همه بود؛ یعنی آنچه خوبان همه داشتند، ابراهیم(ع) به تنهایی داشت. 

 

-مطیع خداوند

«قٰانِتاً لِلّٰهِ» او فقط مطیع خدا بود. نمرود، هامان، عمویش آزر یا مردم چه می‌گویند، یک جو برای او ارزش نداشت و محور زندگی‌اش این بود که خدا چه می‌گوید، و خدا چه می‌خواهد.

 

-موحد به تمام معنا

«حَنِیفاً» به تمام معنا موحد بود. 

 

-راه نداشتن ذره‌ای شرک در وجود ابراهیم(ع)

«وَ لَمْ یک مِنَ اَلْمُشْرِکینَ» یک‌ذره از تاریکی شرک در ابراهیم وجود نداشت. 

 

-شکر نعمت‌های الهی

«شٰاکراً لِأَنْعُمِهِ»(سورهٔ نحل، آیهٔ 121) یک نعمت خدا را تا آخر عمر ناسپاسی نکرد. ناسپاسی نعمت یعنی چه؟ روایات ما توضیح داده‌اند که یکی از نعمت‌های خدا را خرج گناه نکرد. 

 

-انتخاب به‌عنوان بنده‌ای ویژه

«اِجْتَبٰاهُ» من او را به‌عنوان بندهٔ ویژه‌ای انتخاب کرده‌ام، «وَ هَدٰاهُ إِلیٰ صِرٰاطٍ مُسْتَقِیمٍ» خودم دست ابراهیم را گرفتم و در صراط مستقیم آوردم. اگر هدایت به‌معنای ایصال به مطلوب باشد (به احتمال قوی هست)، یعنی خودم دستش را گرفتم و در مسیر تکلیف، عبادات و کار خیر آوردم تا به خودم رساندم. 

 

-بهترین حسنات در دنیا

«وَ آتَینٰاهُ فِی اَلدُّنْیٰا حَسَنَةً»(سورهٔ نحل،‌ آیهٔ 122) هرچه خوبی در دنیا بود، به او دادم؛ زن خوب، مال خوب، اولاد خوب و نسل خوب. 

 

-روز آخرت در نقطۀ شایستگان

«وَ إِنَّهُ فِی اَلْآخِرَةِ لَمِنَ اَلصّٰالِحِینَ» او روز آخرت در نقطهٔ شایستگان قرار دارد. 

 

ج) رسول اکرم(ص)

«لَقَدْ کٰانَ لَکمْ فِی رَسُولِ اَللّٰهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کٰانَ یرْجُوا اَللّٰهَ وَ اَلْیوْمَ اَلْآخِرَ وَ ذَکرَ اَللّٰهَ کثِیراً»(سورهٔ أحزاب، آیهٔ 21) مردم، من پیغمبرم را برای شما و به نفع شما، سرمشق نیکو قرار دادم. اگر بخواهی از بیگانگانِ از من سرمشق بگیری، روحت، قلبت، فکرت، اخلاقت و عملت کج‌وکوله می‌شود، دنیایت هم ویران می‌شود و آخرتت هم بر باد می‌رود. 

 

سرمایه‌گذاری غرب در معرفی آلوده‌ترین الگوها

این‌قدر این الگوسازی مهم است! من ندارم تا ببینم و فقط می‌شنوم که هر شب ماهواره‌های وابستهٔ به صهیونیسم، آمریکا و اروپا، به زنان و دختران تمام کشورهای اسلامی با زبان خودشان سرمشق نشان می‌دهند. اینها آلوده‌ترین زنان را در اروپا معروف می‌کنند و او را به‌عنوان سرمشق جا می‌اندازند؛ آلوده‌ترین جوانان خواننده را عمداً معروف می‌کنند، نه اینکه معروف بشود، بلکه یکی از شگردهای آنها، معروف‌کردن چهره‌هاست.

من به رئیس دانشگاه پاپیِ ایتالیا که پنجاه‌میلیون دانشجو در کرهٔ زمین زیر دست اوست، گفتم: آنچه شما در دنیا شهرت داده‌اید که کشف نیوتون، کُخ، پاستور، کوپرنیک یا گالیله است (گالیله با یک دوربین نگاه کرد، بعد هم اعلام کرد که زمین به دور خورشید می‌چرخد و ساکن نیست)، هم در قرآن 1500 سال پیش ما و هم در روایات ماست. حضرت رضای ما از موجودات ذره‌بینی خبر داده‌اند؛ یکی از حضرت پرسید: خدا لطیف است، یعنی چه؟ حضرت فرمودند: یعنی خدا دارای موجودات ریزی است که با چشم دیده نمی‌شود و همه‌جا هم هستند، حتی در آب! حضرت فرموده‌اند که فاضلاب بدنتان را در آب نریزید و به موجودات زندهٔ خدا ظلم نکنید. درحالی‌که شما اینها را به‌نام این چندنفر کرده‌اید!

 

سپس گفتم: قانون انکسار نور که شما در کرهٔ زمین شهرت داده‌اید و گفته‌اید برای «فِرما» است، این قانون انکسار نور در حرف‌های امام صادق(ع) به ابوشاکر دیسانی است؛ شما گردش خون را به یک عالِم خودتان نسبت دادید و در دنیا فراگیر کردید، درحالی‌که امام صادق(ع) گردش خون را صریحاً به ابوشاکر دیسانی گفته‌اند. من همین‌طور می‌گفتم و او هیچ‌چیزی نمی‌گفت؛ چه دارد که بگوید! یکی از شگردهای اینهاست که این افراد را معروف و شخصیت ما را خرد کنند و بگویند شما هیچ‌چیزی نداشتید و جاهل بودید، علم و اختراع و کشف برای ماست. همین مسلمان‌ها اولین کسانی بودند که ساعت را اختراع کردند و در کاخ هارون در بغداد گذاشتند. اروپایی‌ها درخواست ساعت کردند، بردند و آنجا نصب کردند؛ وقتی زنگ زد، به خدا با بیل و کلنگ ساعت را خرد کردند و گفتند: این جعبهٔ شیطان است، شیطان در اینجا می‌رود و صدا درمی‌آورد! آن زمان می‌گفتند که ساعت جعبهٔ شیطان است. خیلی مسائل علمی دیگر هم هست که اینها به‌نام خودشان کرده‌اند. 

کار اینها این است که یک‌مرتبه دختر جوان زیبای آلودهٔ به فحشا و منکرات را شهرت می‌دهند، اسمش به گوش جوان‌های ایران، عراق و جاهای دیگر می‌رسد. بعد در ماهواره می‌آورند و او را به‌عنوان الگوی زندگی بر افکار نسل جوان ما تحمیل می‌کنند. شما هر هفته و هر ماه می‌بینید که این دختران و زنان و پسران جوانِ بی‌دین مملکت ما شکل عوض می‌کنند، این همان الگودهی آنهاست. صهیونیست برای جدا کردن کرهٔ زمین از طرح‌ها و اسوه‌های خدا سرمایه‌گذاری عظیمی کرده است که به‌جای سرمشق‌های الهی، کثیف‌ترین و آلوده‌ترین سرمشق‌ها را بگذارند. 

 

اثر عجیب الگو در جریانات درونی و برونی انسان

سرمشق خیلی مؤثر است! وقتی آدم عاشق پیغمبر بشود، می‌زند که هم‌اخلاق و هم‌دنیای معشوق بشود و همراه معشوق باشد. اسوه، الگو و سرمشق، اثر عجیبی در جریانات درونی و برونی انسان دارد. حال این سؤال که خیلی مهم هم است، مطرح می‌شود: آیا جریانات فکری، روحی، قلبی، عملی و اخلاقی، بعد از حضرت ابراهیم(ع) متوقف شد که فقط ابراهیم(ع) اسوه باشد؟ 

خیر، متوقف نشد؛ چون بعد از ابراهیم(ع)، جریانات جدید فکری، روحی، قلبی و اخلاقی به‌کار افتاد و خدا پیغمبر(ص) را اسوه قرار داد. آیا در زمان پیغمبر(ص)، کل انسان‌ها از نظر روحی، فرهنگی، فکری، قلبی و حوادث متوقف شدند یا حوادث و جریانات نوع‌به‌نوع در زندگی جاری بود؟ یقیناً جاری بود که صدها مکتب انحرافی تا الآن برای دزدیدن فکر و دل، امان، اعتقاد و اخلاق مردم درست شده است. 

 

بالاترین ظلم به امت، معرفی نکردن سرمشق به مردم

سؤال بعدی این است: پیغمبر(ص) برای بعد از خودش چه فکری کرد؟ آیا امت را به خود رها کرد و گفت عمر ما که تمام شد و مردیم، بین شما نیستیم، خودتان می‌دانید و خودتان؟ آیا این کار را کرد؟ اگر این کار را می‌کرد، یعنی امت را بدون چراغ راهِ زنده رها می‌کرد، بالاترین ظلم را به امت کرده بود. خودش نبود که در پیشامدها، جریانات، حوادث، مکتب‌ها و افکار نو به او مراجعه کنند. بدنش در قبر و روحش هم که پیش پروردگار بود، حالا سر قبرش برو و جریانات جدید را سؤال کن؛ مطمئناً جوابی نمی‌شنوی! 

رسول خدا(ص) برای بعد از خودش، به دستور خدا سرمشق معرفی کرد و برای بعد از آن هم سرمشق معرفی کرد تا به سرمشق دوازدهمی رسیده است. تا زمانی که می‌توانستند در غیبت صغری با او رابطه بگیرند، رابطه می‌گرفتند، سؤال می‌کردند و جواب می‌گرفتند؛ اما الآن که غایب است، باید به عالم ربانی واجد شرایط مراجعه کرد که بریده‌دل از دنیا و ریاست است. ممکن است ریاست داشته باشد، ولی ریاست اسیرش نکرده است. 

 

سرمشق معرفی‌شدۀ پیغمبر(ص) در کتب اهل‌سنت

جریان سرمشق به‌وسیلهٔ خدا از قدیمی‌ترین روزگار تا روز قیامت جاری هست. حالا ببینیم این سرمشقی که پیغمبر(ص) قرار داده‌اند، در روایات مهم و کتاب‌های ریشه‌ای بزرگان اهل‌سنت هم هست یا نه؟! خیلی زیبا و روشن است.

 

الف) امیرالمؤمنین(ع)، امیر تمام مؤمنین

در جلد نهم کتاب «مجمع‌الزوائد» نوشتهٔ هِیثمی، صفحهٔ 102؛ جلد چهارم کتاب «فیض‌الغدیر» نوشتهٔ مناوی که عالم بزرگی است، صفحهٔ 358؛ جلد ششم کتاب «کنزالعمال» نوشتهٔ متقی هندی، صفحهٔ 156؛ روایت عجیبی آمده است که ابوذر و سلمان نقل کرده‌اند و علمای بزرگ اهل‌سنت هم از این دو نفر نقل می‌کنند. سلمان و ابوذر گفتند: «أخَذَ النّبی بِیَدِ عَلی» پیغمبر(ص) دست علی(ع) را گرفتند و به مردم گفتند: 

 

-اولین‌ها در وجود امیرالمؤمنین(ع)

«انّ هَذا أوّل مَنْ آمَنَ بِی» این اولین کسی است که با تمام وجودش به من مؤمن شد. «وَ هَذَا اوّلَ مَنْ یُصٰافِحُنی یَومَ الْقِیامَة» وقتی خدا مرا وارد قیامت بکند، اولین کسی که دستش را در دست من می‌گذارد، علی است. 

 

-امیرالمؤمنین(ع)، صدیق اکبر

«وَ هَذَا الصِّدیقُ الْأکْبَر» در قرآن می‌خوانیم که یوسف(ع) هم صدیق است: «يُوسُفُ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ»(سورهٔ یوسف، آیهٔ 46). قرآن خیلی‌ از افراد را صدیق می‌داند، اما پیغمبر(ص) می‌گویند: علی صدیق بزرگ‌تر از همهٔ صدیق‌هاست. 

 

-امیرالمؤمنین(ع)، فاروق امت

«وَ هَذَا فٰاروقُ هَذِهِ الْأمَّة» علی فاروق این امت است. فاروق یعنی چه؟ «یَفْرَق بَیْنَ الْحَقّ وَ الْبٰاطِل» هر کس طرف علی است، نشانهٔ واقعی این است که در صراط مستقیم قرار دارد و هر کس از علی جداست، نشانهٔ روشنی است که در باطل قرار دارد. علی(ع) میزان حق و باطل است؛ سرمشقی است که هر کسی از او سرمشق بگیرد، حق است و هر کسی از او سرمشق نگیرد، باطل است. این خیلی سنگین است که پیغمبر(ص) بگویند: بدون علی، به همه‌چیز مُهر باطل بزنید! 

 

-همراهی با امیرالمؤمنین(ع)، همراهی با حق

«وَ هَذَا یحصوه الدین» آن سؤال یادتان نرود که آیا خدا پیغمبر(ص) را اسوه قرار داد، کافی بود؟ یعنی دیگر حادثه، فکر، مکتب، افکار و وسوسه‌های جدیدی پیش نمی‌آمد که اسوه بودن به پیغمبر(ص) ختم شود؟ هزار دوزوکَلَک، افکار باطل و صدها فرهنگ‌ «ایسم» بعد از پیغمبر(ص) تا حالا پیش آمده است. آیا پیغمبر(ص) ما را در این طوفان رها کرده یا گفته که رجوع شما در همهٔ امور به علی(ع) باشد؟ فکر بعد از علی(ع) را هم کرد، فکر بعد از امام زمان(عج) را هم کرد. پیغمبر(ص) خط مستقیمی برای ما تا قیامت ترسیم کرده که ما به شک و تردید نیفتیم و ثابت‌قدم باشیم. هر کسی با علی است، حق است و هر کسی بی‌علی است، باطل است. 

 

-امیرالمؤمنین(ع)، امیر همۀ مؤمنین

«وَهَذَا یَعْسُوبُ الْمُؤمِنین» علی امیر تمام مردم مؤمن است «وَ الْمالُ یَعْسُوبُ الظّالِمِین» و دلار امیر ستمکاران است. این یعنی فرهنگ اوباما، اروپا و شرق لائیک حق نیستند؛ چون همه‌کارهٔ اینها دلار است. جنگی هم که اینها الآن می‌کنند، جنگ دلار است، نه جنگ اسلحه! الآن آمریکا روسیه را در همه‌چیز تحریم می‌کند، پریروز هم کل نفت نفت‌کش‌ها و فروش نفت روسیه را تحریم کرد. این جنگ دلار است و امیر آنها دلار است؛ اما امیر شما مردم مؤمن، پیغمبر(ص) فرموده‌اند که علی(ع) است. دلار نهایتاً برای ما چه‌کار می‌کند؟ الآن تمام جهان بر اثر دلار، آشوب است؛ آشوب دلار است! وقتی به عربستان می‌گویند به یمن حمله کن، عامل و سبب حمله چیست؟ مردم یمن، گرسنه و پابرهنه چه فشاری برای عربستان داشتند؟ گفته حمله کن، اسلحه‌ها خرج بشود؛ حالا جدیداً چند میلیارد دلار قرارداد اسلحه با آمریکا و اسرائیل بسته است.

 

ب) امیرالمؤمنین(ع)، بهترین انسان در عالم

در جلد هفتم کتاب «تاریخ بغداد» صفحهٔ 421 آمده است: «عَنْ جَابِر ابْن عَبْداللّه قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ: عَلِيٌّ خَيْرُ اَلْبَشَرِ» جابربن‌عبدالله از رسول خدا(ص) روایت می‌کند که فرمودند: علی(ع) بهترین انسان (البته بعد از خودشان) در این عالم است. «فَمَنِ امْتَرَی فَقَدْ کَفَر» کسی که در بهتر بودن علی(ع) نسبت به کل انسان‌ها شک داشته باشد، بنده‌ای بسیار ناسپاس است. همچنین روایتی در جلد سوم همین کتاب «تاریخ بغداد»، صفحهٔ 192 آمده که این روایت، به خدا برای من خیلی عجیب و از کوه دماوند سنگین‌تر است! روایت این است: «قَالَ رَسُولُ اَللَّه: مَنْ لَمْ يَقُلْ عَلِيٌّ خَيْرُ اَلْبَشَرِ فَقَدْ كَفَرَ» کسی که اعتقاد نداشته باشد علی(ع) بهترین انسان عالم است، کافر شده است. 

 

ج) امیرالمؤمنین(ع)، اعلم امت پیامبر(ص)

آخرین روایت از جلد ششم کتاب «کنزالعمال» صفحهٔ 398 و جلد نهم کتاب «مجمع الزوائد» صفحهٔ 158 است. من در کتاب‌های خودمان، آن مقداری که در اختیارم است، گشته‌ام؛ این روایت نبود. این روایت در این دو کتاب بسیار مهم اهل‌سنت است و آنها نقل کرده‌اند. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ لِفَاطِمَةَ: زَوَّجْتُکِ خَیْرَ أُمَّتی» رسول خدا(ص) به فاطمه(س) فرمودند: دخترم، شوهر تو بهترین فرد امت من تا قیامت است. «اَعْلَمَهُمْ عِلْمَاً» شوهر تو از نظر علمی، اعلم امت من است. «وَاَفْضَلَهُمْ حِلْمَاً» از نظر بردباری، برترین بردبار امت من است. «وَاَوَّلَهُمْ سِلْمَاً» در تمام امت من، اولین کسی که با تمام هستی‌اش تسلیم خدا شده، شوهر تو علی است. 

خدا در قرآن می‌فرماید: «مَرَجَ اَلْبَحْرَینِ یلْتَقِیٰانِ × بَینَهُمٰا بَرْزَخٌ لاٰ یبْغِیٰانِ × یخْرُجُ مِنْهُمَا اَللُّؤْلُؤُ وَ اَلْمَرْجٰانُ»(سورهٔ الرحمن، آیات 19، 20 و 22). آیات قرآن یقیناً تأویل دارد و خود خدا هم در قرآن می‌گوید: «وَ مٰا یعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اَلرّٰاسِخُونَ فِی اَلْعِلْمِ»(سورهٔ آل‌عمران، آیهٔ 7). سؤال این است که تأویل بحرین دو دریا به کیست؟ بحرین دو دریا، یک دریا زهرا(س) و یک دریا هم علی(ع) است. از این دو دریا، لؤلؤ و مرجان بیرون آمده که امام مجتبی(ع)، لؤلؤ و ابی‌عبدالله‌الحسین(ع)، مرجان است.

 

کلام پایانی

ولادت چون فردا به روز پنجشنبه خورده، شب جمعه و شب شانزدهم رمضان است؛ من می‌خواهم قطعه‌ای از دعای کمیل را بخوانم و طبق عادتم که اگر ولادت و شهادتی به شب جمعه می‌خورد، حتماً باید روضهٔ ابی‌عبدالله(ع) را بخوانم؛ لذا با اجازهٔ حضرت مجتبی(ع)، فردا یکی از مهم‌ترین مسائل مربوط به امیرالمؤمنین(ع) را از کتب اهل‌سنت برایتان می‌گویم که آدم ماتش می‌برد! امام حسن(ع) هم واقعاً اجازه می‌دهند و می‌دانند که پدرشان مظلوم‌ترین فرد دنیاست. فردا با اجازهٔ حضرت مجتبی(ع)، از امیرالمؤمنین(ع) حرف می‌زنم، بعد قطعه‌ای از دعای کمیل را می‌خوانم، بعد هم کنار گودال قتلگاه می‌رویم. به این خاطر، من امروز به مناسبت شب ولادت، روضه نمی‌خوانم.

خدایا! به حقیقت امام مجتبی(ع)، دل مردم مسلمان را در هر جا که هستند، با نابودی آل‌سعود و داعش خوش کن.

خدایا! به حقیقتت، ما و زن و بچه‌ها و نسل ما را ابراهیمی، محمدی و علوی قرار بده.

خدایا! نمی‌دانم شاید به ما بگویی که بندهٔ من، دیگر توقعت خیلی زیادی است و شاید هم نگویی؛ چون اینقدر در ماه رمضان به روزه‌دار محبت داری که آدم می‌خواهد این دعا را نکند و می‌ترسد بگویی که بندهٔ من حواست جمع باشد؛ اما حالا دعا می‌کنیم: به حقیقت امام مجتبی(ع)، کل گناهان گذشتهٔ ما را بیامرز.

خدایا! حیات و مرگ ما را حیات و مرگ محمد و آل‌محمد قرار بده.

خدایا! شب عید است، اگر گذشتگان ما در برزخ گرفتارند، به آبروی امام مجتبی(ع)، گره از گرفتاری برزخی‌شان باز کن.

خدایا! وجود مبارک امام زمان(عج) را دعاگوی ما و زن و بچه‌ها و نسل ما قرار بده.

 

مسجد امیر/ ماه مبارک رمضان/ بهار 1394 ه‍.ش./ سخنرانی دوازدهم


0% ( نفر 0 )
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
سخنرانی های مرتبط
پربازدیدترین سخنرانی ها
امیرالمؤمنین(ع) بنای انسانیت سرمشق نیکو نقشۀ جامع سرمشق کامل آبادترین دنیا و آخرت طرح جامع الهی




گزارش خطا  

^