قسمت پنجم
(کاشان خانه بروجردیها)عناوین این سخنرانی
با کلیک روی هر عنوان به محتوای مربوط به آن هدایت می شویدبسم الله الرحمن الرحیم
«الحمدلله رب العالمین صلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابی القاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین و المعصومین المکرمین».
سفارش پروردگار به رسول خدا(ص)
-روایات ناب شیعه در کتاب «نورالثقلین»
ما کتابی بهنام «نورالثقلین» داریم که نویسندهاش شیعه است و در پنج جلد چاپ شده است. کسانی که این کتاب را میشناسند، دیدهاند، خواندهاند و مثل نویسندۀ تفسیر «المیزان» در نوشتههایشان بهکار گرفتهاند، میدانند که این کتاب از چه ارزش والایی برخوردار است و چه روایات نابی در این پنج جلد بهصورت دریاوار موج میزند.
-معنای «عهد» در روایت رسول خدا(ص)
صاحب نورالثقلین این روایت ناب و گوهر گرانبها را در جلد پنجم، صفحهٔ 72 از وجود مبارک رسول خدا(ص) نقل میکند که حضرت فرمودهاند: «إنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ عَهِدَ إلَی فِی عَلِی بْنِ أبِی طَالِبٍ عَهْداً». وقتی کلمهٔ «عهد» با «إلی» ترکیب میشود، بهمعنی «سفارش» است و معنای «پیمان» نمیدهد. در قرآن میخوانیم: «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیکمْ یٰا بَنِی آدَمَ»(سورهٔ یس، آیهٔ 60) چون «عهد» در اینجا با «إلی» آمده، معنیاش این است: ای فرزندان آدم، آیا شما را سفارش نکردم که «أَنْ لاٰ تَعْبُدُوا اَلشَّیطٰانَ»؛ با کتابهایی که نازل کردهام و با زبان پیغمبرانم. بله خدا سفارش کرده است.
پس «عهد» با «إلی» بهمعنی سفارش است و حضرت میفرمایند: «إنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ عَهِدَ إلَی فِی عَلِی بْنِ أبِی طَالِبٍ عَهْداً» خدا دربارهٔ علیبنابیطالب به من سفارش کرد؛ آنهم سفارشی ویژه و شدید. «قُلْتُ: یارَبّ بَینْهُ لِی» به پروردگار گفتم: سفارشی که به من داری، برای من روشن کن که چیست؟! آن را بهروشنی بیان کن. پروردگار فرمود: «إسْمَع» با همهٔ وجودت گوش بده! «قُلْتُ سَمِعْت» من به پروردگار گفتم: سراپا گوش هستم.
-امیرالمؤمنین(ع)، پرچم هدایت
خداوند فرمود: «إنَّ عَلِیاً رایةُ الهُدَی» علی پرچم هدایت است. اگر کسی زیر این پرچم برود و امامت و ولایت امیرالمؤمنین(ع) را قبول کند، طبق گفتهٔ پروردگار، اهل هدایت است؛ اما اگر قبول نکند، اهل ضلالت و گمراهی است. بعد از مرگ پیغمبر(ص) تا حالا، هر کس از امیرالمؤمنین(ع) روی گردانده و به دیگران رو کرده، گمراه شده است؛ اما هر کس با امیرالمؤمنین(ع) و امامتش مانده، از هدایت الهی بهرهمند شده است.
-امیرالمؤمنین(ع)، پیشوای عاشقان الله
سپس خداوند در ادامه میفرماید: «وَ إمَامُ اوْلِیائِی» حبیب من، علی پیشوا، رهبر و امام دوستان و عاشقان من است. این یعنی کسی که دوست خدا نیست، از امامت امیرالمؤمنین(ع) بهره ندارد. عدهای نگویند که ما خدا را دوست داریم، نماز میخوانیم و روزه هم میگیریم، اما به علیبنابیطالب کاری نداریم و با دیگران کار داریم. این دین نیست، این گمراهی است!
-امیرالمؤمنین(ع)، نور عبادت مؤمنان
«وَ نُورُ مَنْ أطَاعَنِی» کسانی که مرا اطاعت و عبادت میکنند، در عبادت و اطاعتشان باید نور باشد، و الّا آن عبادت و اطاعت، ظلمت است؛ عبادتی که ظلمت است، قابلپذیرش نیست. پروردگار به من فرمود: ای رسول من، علی نور کسانی است که از من اطاعت میکنند. این خیلی مهم است!
-پیوند اهل تقوا به امیرالمؤمنین(ع)
«وَ هُوَ الکلِمَةُ الَّتِی ألْزَمْتُهَا المُتَّقِینَ» حبیب من، علیبنابیطالب ارزشی است که من اهل تقوا را به این ارزش پیوند دادهام. این هم جملهٔ عجیبی است! این یعنی من اگر اهل تقوا نباشم، تقوا به این معنا که بندهٔ درستی نباشم و از محرّمات الهیه پرهیز نکنم، با امیرالمؤمنین(ع) پیوند نمیخورم. این جملهٔ پروردگار است که میفرماید: «وَ هُوَ الکلِمَةُ الَّتِی ألْزَمْتُهَا المُتَّقِینَ» علیبنابیطالب حقیقت، ارزش و واقعیتی است که من همهٔ اهل تقوا را به او پیوند دادهام. پس نمیشود بدون داشتن تقوا به علی(ع) پیوند خورد و به امیرالمؤمنین(ع) متصل شد.
-ارزش حب امیرالمؤمنین(ع) و اطاعت از ایشان
این هم خیلی عجیب است که خداوند میفرماید: «مَنْ أحَبَّهُ أحَبَّنِی» حبیب من، کسی که عاشق علی باشد، عاشق من است؛ یعنی عشق پروردگار بدون عشق علی(ع) طلوع نمیکند، پدید نمیآید و ظهور نمیکند. خورشید محبت منِ خدا، محبت علی است. واقعاً امیرالمؤمنین(ع) چه ارزش عجیبی دارند که پروردگار به پیغمبر(ص) میفرماید: «وَ مَنْ أطَاعَهُ أطَاعَنِی» هر کس از علی اطاعت کند، از من اطاعت کرده و هر کس از علی اطاعت نکند، از من اطاعت نکرده است. چنین کسی دیگر توقع جنت، رضایت و مغفرت از من نداشته باشد! وقتی از علی اطاعت نکرده، یعنی از من اطاعت نکرده و هر چه هم عبادت کند، بر باد است.
قم- کاشان/ برنامهٔ حکیمانه/ ربیعالاول/ پاییز 1399ه.ش./ جلسهٔ پنجم