جلسه 97
(قم حوزه علمیه قم )عناوین این سخنرانی
با کلیک روی هر عنوان به محتوای مربوط به آن هدایت می شویدبا توجه به آيات قرآن، در رابطة با شيطان به معناي عام كلمه و روايات و به ويژه فرمايشات اميرالمؤمنين (ع) به خصوص در خطبة قاصعه به نظر ميآيد، بحث شيطان يكي از مباحث اسلام است و معرفت به اين بحث واجب و لازم است. شما در آيات قرآن ميبينيد شروع بحث مربوط به شيطان، مبدأش خلقت حضرت آدم است. از آنجا بحث دربارة ابليس و شيطان و فرهنگش و اثرگذاريش شروع شد. البته دنيا دار اختيار است براي انسان و خداوند متعال بنا نداشت اراده نداشته كه بشر را در سوق به معارف به دينداري اجبار نمايد، يا بنا نداشته او را ابتداءً در ضلالت و گمراهي سوق بدهد.
قرآن مجيد ميفرمايد: (لو شاء الله لهداكم اجمعين) كه اين هدايت، هدايت اجباري است، كه ارادهاش را نداشتند. اگر كل را ميخواستند، كل را وارد هدايت ميكردند كه ميشد هدايت تكويني، در لباس تشريع ارزشي ديگر نداشت، يعني اگر هدايت تشريعي هدايت اجباري بود، كه با لوح هم كه بعدش هم ممتنع (لو شاء الله لهداكم اجمعين) ديگر بايد پروندة نبوت و انبياء و امامت امامان و نزول كتب و برپاشدن قيامت و پروندة بهشت و جهنم بسته ميشد. چون عمل اجباري اجري ندارد. عمل اجباري پاداشي ندارد. گناه اجباري هم عذابي ندارد.
ما در فقه داريم، اگر اسلحه گذاشتند بالاي سر كسي و به جدّ گفتند: از خدا و پيغمبر (ص)بيزاري بجوي. در آيات هم داريم، در داستان عمّار مجبورش كردند اعلام كند، كه كه گفت ولم كنيد، نكشيد مرا شكنجهام ندهيد، من از خدا و پيغمبر (ص) بيزاري ميجويم. اينجا نه پاي ارتدادي در كار است، نه پاي گناه و معصيتي در كار است، نه پاي جريمهاي در كار است، حتي پروردگار عالم خيلي نرم و با حلم و بردباري مسئله را قبول كرده (الا من اكره و قلبه مطمئن بالايمان) اين برنامة بيزاري كه به زور اسلحه بوده است، نه گناهي نيست. من براي عمار معصيتي نميدانم، كه وقتي هم آمد و داستان را تعريف كرد و رفع تهمت از خودش كرد، وجود مبارك رسول خدا (ص) به او فرمود: ـ اينطور كه بعضيها نقل ميكنند ـ اگر گرفتار شدي و مردم گرفتار شدند، براي نجات جانشان آنجايي كه لازم است جانشان را نجات بدهند.
خيلي جاها هم نه، برخورد تربيت شدگان واقعي مكتب اهلبيت : وادارشان كرد در غير ميدان جنگ، در دربار حكام بنياميه و بنيعباس بيزاري نجستند و جان مبارك و نوراني و مقدسشان را فدا كردند براي اين كه يك خاموشي و سكوت بر شيعه حاكم نشود. بالأخره در دل آن تاريكيها يك فرياد الهي بلند ميكردند و اين فرياد را هم همين طور نسل به نسل تداوم دادند. شما يك روايت پيدا نميكنيد كه ائمة ما يا پيغمبر عظيم الشأن اسلام (ص) ايراد به كار اينها گرفته باشد.نه ايراد به كار سميه و ياسر گرفت پيغمبر (ص)، نه ائمه ما به كار ميثم، به كار حجر بن عدي، به كار عمر بن حمق خزاعي و به كار ابن سكيت در دربار متوكل ايراد نگرفتند. اينها در آن فضاهاي پرخفقان كه خيلي از زبانها در تقيه بود، اينها حس ميكردند نبايد تقيّه كنند و جزء شهداي بزرگ اسلام قلمداد شدند و حتي بعضيهايشان ائمة ما خبر دادند، مثل ميثم را كه اميرالمؤمنين (ع) بيست سال قبل از اين كه بدون تقيه در دربار ابن زياد فرياد بزند، خبر دادند كه چه چيزي برايت پيش ميآيد.
دنيا دار اجبار نيست. يك عدهاي شيطان آفريده نشدهاند، شيطان شدند. نبودند، يعني اين تهمت را بايد از حريم كبريا دفع كنيم، چون جزء شبهههاي قديمي است كه در قرآن مجيد هم هست. نقل ميكند پروردگار كه، به پيغمبران با كمال بيشرمي و پررويي ميگفتند: اگر پروردگار نميخواست؛ ما به دين پدرانمان نميمانديم، ما بتپرست نميمانديم، ما پرستش اصنام نميكرديم، يعني اين تهمت ناروا را كه خارج از خلقت انسان است كه خلقت انسان را اختياردار قرار داده است. ميگفتند خدا نميخواست؛ ما بتپرست نبوديم، پس اصل وجود شياطين هم اجباري نيست. يعني خدا اينها را شيطان نيافريده است، اينها شيطان شدند. (كل مولودٍ يولد علي الفطرت) يا (فطرت الله لتي فطر الناس عليها لا تبليغ لخلق الله) همه پاك به دنيا ميآيند، بر مبناي فطرت به دنيا ميآيند، بعد خودشان به انتخاب سوء خودشان، ميشوند فرعون، ميشوند شداد، ميشوند ابولهب، ميشوند ابوجهل، ميشوند معاويه، ميشوند يزيد، ميشوند رضاخان، پسرش، اوباما، اسرائيل اينها اينگونه كه هستند به دنيا نيامدند، يعني طبق قرآن و روايات سالم به دنيا آمدند، ولي بعداً خودشان حال در محيط خودشان، در محيط خانوادهشان، در كنار حكومتها اينجور انتخاب كردند كه اينگونه زندگي كنند. اهل ايمان هم در كنار اين ظلمتها و تاريكيها اينگونه راه را انتخاب كردند. چقدر هم زيبا قرآن ميگويد: (اما شاكراً و اما كفورا) يا يك عدهاي ديندار شدند خودشان، بعد هدايت ما كه ما فقط راه را نشان داديم (انا هديناهم سبيل اما شاكراً) شاكراً در اينجا يعني ديندار (و اما كفورا) يا نه، اين جاده را قبول نكردند و كافر به اين جاده، با انتخاب خودشان و اختيار خودشان بار آمدند. در آيات قيامت هم كه بالاي هزار آيه است، اهل دوزخ در هفت طبقهاش، يك نفر از آنها معذب و جهنمي شدنش خودشان را به پروردگار نسبت نميدهند، كه يكي از آن آيات در سورة فاطر است. آيات در اين زمينه زياد است. (ربنا اخرجنا منها نعمل صالحاً غير الذي كنا نعمل) اين نشان ميدهد، چه اجباري در ضلالت نبوده مجبوراً به جهنم نرفتند، چون تقاضا ميكنند و ميگويند: ما را بياور بيرون، ما اگر در گذشته عمل صالح انجام نداديم، كار خودمان بوده حالا (نعمل غير الذي كنا نعمل). آيات خيلي لطيف است، يعني دقت كند انسان، به خيلي شبههها هم ميتواند پاسخ بدهد.
اين يك مسئله كه در بحث شيطان حتماً بايد ديده و دقت شود كه هيچ شيطاني، نه جنّي و نه انسي در تاريخ حيات به عنوان شيطان و به ماهيت شيطان آفريده نشده است. در ابتداي همين خطبه هم اميرالمؤمنين (ع) ابليس را بنده و عابدي اعلام كرد كه شش هزار سال در عبادت بوده است، ولي به اختيار خودش قرآن ميفرمايد: (كان من الكافرين) كه به نظر من ردههاي بالاي مفسرين كه كان را به معناي سار گرفتند، حرفشان از ديگران درستتر باشد و ترسي در اين زمينهها در معنا كردن آيات نبايد داشت. خيلي انسان نبايد دچار احتياط بشود (كان من الكافرين) يعني سار، نه من الكافرين، كه كفر به معناي انكار حق باشد؛ در دايرة انكار و جهد وارد نشد چرا؟ چون بعد از درگير شدنش و رجيم شدنش و دچارشدنش به لعنت، باز هم در دايرة توحيد قلبي بود، لذا به پروردگار گفت: (فبعزتك لاغوينك اجمعين) علم را از دست نداد، ايمان را از دست داد، يعني آن نعمت وجود خودش را و نعمت هدايت را و نعمت عبادت را كفران و ناسپاسي كرد. اينجا كفر شيطان نه به معناي انكار است، چون ما ميبينيم بعد از درگير شدنش باز مسئله پروردگار را آن هم با قسم شديد مطرح ميكند، حتي از مخلصين كه هنوز به وجود نيامده بودند خبر ميدهد. از قيامت هم خبر ميدهد كه به پروردگار ميگويد: (انظرني الي يوم يبعثون) يعني علم به قيامت، علم به مخلصين علم به پروردگار نپريد اين درخت ايمانش سوخت، آتشي كه اين درخت را سوزاند كبر بود. خودش شيطان شد، شيطان نبود.
چون دار اختيار است، يك عدهاي انتخاب كردند و دوز و كلك سوار كردند و شدند شيطان ملتها، يك عدهاي هم فقط، نه به خاطر ارادت كه هيچ وقت ارادت به شياطين شكل نگرفته بود، لذا وقتي ديديد پدران شما، مادران شما به حكم حضرت امام رضوان الله تعالي عليه و نتيجتاً شيطان را بيرون كردند. ارادتمندانش رهايش كردند، يعني آنهايي كه نيروهاي مسلح او بودند. آنهايي كه درباري او بودند، حتي آنهايي كه خواهر و برادرش بودند، رهايش كردند، چون هيچ وقت شيطانپرستان ارادت قلبي به شياطين نداشتند. فكر ميكردند شكمچرانيشان و شهوترانيشان بدون قيد و شرط تا وقتي كه شيطان قدرت دارد راهش باز است. ضعيف بودند، پيوستند به شيطان و خود اين پيوستن كه فرهنگ شيطان را بر اينها بار كرد، باعث جنايات فراواني هم در تاريخ بشر شد. من خيلي سراغ شياطين قبل از اسلام نميروم. امروز يك مطلب خيلي مهمي را در رابطه با خودمان در بحث شيطان ميخواهم مطرح كنم كه حالا به نظر شما شايد مهم بيايد شايد هم نيايد، اما به نظر خود من بسيار بسيار مهم و قابل توجه است. البته قبل از مرگ پيغمبر (ص) ميدانيد كه يهود مدينه و مسيحيت مدينه فعاليتشان عليه اسلام خيلي شديد بود و در رأس اين يهوديها و مسيحيها، منافقان مدينه بودند. به نظر نميرسد كه بيدرنگ بعد از مرگ پيغمبر (ص) تشكيل سقيفه، امر ناگهاني بوده است، چون اين مسئله بايد يك رشتة قبل از خودش را پشتوانه داشته باشد. بايد جلسات خصوصي زيادي به خصوص قرآن ميگويد: جلسات شبانه در مدينه برقرار ميشده و منافقين با تكية بر دشمنيهاي يهود و مسيحيت و منافقيني كه به پيغمبر (ص) نزديك بودند، كوششهاي فكري زيادي كردند و زمينه را آماده كردند كه راحت توانستند با توجه به اين كه جنازة پيغمبر (ص) روي زمين است، آن جلسه را تشكيل دهند و از جيش اسامه تخلف و يكروزه بيت المال، اسلحه و حكومت را از اهلبيت : سلب كنند كه پانزده قرن طول كشيد و حكومت دست شيعه نيامد، اسلحه دست شيعه نيامد، بيت المال دست شيعه نيامد و اين امام و پدران و مادران ما و مردم اين مملكت بودند كه با دادن اين همه شهيد و اين همه زنداني، توانستند اسلحه را برگردانند، بيت المال را برگردانند، حكومت را برگردانند. از وقتي هم برگشته دشمنيهاي شياطين چه با به كار گرفتن اسلحه، چه با به كار گرفتن فرهنگشان، براي تخريب تربيتشدگان مكتب اهلبيت : شدت بيشتري گرفته. در هر صورت آنجا يك شيطنت و يك شياطيني چهره پيدا كردند با پشتوانههاي قبلي، يعني به اين راحتي نبود كه يكروزه بيت المال را از اهلبيت : بگيرند و اسلحه را بگيرند و شمشير اميرالمؤمنين (ع) را در نيام حبس كنند و مسألة بيت المال را از آنها سلب نمايند و حكومت الهي را هم كه حق مسلم اينها بوده تعطيل كنند. از روزي كه سقيفه تشكيل شد والله العلي العظيم اين را من تحقيقي ميگويم، قسم هم ميخوردم، چون در اين زمينه خيلي مطالعه و پيجوئي كردم. تشكيلات سقيفه فقط به خاطر هدم دين، خاموش كردن چراغ نبوت و پيشگيري از قدرت گرفتن ولايت بود و هيچ هدف ديگري نداشت. دليلش هم كساني بودند كه سر كار آمدند و كساني بودند كه سر كار گذاشتند. ميخواستند اولاً احكام اسلام تعطيل شود، مگر خود غير شيعه ننوشته خالد بن وليد را ميفرستند براي جمعآوري زكات، پول ميخواستند، بالأخره حكومت ثروت ميخواست، بيت المال ميخواست.
در قبيلة مالك بن نويره كه داستانش را ميدانيد، آنها هم از پرداخت زكات ابا ميكنند، چون اعتقادشان اين بود كه حكومت براي اميرالمؤمنين (ع) است. گفتند: ما زكات به مأمور ايشان ميدهيم، به شما نميدهيم و شما را به رسميت نميشناسيم. خالد هم گفت: باشد. حالا ديگر غروب شده، امشب ما ميمانيم و فردا هم ميرويم. بعد هم دستور دادند سر مردان قبيله را از بدن جدا كردند و با زنان قبيله در عدّة وفات بالاجبار و به زور اسلحه زنا كردند. وقتي برميگردد مدينه، ميشود سيف الاسلام. اما اميرالمؤمنين(ع) با همة اين جنگهايي كه لله داشتند، در كتابهاي اهل سنت لقب سيف الاسلام ندارد و بعد هم حدّ زنا جاري نميشود، حدّ قتل جاري نميشود، قصاص نميشوند، هيچ كدامشان.
اينها اين تشكيلات برپا كردند، اول براي نابودي احكام و قوانين و نظامات اسلام و بعد هم براي ريشهكن كردن دين. شما ميبينيد كه دومي از افراد سقيفه تمام منطقة شام را كه هممرز با روم و كنار درياي مديترانه بوده، واگذار ميكند به رئيس بنياميه و او هم در طول بيست سال آنقدر زمينهچيني قوي ميكند كه با روي كار آمدن اميرالمؤمنين (ع) در جنگ جمل، تحريكات ميكند صفين را، هم خودش ميآيد از دل صفين هم خوارج درميآيد. خوارج هم در مكه با همديگر قرار ميگذارند اميرالمؤمنين را به قتل برسانند و بعد هم سران حكومت امام مجتبي را ميخرند و فرهنگشان را تحميل به ملت اسلام ميكنند. بعد اميرالمؤمنين (ع) در اينجا شيطان پرستان روزگار خودشان را كه البته در جملات بعد حضرت اعلام ميكند كه اين فرهنگ در طول تاريخ يك فرهنگ بوده «و تشابهة القلوب في» تمام شيطانپرستان دلشان با همديگر يكي بوده است، يعني همه كفران نعمت حق را داشتند، همه به خاطر شكم و شهوت با شيطانها همراه بودند و مديران حكومت شيطانها شدند و اينهايي كه اوامر شيطان را پذيرفتند يا به قول قرآن مجيد به عبادت شيطان برخاستند اينها چهار برنامه را پياده كردند كه الآن هم همان است در دنيا، يعني به دنبالة جنگهاي صليبي و تعصبات فرهنگ جاهليت قرن بيستم، اين چهار برنامه با ابزار جديد الآن هم در كار است «علي و قد ام انعمتم في البغي» ام آن لغتاً به معني دقت است. به معني ژرفنگري است. اينجا كه اميرالمؤمنين (ع) كلمة ام آن را با بغي آوردند، بغي غير فساد است، يعني تجاوز از احكام، تعطيل حدود خدا، تعطيل قصاص، تعطيل ديات، تعطيل مسائل قضائي و نظامات اسلام، تعطيل قوانين فساد هم، يعني تخريب فكر، تخريب روح، تخريب روان و تخريب عمل.
ميگويد: ام انتم شماها معاويه را پرستيديد، شما كه سقيفههايي را پرستيديد اينها مال زمان خودش است، ولي دورههاي بعد بدنة عظيم مردم بنيعباس را ميپرستيدند. بعد هم بدنة عظيم مردم حكومتهاي محلي غيراسلامي را ميپرستيدند. در هر گوشه و كنار جوامع اسلامي شياطين حاكم بودند و بدنههاي مهم كشور هم دنبال شياطين بودند. شما تا اين مباحث را دقيق نشويد، به نظر مباركتان نميرسد امام چه خدمت عظيمي به اسلام و به جوامع اسلامي كردند البته ما ها هم توقع نداريم يك شبه، يك روزه، يك ساله، دو ساله، كل جوامع اسلامي بيدار بشوند، اما اين بيداري اسلامي واقعاً طليعهاش پديدار شده است و رويكرد به اسلام و پشت كردن به شيطان در حد قابل قبول رخ نشان ميدهد و ظهور ميكند. مردم را بايد بيدار كرد كه قدر اين اسلام را و قدر مرجعيت را، قدر ولايت را، قدر قرآن را بدانند و اينها را بايد يك جوري بار بياوريم كه وجودشان قدرت دفع در مقابل شيطان باشد يعني مسؤوليت ما بسيار بسيار بزرگ، عظيم، الهي و ملكوتي است و ما نبايد در اين رشتهاي كه وارد شديم كمترين يأس، دلسردي، نااميدي، كسالت، سستي به خودمان راه بدهيم كه باند شياطين و مريدانشان با به كار گرفتن انواع ابزار براي خاموش كردن چراغ اسلام با قدرت بيش از پيش در فعاليت هستند. خود ما كه به خواست پروردگار تحت تأثير فرهنگ آنها قرار نميگيريم، ولي جامعة ما، جوانان ما اينهايي كه استدالالي و با برهان ديندار نشدند، دينشان را از زبان پاكان گرفتند، بايد اينها را به گونهاي تربيت كنيم و شيطانشناس كه اصلاً وجودشان جنبة دفعي در مقابل مجلات شياطين، ماهوارههاي شياطين، فرهنگهاي شياطين، فتنههاي شياطين بار بيايد. مريدان شيطان اميرالمؤمنين (ع) ميفرمايد: اين چهار تا كار را دارند «ام انتم في البغي» يعني با قدرت هر چه تمامتر با مبالغة در توان وارد بغي ميشوند كه احكام عمل نشود، خودشان هم عمل نميكنند. اينقدر احكام را تهمتباران ميكنند كه روحية ما را ضعيف كنند و ما را وادار به عقبنشيني از قرآن و نظامات الهي كنند «و افسدتم في الارض» فسادشان را ميخواهند عمومي جهانگير كنند. نظم نوين جهاني معنياش اين است كه فقط فرهنگ امريكا، شيطان اكبر بر جهان حاكم شود «مصارحةً لله بالمناسبه» آشكارا در مقابل پروردگار سينه سپر ميكنند كه خدا حق حكومت بر زمينيان را ندارد. يا ميگويند: نيست. يا ميگويند: اگر هم باشد، حق ندارد كاري به كار زمينيان داشته باشد. اين فريادي است كه الآن غرب عليه خدا و جوجه غربيهاي داخل مملكت ميزنند «و مبارزةً للمؤمنين بالمحاربه» و وارد جنگ ميشوند، اسلحه ميكشند. براي آنها مهم نيست بيايند عراق و يك ميليون شيعه را بكشند. بروند افغانستان شيعه و غير شيعه را بكشند. اينها كار مريدان شيطان است، يعني ارتش امريكا مريد اوباما و در فرمان او هستند. يا ارتش انگليس يا آنهايي كه در اين مناطق نيرو دارند، همه شيطانپرست هستند، ارادتي هم به شيطان ندارند، بلكه براي پول و شهوت و شكم ميآيند و ما در اين روزگار وظيفهمان خيلي سنگين است. وقتي عمل كنيم، يقيناً پاداشمان هم سنگين است.
الآن پيغمبر اكرم بين ما نيست كه ما به فرماندهي ايشان وارد عمل شويم. ائمة طاهرين يازده نفرشان شهيد شدند. دوازدهمين هم غايب است، ما مانديم و مرجعيت و رهبريت و حوزه و جامعة به فرمودة اهلبيت: يتيم، جامعة يتيم يعني جامعهاي كه پيغمبرش نيست پدرش از دنيا رفته است. جامعهاي كه اميرالمؤمنين (ع) در ميان آن نيست. حالا ما را انتخاب كردند به جاي پيغمبر (ص) و ائمه : در بين مردم باشيم. مردم را از افتادن در دامن شياطين با شيطانشناس بارآوردنشان و فرهنگشناسي شيطان حفظ كنيم.
اما شما براي شناخت جنايات بعد از مرگ پيغمبر(ص) تا حالا كه اين شياطين چه كردند عليه احكام عليه وحي، عليه اسلام، و عليه اهلبيت : و عليه تربيتشدگان اين مكتب عنايت كنيد به اين چند كتابي كه ميگويم. حتماً مراجعه كنيد. يكي الغدير علامة اميني است كه خوشبختانه جلد دوازدهم به بعدش هم تا هجدهم كه ايشان نوشته بود و پايان داده بود چاپ شده و اين خدمت را آقاي شاهرودي به الغدير كردند. يكي هم كل نوشتههاي علامة عسكري را بخوانيد. يكي از نص الاجتهاد و المراجعات سيد شرف الدين را بخوانيد، هم در اعتقاد خودمان براي محكمتر شدن مؤثر است و هم در شيطان شناسي و فرهنگ شيطان و هم اين كه بتوانيم اين نسل شيعه را در مقابل ماهوارههاي وهابيت و اين شياطين تربيت شدة سقيفه و مريدانشان در حدي ان شاء الله حفظ كنيم.