بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین الصلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابی القاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین.

در جلسات گذشته شنیدید وجود مبارک حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام از اوضاع مردم روزگارشان در شش بخش گزارش دادند، این گزارشی که از وضع مردم زمانشان دادند نشان می‌دهد که  حضرت به شدت از مردم روزگارشان ناراضی بودند، و از وضع مردم نفرت داشتند، گزارش حضرت برای همه مردم تا روز قیامت درس است. که مردم با فهم این گزارش کاملا مواظبت بکنند که در حال و هوای اوضاع آن مردم قرار نگیرند.

در بخش اول گزارش حضرت آمده  ان هولاء قوم لزموا طاعة الشیطان این مردم مردمی هستند که خیلی محکم قوی، پایبند به فرمان‌بردن از شیطانند، البته منظور امام از شیطان شیاطین انسی زمان خودشان بود، مجموعه بنی امیه استاندارانشان و فرماندارانشان، و تابعانشان. اینها همه در کلمه شیطان جمع است.

شیطان هم اسم عام است، هر کسی که هدفش جدا کردن مردم از خدا، دین خدا، انبیاء الهی، حلال و حرام خداست این شیطان است. به هر  اسمی که می‌خواهد باشد و در هر لباسی که می‌خواهد باشد هر کسی که می‌خواهد باشد. خب اینها چگونه  مردم را از  خدا و دین خدا و انبیاء خدا و حلال و حرام خدا جدا می‌کنند؟

پروردگار  عالم روش آنها را و راه و رسم آنها را در قرآن کریم بیان کرده است. اولا از سوره مبارکه بقره سوره دوم قرآن تا جزء آخر این معنا را این مسئله را درباره هر شیطانی تکرار کرده، که تکرار این مسئله نشان‌دهنده این است که خطر شیطان‌ها مخصوصا شیطان‌های  انسی که هم‌جنس خود مردم هستند، شکل خود مردم هستند و انواع ابزار گمراه کردن در هر روزگاری به تناسب آن روزگار در اختیارشان بوده، اینان مکرر در قرآن مجید هشدار داده خدا به مردم ان الشیطان، هر شیطانی در هر زمانی در هر روزگاری، در هر شهری، در هر مملکتی، در هر خانواده‌ای دشمن آشکار شما هستند یعنی شناخت‌شان کار سختی نیست سری نیستند اینها، پنهان نیستند، پنهان‌کار هم نیستند، دشمن آشکارند یعنی در دو دقیقه، در سه دقیقه، وقتی به شما برخوردند شما می‌توانید بشناسید، این معنی ان شیطان للانسان عدو مبین.

خب دشمن آشکارند اینها یک نشانه‌هایی دارند یک علائمی دارند که قرآن مجید آن نشانه‌ها و علائم را بیان می‌کند مهم این است که ما در حدی با آیات قران آشنا باشیم چون بدون آشنایی با آیات خدا باز شیطان‌شناسی برای ما کار مشکلی خواهد شد، ما نشانه‌هایشان را که ندانیم علائمشان را ندانیم، شکل رفتار و گفتارشان را که ندانیم گول می‌خوریم و کلاه سرمان می‌رود ممکن است فکر بکنیم که اینها می‌خواهند به ما خدمت بکنند، می‌خواهند برای ما آزادی بیاورند آن آزادی که آنها می‌گویند که به طور قطع انسان را برای ابد دچار عذاب‌های  الهی می‌کند در قیامت و در دنیا دچار گرفتاری‌های سخت لاینحل می‌کند. به همین خاطر است که پروردگار عالم دستور داده  در قرآن که قرآن را بفهمید، افلا یتدبرون القرآن. مردم در قرآن اندیشه نمی‌کنند؟ که بفهمند من در همه زمینه‌های زندگی خیرخواه آنها هستم، بدون تدبر در قرآن، بدون فهم آیات قرآن، شناخت دشمن کار آسانی نخواهد بود.

خب نشانه‌هایی که برای هر شیطانی بیان کرده است و مشترک هم هست بین همه شیاطین بعد از ظهور اسلام، یکیش این است که پروردگار می‌فرماید كُلُوا مِمّٰا فِي اَلْأَرْضِ حَلاٰلاً طَيِّباً، زندگیتان را براساس متاع و غذا و لباس و خانه و مرکب حلال و درآمد حلال برپا کنید، كُلُوا مِمّٰا فِي اَلْأَرْضِ حَلاٰلاً طَيِّباً چرا می‌گوید فی الارض؟ چون ما که در آسمان زندگی نمی‌کنیم ما هفتاد هشتاد شصت سال د رهمین کره زمین مهمان هستیم و مستاجر بیرونمان می‌کنند، یعنی ملک الموت را می‌فرستند و ما را ا زاینجا بیرون می‌کند ما ماندگار در اینجا نیستیم، ما ایام بودنمان در اینجا محدود است و پروردگار می‌فرماید در این ایام محدود با آنچه که برای شما حلال و پاک است زندگی کنید.

آیه شریفه  كُلُوا مِمّٰا فِي اَلْأَرْضِ حَلاٰلاً طَيِّباً ملک و باغ و کارخانه و زمین و خانه و اثاث خانه و مرکب و درآمد را مطرح کرده است همین مما فی الارض یعنی همه امور زندگیتان کل اینها هم جاذبه دارد و آدم را جذب می‌کند  دنبال خودش می‌کشد، پول است شدید آدم را دنبال خودش می‌کشد، خانه است، مرکب است، لباس خوب است، اثاث خوب است، وقتی که در آیه مطرح می‌کند  كُلُوا مِمّٰا فِي اَلْأَرْضِ حَلاٰلاً طَيِّباً درجا می‌گوید وَ لاٰ تَتَّبِعُوا خُطُوٰاتِ اَلشَّيْطٰانِ، خیلی آیه فوق العاده‌ای است. در ابتدای کار وقتی آدم این آیه را می‌خواند هنوز در آیه فکر نکرده به  نظرش می‌رسد که پروردگار عالم شیطان را چرا کنار خانه، مرکب، لباس، خوراک، اثاث، و متاع زندگی مطرح کرده است چرا؟ چه ارتباطی بین شیطان و همه  امور مادی زندگی ماست؟ چه ارتباطی؟

خداوند می‌گوید نظر من نسبت به شما در همه امور زندگیتان حلال طیبا است یعنی برای  خودتان باشد درآمد خودتان باشد، مطابق با طرح من باشد، رعایت حلال طیب باشد این طرح من که خلقتان کردم، حیاتتان دست من است، مرگتان دست من است، قیامتتان دست  من است، کلید بهشت و جهنم‌تان دست من است این طرح من. درجا می‌گوید وَ لاٰ تَتَّبِعُوا خُطُوٰاتِ اَلشَّيْطٰانِ، خطوات در اینجا به چه معناست؟ کلمه خطوه مفرد است جمعش خطوات است، ظاهر لغت به معنی گام و قدم است، پیروی از قدم‌های شیطان نکنید نهی واجب است، یعنی راضی نیستم پیروی کنید، راضی نیستم دنبال شیطان بروید، راضی نیستم زندگی‌تان را رنگ شیطان بدهید، خطوات یعنی از فرهنگ شیطان چون دنباله آیه خیلی روشن بیان می‌کند که این خطوات فرهنگ شیطان است.

إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ  ﴿البقرة، 168﴾ ان که حرف پروردگار است  و در آیه شریفه است یعنی شکی ندارد، یقین است قطعی است، مسلم است که شیطان دشمن آشکار شماست نشانه‌هایش هم این  است انما یامرکم بالفحشاء و المنکر، شما را در زندگی تشویق به فحشاء و منکر می‌کند تشویق، پشت هم اندازی می‌کند وسوسه می‌کند، دورنما برایتان می‌سازد خیالاتتان را تحریک می‌کند که خب تو الان داری ماهی دو تومان حقوق می‌گیری به زندگی‌ات که نمی‌رسد دو میلیون تومان، پول آب و برق و گاز و مالیات و مدرسه بچه و حالا می‌خواهی دو تکه فرش هم بخری می‌خواهی پرده کهنه‌ها را هم عوض بکنی، می‌خواهی یک کاغذ دیواری خوب هم به خانه‌ات بزنی نمی‌شود با این دو میلیون، یامرکم بالفحشا دزدی کن، سندسازی کن، خوش بگذران در این دنیا، یامرکم بالفحشا، تو با سندسازی می‌توانی زمین بگیری، می‌توانی پول کلان بدزدی روز روشن از حق یک ملت، بعد آدم تردید می‌کند که بدزدم ندزدم سندسازی بکنم یا نکنم از یک در دیگر وارد می‌شود می‌گوید همه دارند می‌خورند تو چرا نمی‌خوری مگر دیوانه هستی؟ مگر عقل نداری؟ هی با ادم حرف می‌زند تا آدم را قانع کند وقتی قرآن می‌گوید یک علامت شناخت او این است که تو را به فحشاء و منکر دعوت می‌کند، در آیه قبل هم بهت گفتم انه لکم عدو مبین، خب گوش نده به حرفش، اطاعت نکن.

من اگر از شیطان اطاعت بکنم آنجور که ابی عبدالله می‌گوید لزموا طاعة الشیطان می‌دانید چه کار خطرناکی کردم یا نه؟ من چرا بهتان بگویم چه کار خطرناکی کردیم، بگذارید قرآن بهتان بگوید، قرآن مجید حرفش این است که اگر مطیع شیطان شدی و از خدا رو برگرداندی آمدی یک جابجایی بسیار خطرناک در زندگی‌ات ایجاد کردی، جابجایی، خدا را در اطاعت کردن حذف کردی در اطاعت کردن شیطان را در زندگی‌ات به جای خدا قرار دادی.

چه جابجایی از این خطرناک‌تر؟ که من بیایم همه کاره دنیا و آخرتم را کلیددارم را، حیات‌دهنده‌ام ر ا، روزی‌دهنده‌ام را، در زندگی‌ام در اطاعت کردن کنار بزنم و اطاعت از او را تعطیل کنم و بیایم با حذف خدا شیطان را به جای خدا بگذارم و از او اطاعت بکنم. خود این جابجایی از کل گناهانی که شیطان گردن آدم می‌اندازد گناهش سنگین‌تر است.

الان البته اینجور آدم‌ها در مملکت ما نیستند ولی من بچه بودم شما مسن‌ترها خیلی بیشتر یادتان است که یک موج کمونیستی از شوروی سابق ایران را بعد از جنگ  دوم جهانی گرفت، این موج از تهران شروع شد به تمام دهات‌ها هم رسید، یک عده مرد و یک عده زن، یک عده جوان و دانشجو، اینها رفتند کمونیست شدند اینها چی کار کردند؟ اینها آمدند مانیفست یعنی جزوه کتابی که لنین در شوروی به عنوان قواعد  کمونیستی نوشته بود مانیفست این کافر مشرک ظالم بی‌دین، تربیت شده فرهنگ هگل و مارکس  دو صهیونیست بزرگ جهانی را به جای قرآن و نهج البلاغه و صحیفه زین العابدین قراردادند، این کار را  کردند. به قرآن گفتند  تو دیگر به درد زندگی ما نمی‌خوری به امیر المومنین و ابی عبدالله گفتند شما دیگر نقشی در زندگی ما ندارید، به صحیفه زین العابدین گفتند زندگی ما را ترک بکن، به تمام روایات گفتند زندگی ما را رها کن ما هستیم و مانیفست لنین این می‌توانددنیای ما را اداره کند و آباد کند و ما را سعادتمند کند.

شما فکر کنید این جابجایی چقدر خطرناک بود، شما دائم ابن زیاد و عمرسعد و شمر را لعن می‌کنید چرا؟ چون خطرناک‌ترین کاری که اینها کردند یزید را با ابی عبدالله جابجا کردند گفتند حسین نه یزید آری، یزید آری، پایبند هم بودند چنانکه خود ابی عبدالله می‌فرماید لزموا طاعة الشیطان، یک کسی یک روز به شمر گفت از حادثه کربلا کشتن ابی عبدالله پشیمان نیستی؟ گفت اگر حسین ابن علی را خدا به دنیا برگرداند و با یزید مخالفت بکند دوباره می‌روم روی سینه‌اش می‌نشینم و سرش را می‌برم این را امام حسین می‌گوید پابندی.

اطاعت از شیطان یعنی جابجا کردن پروردگار عالم با این دشمن آشکار، خب این یک کارش است، یامرکم بالفحشاء و المنکر، کار دیگرش که در زمان ما هم فراوان است با قلم، با زبان، با سایت، با تلفن همراه، با ماهواره، با فیلم‌هایی که یهود امریکا خرج ساختنش را می‌دهند این است، وَ قٰالَ اَلَّذِينَ كَفَرُوا ﴿فصلت‏، 26﴾ آیه مربوط به شیاطین است لاٰ تَسْمَعُوا لِهٰذَا اَلْقُرْآنِ، به  این قرآن گوش ندهید، آن وقت در کنارش حرفهای عجیبی هم برایمان می‌زنند، دنیای تمدن است، دنیای تکنولوژی است، دنیای علم است، دنیای زیردریایی است، دنیای فتح کرات است، قرآن برای هزار و پانصد سال پیش بود چی کار به حالا دارد؟ این یکی از وسوسه‌های خطرناکش است. قرآن که برای زمان خاصی نیامده، آنی که می‌گوید برای  هزار و پانصد سال پیش است دیگر نباید در این زندگی باشد عمدا دارد حرف می‌زند. می‌داند که بیشتر مردم خیلی با قرآن آشنا نیستند، قرآن  چی می‌گوید که برای هزار و پانصد سال پیش است؟ که به درد امروز نمی‌خورد، قرآن مجید مگر نمی‌فرماید وَ لاٰ تَبْخَسُوا اَلنّٰاسَ أَشْيٰاءَهُمْ ﴿الشعراء، 183﴾، ای همه تاجرها و کاسب‌ها در هنگام خرید جنس مردم در سر جنس مردم نزنید که از قیمتش کم کنید، این  جنایت است، چی می‌گوید قرآن؟ قرآن مجید که می‌گوید و بالوالدین احسانا به پدران و مادران که جان کندند شما را بزرگ کردند نیکی کنید این برای هزار و پانصد سال پیش است، یعنی الان باید این بالوالدین احسانا را بگوییم با تمدن نمی‌سازد یعنی چاقو دشنه برداریم برویم پدر و مادرهایمان را بکشیم؟  که با روزگار ما نمی‌سازد.

قرآن مجید که می‌گوید به ناحق کسی را نکشید قران که می‌گوید در تجارت خیانت نکنید، قرآن که به مردها و به زنها می‌گوید در سوره مائده و نساء در پنهان معشوقه نگیرید، قرآن که به زن شوهردار می‌گوید عفت و پاکی‌ات را برای شوهرت حفظ کن با مردم بیگانه رابطه برقرار نکن، این برای هزار و پانصد سال پیش است؟ قران که می‌گوید نعمت‌های خدا را در کار مثبت هزینه کنید این به درد امروز نمی‌خورد؟ قرآن که می‌گوید زنا نکنید، این به درد امروز نمی‌خورد؟ خب دارد می‌گوید دامن دختران و زنان را لکه‌دار نکنید و از حیثیت نیندازید و بی‌آبرویشان نکنید، به خودکشی هولشان ندهید این به درد پانزده قرن قبل می‌خورد به درد امروز نمی‌خورد. قران که به تمام دولت‌ها مدیران، استانداران، فرمانداران، می‌گوید ان الله یامر بالعدل عدالت به خرج بدهید یک ذره ظلم به مردم مملکت نکنید. این به درد نمی‌خورد؟

پس چی به جایش بگذارند به درد می‌خورد؟ آن وقت اینها می‌آیند بیست و چهار ساعته تبلیغ می‌کنند وَ قٰالَ اَلَّذِينَ كَفَرُوا لاٰ تَسْمَعُوا لِهٰذَا اَلْقُرْآنِ ﴿فصلت‏، 26﴾ این قرآن را گوش بهش ندهید، وَ اِلْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ در راه قرآن اینقدر مقاله روزنامه بریزید، اینقدر فیلم بریزید، اینقدر رقاصی بریزید، اینقدر سر و صدا ضد خدا و ضد اخلاق بریزید که صدای قران به  مردم نرسد، مردم سرگرم کل صداها و مقالات و فیلم‌های این طرف بشوند این پایان آیه است الغو فیه لعلکم تقلبون، اینقدر سر راه قرآن برنامه‌های جلب‌کننده و دلربا بریزید تا بر اهل قرآن پیروز بشوید و همه را خانه‌نشین کنید. نتوانند دیگر کاری بکنند، اگر هم بیایند به مردم بگویند ما یک آیه برایت می‌خواهیم بخوانیم که روش زندگی بهت بدهد بگویند برو آقا اینقدر ماهواره و فیلم و مقاله هست ما بخوانیم دیگر نوبت به خواندن آیه  عربی نمی‌رسد. این کار شیطان است. این خیلی مسئله خطرناکی است که در همه دوره‌ها آمدند گفتند لا تستمعوا القرآن.

چقدر نسل جوان ما  تمایل دارد در دانشکده‌های قرآنی اسم بنویسد برود قرآن‌شناس بشود، چقدر؟ چقدر پدر و مادرها تشویق می‌کنند برو دانشکده قرآن اما برو دم دانشکده هنرها، هنرپیشه شدن، ببین چقدر دختر و پسر می‌آیند اسم می‌نویسند، لا تستمعوا القرآن این فریاد خطرناک شیطان است، گوش ندهید به قرآن.

شب شهادت زین العابدین است یک جمله زین العابدین درباره قرآن دارند خیلی معرکه است، در اصول کافی در جلد دوم است امام چهارم می‌فرماید اگر کره زمین از انسان خالی بشود در پنج قاره یک زن و یک مرد نماند، من بمانم و کره زمین، هیچ کس دیگر نباشد، من با بودن قرآن نه احساس تنهایی می‌کنم نه احساس وحشت، کنار قرآن یک زندگی آرام، عالی، آرام‌بخش می‌کنم برای من تنهایی در کره زمین هیچ اثری ندارد، با بودن قرآن.

زین العابدین می‌داند قرآن یعنی چی، حالا آوردند شام، شام غیراز کوفه بود، کوفه فقط زن و مرد آمده بودند تماشا همین، اما شام سنگ می‌زدند،  چوب پرت می‌کردند، تحقیر می‌کردند، بد می‌گفتند، ناسزا می‌گفتند، وقتی که از دروازه شام وارد شام شدند یک پیرمرد ریش سفید آمد جلوی مرکب زین العابدین ایستاد، نمی‌داند کیست، بد گفت، ناسزا  گفت، زشت‌گویی کرد، امام چهارم از بالای شتر فقط گوش دادند، حرف پیرمرد را گذاشتند تمام بشود تمام شد، با یک دنیا محبت با یک دنیا لطف، به پیرمرد گفتند هل قرات القرآن؟ ما همه راهگشایی‌مان را با قرآن می‌توانیم انجام بدهیم، هل قرأت القرآن؟ گفت بله من مسلمان هستم و هر روز قران می‌خوانم این آیه را خواندی؟ وَ آتِ ذَا اَلْقُرْبىٰ حَقَّهُ ﴿الإسراء، 26﴾، پیغمبر به ذوی القربی حقشان را بده، گفت قرات هذه الآیة، فرمود این آیه را خواندی أَنَّمٰا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلّٰهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي اَلْقُرْبىٰ ﴿الأنفال‏، 41﴾ گفت خواندم، این آیه را خواندی قُلْ لاٰ أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ اَلْمَوَدَّةَ فِي اَلْقُرْبىٰ ﴿الشورى‏، 23﴾، به مردم بگو من مزد  این بیست و سه سال زحماتم را نمی‌خواهم مزد من این است که به  اهل بیت من محبت داشته باشید، و اقتدا کنید. گفت خواندم، این آیه را خواندی إِنَّمٰا يُرِيدُ اَللّٰهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً  ﴿الأحزاب‏، 33﴾ گفت جوان خواندن قرآنت را قطع کن، این آیاتی که داری می‌خوانی در حق اهل بیت پیغمبر ما نازل شده، زین العابدین فرمود پیرمرد مگر پیغمبرتان اهل بیتی غیر از ما را دارد؟ گفت شما کی هستید؟ فرمود من علی ابن حسین ابن علی ابن ابیطالب هستم، پیرمرد گفت خدا کند این پسر حسین نباشد، پدرت کجاست؟ چرا اینطوری شده وضع شما؟ فرمود پدرم هم همسفر با من است بالای سرت را نگاه کن، این سر بریده‌ای که روی نیزه است پدر من است پسر فاطمه زهرا است، که در میان بیابان با لبی تشنه سر از بدنش جدا کردند.