لطفا منتظر باشید

شب سیزدهم شنبه (29-3-1395)

(تهران حسینیه همدانی‌ها)
رمضان1437 ه.ق - خرداد1395 ه.ش

عناوین این سخنرانی

با کلیک روی هر عنوان به محتوای مربوط به آن هدایت می شوید

 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین الصلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابی القاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین.

بحثی که درباره ی شیعه ی کامل و واجد شرائط هست برای شما سنگین نباشد. شیعه شیعه است اما در یک صف نیست در این زمینه قرآن مجید تقسیمات جالبی دارد از یک عده ای به عنوان السابقون نام می برد درباره ی آنها می گوید أُولٰئِكَ اَلْمُقَرَّبُونَ  ﴿الواقعة، 11﴾ اینها در مسابقه ی ایمان و اخلاق و عمل از بقیه ی شیعه ها بردند آمدند خودشان را به صف مقدم رساندند. به اصطلاح ورزشکارها نشان طلا گرفتند صف بعدی به تعبیر قرآن اصحاب یمین هستند اینها مسابقه را از کل غیر شیعه بردند و نشان نقره گرفتند. درباره ی هردویشان هم اگر دلتان بخواهد ببینید آخر کارشان چه می شود نصف سوره ی واقعه و چهار پنج تا آیه ی آخرش را بخوانید چون بخشی از آیات وسط سوره برای متکبران و زورگویان و متجاوزان به حقوق مردم و رو برگردانان از پروردگار و آدم های منبع ظلم و تجاوز است. از اینجا هم شروع می شود وَ أَصْحٰابُ اَلشِّمٰالِ مٰا أَصْحٰابُ اَلشِّمٰالِ  ﴿الواقعة، 41﴾ الاّ چند آیه ی دیگر بقیه اش درباره ی سابقون و اصحاب یمین است.

یک آیه ای هم در سوره ی فاطر داریم که یک گروه دیگر را به این دو گروه اضافه می کند دیگر آنها یک اسم دیگر دارند شیعه هم هستند ثُمَّ أَوْرَثْنَا اَلْكِتٰابَ اَلَّذِينَ اِصْطَفَيْنٰا مِنْ عِبٰادِنٰا  فاطر، 32﴾ یک عد ه ای در عرصه ی انتخاب من قرار گرفتند یعنی یک ارزش هایی را یک اخلاق هایی را من می دانستم قبل از تولدشان، که اینها ارائه می کنند به خاطر علم سابقم به آنها انتخاب شدند که این علم را به بقیه هم داشته که بقیه ارزشی نشان نمی دهند برای انتخاب شدن آنها انتخاب نشدند در حیوانات ماندند کالانعام، اما اینها نه از قبل می دانستم که با یک ارزش هایی گره می خورند لذا همان وقت هم انتخابشان کردم اصطفینا قبلا انتخابش کرده حالا نهایتا در علم هم انتخابشان کرده. هنوز دو هزار سال دیگر مانده بود به دنیا بیاید سه هزار سال دیگر مانده بود، یک میلیون سال دیگر مانده بود ولی من انتخابشان کردم. در این انتخابی که کردم یک ارث هم بهشان دادم یک ارث سنگین یک سرمایه ای که هیچ ارثی در عالم هم وزن این ارث من به آنها نمی شود آن ارث من چیست؟ که اینقدر مهم است که من شدم مورث یعنی ارث گذار آنها هم شدند ارث بر، از خود من ارث بردند از خداوند حیّ لایموت. ارث فقط به این نیست که آدم از مرده ببرد ارث یعنی یک سرمایه یک مایه چه به اینها ارث دادم؟ قرآن را اینها در کنار قرآن من سه تا صف شدند به ترتیب فَمِنْهُمْ ظٰالِمٌ لِنَفْسِهِ نه علی الناس فمنهم ظالم علی نفسه آیه را دقت کنید این چینش کلمات در این آیات معجزه ی قرآن مجید است نمی گوید فمنهم ظالم یک عده ای از اینها که از من ارث بردند و انتخابشان هم کرده بودم مطلقا ظالم شدند نه! ظالم شدند اما به خودشان نه به دیگران نه به آیات من چون گاهی در قرآن مجید می گوید بِمٰا كٰانُوا بِآيٰاتِنٰا يَظْلِمُونَ  ﴿الأعراف‏، 9﴾ یک عده ای آمدند ظالم به آیات ما شدند تمام قرآن را مسخره کردند معجزات را مسخره کردند سبک شمردند و در حوزه ی عمل و اخلاق هم آیات من را راه ندادند گفتند نمی خواهد کسی برای ما تصمیم بگیرد ما خودمان حالیمان است. از زمان قابیل دارند می گویند خودمان حالیمان است تا حالا از زمان قابیل هم اوج فساد تا حالا همینطور بالاتر رفته به خاطر همین اشتباه، خودم من حالیم است خودمان حالیمان است. ما نیازی نداریم علم غیب برای ما قانون گذاری کند و حلال و حرام درست کند و جاده نشان دهد و ما خودمان انتخابات برگزار می کنیم مجلس عوام درست می کنیم مجلس سنا درست می کنیم کنگره درست می کنیم می نشینیم عقل هایمان را روی هم می ریزیم خودمان برای خودمان تصمیم می گیریم تصمیم هایی که از زمان قابیل تا حالا گرفتند کنار تصمیم ها استعمارگر شدند استثمارگر شدند قاتل شدند دزد شدند روز روشن مال کشورهای ضعیف را غارت می کنند اسمش هم می گذارند اقتضای منافع ما، خودمان می دانیم خودمان بلدیم تصمیم بگیریم تصمیم هم گرفتند پنجاه سال است کار را از تک تک و پنهان خانه ها کشیدند بیرون آمدند روی صندلی مجالس قانون گذاری با کمال وقاحت و پررویی قانون گذراندند اعلام برای اجرا هم کردند که دختر با دختر پسر با پسر زن با زن مرد با مرد می توانند زندگی مشترک داشته باشند عقد یعنی چه؟ مرد و زن با هم باشند یعنی چه؟ هر دختری زنی دلش می خواهد با یک زن دیگر ازدواج کند، هر پسری هر مردی با مرد دیگر پسر دیگر دلش می خواهد ازدواج کند قانونی است ما ثبت هم می کنیم خانه هم می دهیم کمک هم می کنیم. همین یک کلمه یک کلمه از زمان قابیل تا حالا پنج قاره را غرق فساد کرده خودمان می دانیم یعنی خودمان می دانیم که نباید مشروب را حرام بدانیم حلال است همه جوره اش، خودمان می دانیم نباید خود را محروم از خوردن گوشت خوک مار میمون غورباقه خرچنگ اینهایی که من در اروپا دیدم حالا بقیه ی گوشت ها را خبر ندارم روی منبر نمی شود بهشان ببندم ولی این چندتا گوشت در فروشگاه هایشان فروش می رود از همه بیشتر خوک است گوشت میمون است گوشت مار است گوشت غورباقه است گوشت خرچنگ است خودمان می دانیم.

اگر هم بهشان بگویند این گوشت ها ضرر دارد می گویند اینقدر دستگاه های الکترونیکی دقیق اتوماتیک درست کردیم ضرر گوشت خوک را می گیرد شما فقط مگر بدن خالی هستید؟ ضرر گوشت را از بدن گرفتید ضرر روحی گوشت را از کجای گوشت می توانید بگیرید؟ وقتی خوک می خورند خوک صفت هم می شوند یعنی همسرانشان را با هم عوض می کنند جلوی چشم همدیگر هیچ مشکلی هم ندارند این ضرر را چطوری از گوشت خوک می گیرید؟ اما می گویند خودمان می دانیم. در حالی که ما شیعه به جای خودمان می دانیم از زمان پیغمبر تا حالا گفتیم خدا می داند آنچه خدا مصلحت می داند آنچه خدا آگاه است ما همان ها را قبول می کنیم خدا آگاه است که چی برای بدن ما ضرر دارد خب گفته حرام است چی برای روده ی ما ضرر دارد گفته حرام، چی برای بدن ما سودمند است اعلام کرده حلال، چه کارهایی برای دنیا و آخرت ما بسیار عالی است گفته واجب.

یک ظلم به آیات خداست وَ مَنْ خَفَّتْ مَوٰازِينُهُ فَأُولٰئِكَ اَلَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِمٰا كٰانُوا بِآيٰاتِنٰا يَظْلِمُونَ  ﴿الأعراف‏، 9﴾ اینها در کل زندگی خسارت کردند به خاطر اینکه به آیات من ظلم کردند هم خندیدند به آیات من هم مسخره کردند هم نگذاشتند در زندگیشان راه پیدا کند. این یک ظلم است.

یک ظلم هم ظلم به مردم است به مال مردم، به آبروی مردم، به بدن مردم، به جان مردم إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلاٰ فِي اَلْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَهٰا شِيَعاً يَسْتَضْعِفُ طٰائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنٰاءَهُمْ وَ يَسْتَحْيِي نِسٰاءَهُمْ إِنَّهُ كٰانَ مِنَ اَلْمُفْسِدِينَ  ﴿القصص‏، 4﴾این ظالم به کل جامعه به جوان ها، به مردها، به زنها، به خوب ها، به بدها یک ظلم همگانی. یا ظلم امروز این زورداران ظلم اسرائیل، ظلم داعش، ظلم امریکا، ظلم انگلیس، بدتر از همه ی اینها ظلم آل صعود این یک نوع ظلم.

شیعه این دوتا ظلم را ندارند این را دقت بفرمایید من با تحقیق در آیات و روایات دامن شیعه را پاک می کنم آن کسی که شیعه است نه ظالم به آیات خداست که بیاید قرآن مجید را مسخره کند و از زندگی حذف کند و بگوید که خودم می دانم نه! شیعه خودم می دانم نمی گوید می گوید خدا می داند خودی نمی بیند که بگوید خودم می دانم. ظلم به آیات را ندارد ظلم به مردم را هم ندارد شیعه شب که می رود خانه می خوابد هیچ دلی در جامعه در قوم و خویش ها در زن و بچه به ناحق از او نگران سوخته آتش گرفته و افروخته نیست که دیگران وقتی می خواهند بخوابند از ظلمی که کشیدند خوابشان نبرد دستشان را بلند کنند اشک بریزند بگویند خدا ریشه ات را بکند خدا دودمانت را به باد بدهد خدا زن و بچه ات را به خاک سیاه بنشاند خدا دنیا و آخرتت را نابود کند اصلا پشت سر شیعه چنین حرف هایی اتفاق نمی افتد شب که می رود خانه بخوابد هیچ دلی از او نگران نیست خودش هم راحت است تا سرش را می گذارد روی متکا خوابش می برد نه چکی دست مردم دارد که برگردد نیتش باشد برگرداند نه سفته ای، نه حقی از مردم به عهده اش است، نه مال کسی را خورده این ظلم را هم ندارد.

می ماند ظلم سوم که قرآن مجید می گوید شیعه این ظلم را دارد نه همه شان سه ردیف کرده شیعه را در آیه فمنهم بعضی منهم یعنی یک عده ای نه همه، عده ای قرآن من را به ارث بردند اما ظالم علی نفسه با بودن قرآن از خودشان کم می گذارند. باید یک میلیون بدهد در راه خدا صد تومان می دهد این نهصد هزار تومان در پرونده اش از خودش کم گذاشته قیامت در برابر نهصد تومانی که می توانسته بپردازد نپرداخته محروم از رحمت خداست این ظلم است ظلم به خود.

باید شبانه روز حداقل شش ساعت خوب بخوابد سه ساعت می خوابد بقیه اش هم یا لب تاپ دستش است یا آی پد دستش است یا همراه دستش است آتش می زند به عمر سودی هم نمی برد ظلم به خود است. به دیگران ظلم نمی کند ظلم به خود دارد می کند البته اینجا اگر حق زن و بچه پامال شود ظلم می شود ظلم به دیگران یا یک اندازه ی معینی باید بخورد شیعه وَ كُلُوا وَ اِشْرَبُوا وَ لاٰ تُسْرِفُوا ﴿الأعراف‏، 31﴾ تا گرسنه اش نشده نمی خورد تا سیر نشده از سر سفره می رود کنار اما به خودش ظلم می کند یا خیلی کمتر می خورد که یک دو سال دیگر همه جای بدن داغون می شود یا نه اینقدر پرخوری می کند که هم سنگ کلیه بگیرد هم تری گلیسرید می گیرد هم کلسترول می گیرد هم تنگی نفس می گیرد این ظلم به خود است.

 قرآن می گوید شیعه ی ظالم هم دارم اما ظالم به خود نه به آیات من، نه به دیگران. اینها قیامت نجات دارند؟ بله ولی با زور دیگران نجات دارند نه با توان خودشان خودشان توان نجات دادن خودشان را ندارند پیغمبر می فرماید شفاعتم را برای اینها ذخیره کردم که اگر قیامت فرشتگان آمدند گفتند پرونده ات این است ظالم به نفس هستی ظالم هم باید برود جهنم، به فرشتگان می گویم محض آبروی من ولش کنید ولتان می کنند اینطور نیست که حالا این ظلم هم راحت راحت قیامت از پرونده پاک شود او باید به داد ما برسد زهرا باید به داد ما برسد سید الشهدا باید به داد ما برسد امیرالمومنین باید به داد ما برسد. چون خودمان قیامت کم زور هستیم می خواهیم قدم به طرف بهشت برداریم پایمان زور ندارد باید امیرالمومنین بیاید دستمان را بگیرد بکشد ما را خودمان نمی توانیم برویم.

 اینکه اول سخنرانی گفتم بحث فشار بهتان نیاورد مطالب به آن بلندی که می شنوید نگویید دو میلیون سال کلاه ما پس معرکه است ما کجا و شیعه بودن کجا؟ نه! ما هم شیعه هستیم اما شیعه ی مریض شیعه ی بیمار شیعه ی ضعیف شیعه ی ناتوان که برای نجات نیازمند به شفاعتیم. شفاعت هم یک مساله قطعی است در چند جای قرآن شفاعت مطرح است حقیقتی بیرون از قرآن کریم نیست شفاعت. اصلا همه ی ما داریم با شفاعت زندگی می کنیم ما از مادر به دنیا آمدیم با شفاعت سینه ی مادر خرده خرده بزرگ شدیم از طریق دیگر که بزرگ نشدیم شفع یعنی جفت وتر یعنی تک وَ اَلشَّفْعِ وَ اَلْوَتْرِ  ﴿الفجر، 3﴾ یعنی قسم به جفت قسم به تک، ما جنین که بودیم به دنیا آمدیم تنها نمی توانستیم بزرگ شویم خدا یک چیزی را با ما جفت کرد و آن سینه ی پر شیر مادر بود ما به شفاعت سینه ی مادر یک ساله شدیم و دو ساله شدیم و بعد هم افتادیم به غذا امشب هم سر سفره ی افطار هر چه خوردیم یا به شفاعت درخت نخل بوده که خرما داده یا به شفاعت گاو و گوسفند بوده که پنیر سر افطارمان را داد و شیرمان را داد یا به شفاعت زمین بود که گندم و نانمان را داد یا به شفاعت صیفی جات بود که خیار و گوجه فرنگی و طالبیمان را داد اصلا ما غرق در شفاعت داریم زندگی می کنیم آنی که می گوید شفاعت در قیامت پارتی بازی است معنی شفاعت را نفهمیده شفاعت پارتی بازی نیست که شفاعت یعنی چیزی را جفت ضعیف کردن برای قوی شدن، سینه ی مادر را جفت بچه ی یک روزه کردن که به دو سالگی برسد شفاعت یعنی درخت های نخل خوزستان ایلام مناطق دیگر خرما بدهند مردم انرژی بگیرند اصلا ما غرق در شفاعت داریم زندگی می کنیم. الان ما به شفاعت منبر داریم ترک گناه می کنیم و هدایت می شویم اگر این شفیع را برای ما نگذاشته بود پیغمبر خب ما میل به گناهمان قوی است عین ماهی در آب شنای در گناه می کردیم تا از دنیا برویم بیرون شفیع یعنی یک قوی را خدا اجازه می دهد لایشفع الا باذن، خدا اجازه می دهد حبیب من، صدیقه کبری، حسین بن علی، امیرالمومنین اینها شما را دوست داشتند نمازهایشان را هم خواندند روزه هایشان را هم گرفتند اما ظالم به نفس بودند اینها اهل بهشت هستند قدم حرکت ندارند شما از انرژیتان به اینها انتقال دهید بتوانند دنبال شما بیایند بهشت. این معنی شفاعت است خدایی نکرده تنها به قاضی نروم ننشینم درباره ی مسائل اسلامی خودم نظر بدهم این خود نظر دادن همین خود نظر دادن قابیلیان از زمان آدم است تا الان اروپا و امریکا و شرق این خود نظر دادن است درست هم نیست هیچ درست نیست. بگذارید خدا نظر دهد خب خدا شفاعت را اذن داده اجازه داده نعمت شفاعت را قرار داده دیگر ننشینم کنار خدا دهان باز کنم بگویم این دین هم پارتی بازی است ها کدام پارتی بازی؟ مگر مریض می رود دکتر شربت و دوا و آمپول می دهد تمام ضعف را از بدنش می کشد انرژی به بدن می دهد پارتی بازی است؟ یکی است آقا قیامت مستحق بهشت است توان رفتنش را ندارد خدا به ائمه به اهل بیت می گوید دستش را بگیرید با خودتان ببرید خودش نمی تواند بیاید از من بریده نیست دوستش دارم اما به خودش ظلم کرده این یک گروه شیعه.

گروه دوم وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ ﴿فاطر، 32﴾گروهی از شیعه هم که کتابم قرآن را به آنها ارث دادم میانه رو هستند مسابقه را از همه نمی برند اما در مسابقه شرکت دارند دسته ی اول عقب مانده اند یکی باید برود بیاورتشان، دسته ی دوم که مقتصد هستند معتدل هستند میانه رو هستند اینها خودشان راه دارند می آیند به بهشت هم می رسند چون توانش را دارند معتدل هستند واجبشان را انجام می دهند خوب روزه شان را می گیرند پول در کار خیر می گذارند اما حالا سه ساعت نیمه ی شب بلند شوند و رو به قبله و زار بزنند و صورتی روی خاک بگذارند و خودشان هم می گویند خدایا ما توان مستحبات را نداریم ما همین واجباتت را انجام می دهیم گناه هم نمی کنیم.

یک عربی به پیغمبر گفت یک نگاه به من بکن قیامت من را کجا می بینی؟ پیغمبر فرمود بین دوتا انگشت من را نگاه کن قیامت کنار منی سه تا کار فقط باید بکنی چشمت را نگه داری زبانت را نگه داری غریزه ی جنسی ات را هم نگه داری. چشم چران نباشی چشم طمع نباشی بی حیای در چشم نباشی زبان بی کنترل نداشته باشی اهل حرام های غریزه ی جنسی هم نباشی با همین نماز واجب و روزه ی ماه رمضانت یک حج است یک جهاد است یک کار خیر است قیامت کنار منی. این معتدل است معتدل این دسته ی دوم اینها اصحاب یمین هستند که در سوره های دیگر اسمشان را به همین نام می برد یا به میمنه یعنی خوشبخت ها یمن یعنی خوشبختی در مقابل شوم بدبختی یمن یمن دارد ایرانی ها می گویند شکون دارد یعنی خیر و برکت دارد.

 اصحاب یمین یعنی سعادتمندان خوشبخت ها اینها صف دیگر شیعه هستند اینها چه کسانی هستند؟ اینها خیلی مقام بالایی دارند تیپ اینها یک تعدادی اسم هایشان خب در روایات هست سلمان است، ابوذر است، مقداد است، عمار است، بلال است، ابو الهیثم ابن تیهان است که اینها در رده ی اصحاب یمین اضافه کار هم خیلی هایشان دارند آن نماز شب را دارند کار خیر گسترده را دارند وَ مِنْهُمْ سٰابِقٌ بِالْخَيْرٰاتِ گروه دیگر شیعه آنهایی هستند که در تمام کارهای خیر از همه ی اهل جهان پیشی گرفتند. اینها چه کسانی هستند؟ ائمه طاهرین، صدیقه کبری، حضرت زینب اینها سابق بالخیرات هستند این آیه را مخصوصا توضیح دادم که کسی با شنیدن آن مباحث بالای الهی پیش خودش سرشکسته نشود نگوید پس معلوم می شود ما شیعه بشو نیستیم اگر شیعه بشو نیستیم خب چرا دیگر روزه بگیریم؟ نماز بخوانیم؟ آخرتمان که خراب است عقلا دنیایمان را خوش بگذرانیم نه! هیچ آخرتمان خراب نیست ما یا شیعه ی ظالم لنفسه هستیم یا مقتصدیم سابق بالخیرات هم که ما نیستیم. ولی دلمان آشنای با سابق بالخیرات است دلداده ایم توان رفتن به آن مرتبه را هم ندادند به ما اگر داده بودند که خب ما هم علی می شدیم ما هم زن هایمان زهرا می شدند ما تا همین مقدار توان بهمان دادند که میانه رو باشیم یعنی از آن سه تا ظلم پاک باشیم نه ظلم به آیات، نه ظلم به مردم، نه ظلم به نفس. این داستان شیعه و تقسیم بندی اش در قرآن مجید است.

یک آیه ی دیگر هم بخوانم شاد شوید ان شاءالله همه مان بالاخره در راه رسیدن به اصحاب یمین هستیم چون خیلی هم دلمان می خواهد این جاده را طی کنیم دلمان می خواهد حالا ما که ظالم به مردم نیستیم ظالم به آیات هم نیستیم اما ظالم به نفس هستیم دلمان می خواهد ظالم به نفس هم نباشیم اما خودت داری در عمق آیه می گویی ظالم لنفسه یعنی دارد سرمایه را اما توان کشیدنش را ندارد باید یکی را من کنارش بگذارم که او را به سوی من بکشد. آنی که در رده ی دوم است اصحاب یمین و اما آیه از اینجا شروع می شود و اما عجب آیه ای است وَ أَمّٰا إِنْ كٰانَ مِنْ أَصْحٰابِ اَلْيَمِينِ  ﴿الواقعة، 90﴾ حبیب من اینی که ملک الموت را فرستادم و دارد می بیند ملک الموت را و ملک الموت هم آمده جانش را بگیرد هنوز نگرفته اگر از اصحاب یمین است اینی که دارد می بیند فَسَلاٰمٌ لَكَ مِنْ أَصْحٰابِ اَلْيَمِينِ  ﴿الواقعة، 91﴾ من از طرف تمام اصحاب یمین به تو پیغمبرم سلام می رسانم یعنی به ما اجازه می دهند که به پروردگار بگوییم ما هنوز نمردیم داریم می آییم اما قبل از رفتن سلام ما را به پیغمبرت برسان این آیه ی قرآن است و اما ان کان من اصحاب الیمین فسلام لک من اصحاب الیمین از جانب اصحاب یمین درود بر تو سلام بر تو.     

برچسب ها :