لطفا منتظر باشید

جلسه 84

(قم حوزه علمیه قم )
-

عناوین این سخنرانی

با کلیک روی هر عنوان به محتوای مربوط به آن هدایت می شوید

  بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا و نبينا محمد و آله الطيّبين الطاهرين.
لازم است در رابطه با شيطان كه هنوز جملاتي از اميرالمؤمنين(ع) در خطبه شريفه هست كه بايد توضيح داده شود و اينكه اميرالمومنين بخش عمده‌اي از خطبه را اختصاص داده‌اند به مسئله شيطان، نشانگر جايگاه بسيار مهم اين مطلب است و همه مردم بايد آگاه شوند از وضع او و فرهنگ او، در مقدمه مطلب اشاره كنم به آيه 22 سوره مباركه ابراهيم (ع)قال الشيطان ... ، كه خداوند در آنجا نشان مي‌دهد كه ارتباط با شيطان قبول فرهنگ او، بالاترين خسارت است. يعني اگر اين ارتباط با فرهنگ او و خود او حالا در هر عصري و در هر شكلي كه هست و به هر صورتي كه خودش را نشان مي‌دهد، اين ارتباط تمام درهاي رحمت الهي را به صورت غير قابل بازشدن به روي انسان مي‌بندد. ديگر چه خطري بالاتر از آن، چه خسارتي بالاتر از آن. البته آيه شريفه لفظ شيطان را به كار گرفته نه ابليس را، كه مفهوم اين لفظ عام است و به معناي منبع شرّ منبع ضرر و منبع خطر است. با اسلحة پول، با اسلحة شهوت، با اسلحة مقام، نفس را تحريك مي‌كند، تاريكي مي‌آورد وقتي آدم را به هوس مي‌اندازد حالا يا در روزگار ما با گفتارش يا با مجلاتش يا با فيلمهايش يا با ماهواره‌هايش، در اين تاريكي انسان از خداوند غافل مي‌شود و گمان مي‌كند كه تمدن و خوشي و زندگي همين است كه او دارد القاء مي‌كند. به اين خاطر هم لفظ شيطان را عام آورده كه در هر روزگاري شيطان به شكلي و با ابزار خاص آن روزگار وارد زندگي مردم مي‌شود. البته همان طور كه اميرالمومنين مي‌فرمايند: در هيچ روزگاري  موفق به آن اجمعيني كه گفته، نخواهد شد. امروز اين «اجمعين» را دارند مي‌گويند به اسم نظم نوين جهاني، يعني كلّ، يعني بايد بيايند زير سلطة فرهنگ ما، سياست ما، پول ما، زبان ما. شما ببينيد الان زبان انگليسي و دلار آمريكا حرف اول را مي‌زند، بخش عمده‌اي از افريقا، انگليسي حرف مي‌زنند بالاي يك ميليارد مردم هند، الان يكي از زبانهاي اصليشان (البته زبان خودشان سانسكريت است) انگليسي به عنوان زبان اصلي مطرح است در پاكستان همين طور، در تمام كشورهاي اروپايي هر كسي كه انگليسي بلد باشد در هلند در نروژ در بلژيك در فرانسه كارش پيش مي‌رود ارزيابي تمام امور اقتصادي جهان هم هنوز با دلار است البته يورو به جنگش آمده كه يك شيطان ديگر است، اما هنوز تسلط برقرار نكرده. هر زماني به صورتي و با ابزار خاص آن زمان مي‌آيد.
آيه به نحوي نظام داده شده كه فراگير نسبت به همه زمانها و نسبت به همه شيطانهاست. البته به اجمعينش نتوانسته برسد و از ديدگاه اميرالمومنين تا برپا شدن قيامت هم به اجمعينش نمي‌رسد، در دنيا گمان كرده كه مي‌رسد اما در آخرت يقين پيدا مي‌كند كه نرسيده. اين را عرض مي‌كنم كه منافاتي بين گفتارش در دنيا و يقين پيدا كردنش در آخرت نيست، خوب هر صاحب شكي، هر صاحب ترديدي، هر صاحب سبكي، ممكن است به يقين برسد اما اين آيه، چقدر زيبا مسئله او و مريدانش را يعني آنهايي كه قولش را تحقق داده‌اند «صدّق قوله»
«فبعزتك لاغوينهم اجمعين» اجمعين نشد اما گروه زيادي، تحقق دادند «صدّق» يعني متحقق كردند يعني آن تهديدي كه در طبيعت اوست نسبت به انسان، قبول كنندگان تحققش دادند بالاخره يك مشت مريد پيدا كرد در دنيا هم ابليس و هم شياطين بعد از او كه دوره به دوره بودند تا الان چقدر هم جالب است كه براي ما در برابر هر شيطاني و ابزارش، لطف پروردگار ميدان جهاد اكبر باز كرده كه من يك روايتي هم ديدم الان يادم نيست كجاست ولي بيشتر كتابهاي عرفاني اين روايت را آورده‌اند كه از قول پيامبر هم نقل مي‌كنند: «من عشق و كتم و عفّ» اگر كسي در برابر هجوم شيطان قرار گرفت و يك عشق آتشين مجازي محاصره‌اش كرد، بالاخره خطر با او روبرو شد، حالا باطن خطر است ظاهر كه نه، صورت پر جاذبه‌اي دارد. حالا روبرو شد يك نگاهي يك جا بي‌اختيار كرد و نگاه دل را در گرو طرف مقابل ديد حالا عمد هم نداشته يا شنيد يا مقدمه يك فيلمي را ديد و «كتم» و دم برنياورد، دل گرفتار شده هيچي نمي‌گويد چون بخصوص روزگار ما خيلي ترس دارد حرف زدن، كه آدم وقتي گرفتار يك چنين عشق مجازي شد، ممكن است به دو تا متدين بگويد، مي‌گويند خودت را نگه دار ممكن است مستمع، آدم آلوده‌اي باشد شروع بكند به پشت هم اندازي و تشويق و ترغيب.
يك كار شيطان هم در سوره يوسف مطرح است تسويل است كه به نظر من تسويل را خوب بخواهيم تفسيرش بكنيم اين كه حالا دستت را بكند در اين لانه اگر مار و عقرب گزيد، داروخانه سر كوچه دوا مي‌گيري خوب مي‌شوي. يعني حالا فعلا اين پول را بگير اين رابطه را برقرار كن، اين لذت را ببر در جواني آزاد باش، فشار به خودت نياور، خود اين نگه داشتن كه يك حرف ضد قرآن است، به مغزت فشار مي‌آورد، به اعصابت فشار مي‌آورد. ما در سوره مباركه مومنون مي‌خوانيم: (وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ)  همين را در سوره معارج آيه 29 هم مي‌خوانيم اگر فشار مغزي داشت اگر فشار رواني و عصبي داشت، نه بعد از هفت سال كه بعد از يك سال يوسف بايد ديوانه مي‌شد اينها توجيهات شيطاني است. احتمال دارد اگر «كتم» در كار نباشد مستمعي آتش را شعله ور كند «من عشق و كتم و عفّ» اين خيلي مهم است و بعد هم عفت نفس به خرج بدهد يعني حتي به گناه رده سوم هم دچار نكند خودش را، گناه رده اول كه خيلي سنگين است كه اين شياطين اروپا و امريكا رواجش دادند و قانوني‌اش هم كردند و آنقدر هم تكرار شده كه ديگر اخلاق دومشان شده يعني يك كاري كردند كه حياء مانع مردم نشود يعني شجرة طيبه حيا را هم سوزاند‌ند، من هفت سالي كه انگلستان بودم بعضي از وزراي مهم‌شان و تعدادي از وكلايشان، همه هم مي‌دانستند روزهايي كه هيئت دولت بود هيئت دولتشان در مجلس تشكيل مي‌شد خيلي شاد و بانشاط همان وزرا روي صندلي بودند غير از اينكه زن داشتند يك جوان 15، 16، 20 ساله هم همسر دومشان بود.
با جنس زن كاري كردند كه از كوره در نرود درون را سوزانده‌اند با جنس مرد هم كاري كرده‌اند كه نسبت به اين امور عكس العمل منفي باطني برايش نيايد خيلي طبيعي و معمولي و عادي است يعني همه مي‌دانند كه اين جناب وزير غير از زنش يك جوان 20 ساله هم همسرش شده. يا اين وكيل اينجور است. جديداً رئيس جمهور فرانسه (در روزنامه‌ها هم بود) با يك زن روي هم ريخت، زنش هم با يك جوان خواننده مرد فرانسوي روي هم ريخت. رئيس جمهور به زنش گفت آنجا میروی چه كار؟ زنش گفت: خودت ميروی آنجا چه كار؟ تو لذتت را ببر من هم لذتم را مي‌برم ايرادي ندارد. فرهنگ عجيبي است در امريكا. همين صدايي كه درآوردند بيشتر متوجه ملتهاي ديگر هم مي‌كند با تبليغات گسترده. يك وقت هم در ايران قبل از انقلاب، در مجله زن روز بود خيلي هم داشتند تقويتش مي‌كردند كه چرا يك مرد بتواند چهار تا زن بگيرد ولي يك زن نتواند چهار تا شوهر كند، تساوي در حقوق، حقوق بشر، شما نمي‌دانم حقوق بشر اروپا و امريكا را اصل زيربنايش را مطالعه كرده‌ايد مسئله تساوي به كجا مي‌خواهد كشانده شود و كشاندند، در كشورهاي خودشان اين اجمعيني كه پروردگار مي‌گويد خيلي معجزه‌است در آيات قرآن كه اينها، شياطين زمان ما، نظر به كل دارند اما اميرالمومنين با بودن صالحان و با بودن تربيت شده‌هاي دست صالحان در مساجد و ماه رمضان و محرم مي‌فرمايند: «قَذْفاً بِغَيب بَعيد» يك تيري را به يك هدف خيلي دوري مي‌زند كه به آن نمي‌رسد. «و رجماً ظَنٍّ غَيرِ مُصيب»  گماني كه اين گمان به صورت اجمعين تحقق پيدا نمي‌كند و به آن نخواهند رسيد. اما آنها قصدشان اين است كه نظم نوين جهاني برقرار كنند بالاخره اين مانع است. پاكي مانع، قرآن مانع، آخوند مانع، اينها همه موانع را شناسايي كرده‌اند و جنگ دارند مي‌كنند جنگ، حتي افرادي در بين خود مسلمانان. پسر يك روحاني فرار كرده در فرانسه از آنجا رفته آمريكا سايتي زده، هم خودش تبديل به شيطان شده و هم در دامن شياطين است. پرينت بعضي از مطالبش را برايم گرفته‌اند نمي‌دانيد اين آخوند زاده عليه پيامبر اكرم(ص) چه كار دارد مي‌كند كه من هفت صفحه خيلي مودبانه برايش جواب نوشتم اين كه حالا بي پروا به پيامبراكرم حملات سنگيني دارد. وقتي جواب من براي او رفت، هفته آينده‌اش يك عذرخواهي يخي كرده بود كه من اين مسير را ادامه نمي‌دهم و ادامه هم نداد يعني دست از سر پيغمبر اكرم برداشت. اينها مانع شناسي هم كردند، يعني اگر ما بخواهيم اجمعين‌مان تحقق پيدا كند اين موانع را داريم بايد برطرف كنيم حالا اگر بايد ترور شود، ترور مي‌كنند، با نابودكردن شخصيت افراد باشد شخصيت را نابود مي‌كنند الان هم كه ابزار زيادي در اختيار دارند.
و «عفّ» يعني به خود ارضايي هم ميل نمي‌كند. عاشق شده شايد هم اختيار خودش نبوده و «كتم و عفّ» يعني معده گرسنه شهوت را با گناه كم هم سير نمي‌كند و «مات» و بعد هم مي‌ميرد.
دو تا جواب بايد به ايشان بدهيم، بهترين جواب خود قرآن و روايات است. كه يك جوابش مربوط به سوره مباركه نساء است كه به لفظ بهره بردن نه لفظ نكاح و نه لفظ ازدواج، اين كه اگر برايشان ميسر باشد متعه بكنند، اگر ميسر باشد. من يك مقاله‌اي از يكي از دانشمندان معروف الازهر خواندم خيلي آدم پركاري بود يك بار ايشان گفت يك چيز با ارزشي برايت آوردم. آن دانشمند مي‌گوید جوانهاي ما به من آخوند مراجعه مي‌كنند كه ما الان بيست سالمان است يا در مصر يا مي‌خواهيم برويم خارج براي ادامة تحصيل قرآن گفته خودت را نگه دار و من از آنهايي هستم كه نمي‌توانم خودم را نگه دارم متدين هم هستم، حالا كه نمي‌توانم خودم را نگه دارم جنابعالي كه مربي ديني من هستي يا اجازه زنا به من بده يا اجازه خود ارضايي. من مي‌بينم هر دو از نظر قرآن حرام است بهترين جوابي كه يافتم به ايشان بدهم و از ايشان هم قول مي‌گيرم كه از قول من جايي نگوید، فتواي شيعه را مي‌گویم به ايشان مي‌گویم يا در قاهره يا در خارج هفت هشت سالي كه مي‌خواهي تحصيل كني برو سراغ ازدواج موقت كه اين يك جواب، راهگشاست كه طرفتان هم نمي‌تواند حرف بزند.
جواب دوم اينكه اگر من انسان قدرت استعفاف نداشتم امر به من نمي‌شد. اينكه مي‌گویم نمي‌توانم خودم را نگه دارم كه دروغ است. ضعف نشان مي‌دهم والا اگر بخواهم خودم را نگه دارم نگه مي‌دارد.
ولي بعضي‌ها ارتباط نامشروع دارند يعني عين ابليس تكبر در مقابل حكم خدا كردن، از طرفي نمي‌فهمد  كه قرآن ارتباط نامشروع را حرام كرده حالا به ما چه كه گوش نمي‌ده. قرآن مجيد كراراً به پيامبر اكرم(ص) مي‌فرمايد: (لست عليهم بمصيطر)  يا (فَما أَرْسَلْنَاكَ عَلَيهِمْ حَفِيظًا)  من اين مسئوليت را به تو ندادم كه مواظب اينها باشي كه دست از پا خطا نكنند ( مَّا عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ)  اولاً با محبت بايد گفت ارتباط نامشروع حرام است، دوماً ‌اگر ما نمي‌توانستم عفت نفس داشته باشيم چرا امر به ما كردند؟. ما راه‌هاي خوبي را از طريق قرآن و روايات باید به آنها برسانيم، گوش ندادند كه هيچي، ما وكيل آنها نيستيم يعني مأمور نيستم كه بالاجبار آنها را از گناه منع كنيم.
 حالا آيه را ببينيم (وَقَالَ الشَّيطَانُ (به لفظ عام) لَمَّا قُضِي الأَمْرُ)  زماني كه پرونده هاي نيكان و بدان كاملاً رسيدگي شد بهشتي‌ها بايد بروند بهشت، جهنمي‌ها بايد بروند جهنم. (لما قضي الامر) حالا كار تمام شده، شيطان هر زماني، هر شهري، هر ديري، و هر منطقه‌اي، به تابعانشان مي‌گويد «ان الله» حالا ممكن است بگوييم يك يهودي شيطان يا يك مسيحي شيطان اين حرفها را از كجا بلداست؟ اين حرفها مال آخرت است. يعني آنجايي كه ديگر پرده‌ها رفته كنار (كَشَفْنَا عَنكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيوْمَ حَدِيدٌ) حقايق برايشان آشكار و همه چيز برايشان معلوم (إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ)  شما در دنيا كه بوديد خداوند نسبت به ايمان، عمل صالح، اخلاق حسنه، وعده‌ها به شما داد وعده‌اش هم ثابت بود و غيرقابل تخلف «وَوَعَدتُّكُمْ» من هم آمدم به شما خيلي وعده‌ها دادم كه اگر ما را قبول كنيد اگر فرهنگ ما را قبول كنيد به اوج تمدن مي‌رسيد به اوج علم مي‌رسيد. حرفهايي كه استعمارگران مي‌زنند «فَأَخْلَفْتُكُمْ» اما وعده‌هاي من دروغ بود، خلف وعده بود من مي‌خواستم شما را بي دين كنم براي خودم نيرو اضافه كنم كه خودم به منافع خودم برسم. شما كه آن طرف كره زمين‌ هستيد منافع داريد، براي چه اين طرف خليج فارس منافع مي‌گيريد، اينها هرچيز را مانع منافع ادعايي خودشان ببينند خرد مي‌كنند، اما «فَأَخْلَفْتُكُمْ» ما به شما گفتيم كه شما به چه پايه‌ها و مقامها و منزلتهايي مي‌رسيد اما براي ما دروغ بود (وَمَا كَانَ لِي عَلَيكُم مِّن سُلْطَانٍ) اين هم اقرار عجيبي است (نكره در سياق نفي است) يعني خدا ابداً به ما قدرتي كه شما را لجن مال بكنيم، نداده (إِلاَّ أَن دَعَوْتُكُمْ)  همه توان ما در دعوت ما است، ما دست و پاي شما را نبستيم كه بياييد مسيحي بشويد يهودي بشويد هنرپيشه بشويد زناكار بشويد عرق خور بشويد، ما زورمان به شما نمي‌رسيد (إِلاَّ أَن دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ) شما هم نسنجيده بدون اينكه عاقبت كار را بفهميد دعوت ما را اجابت كرديد.
«و عف، و مات» وقتي كه مي‌ميرد «يلفّن في كفن رحمة و يغسل بماء» عنايت خدا را ببينيد اين اجر كسي كه در ميدان جهاد اكبر پيروز از آب درآمده (فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلاَ تَلُومُونِي) اصلاً من حق به شما نمي‌دهم كه شيطان را سرزنش كنيد كه گردن تو بود و تقصير تو بود و اين بلاها را تو سر ما آوردي، نه من در پيشگاه خداوند اجازه ملامت به شما نمي‌دهم (وَلُومُواْ أَنفُسَكُم) خودتان را سرزنش كنيد، (مَّا أَنَاْ بِمُصْرِخِكُمْ) الان كه گير افتاديد پروندتان را رسيدگی کردند و مي‌خواهند شما را به جهنم ببرند، من فريادرس شما نيستم كه حالا خيال كنيد كه شصت سال به من سجده كرديد و فرهنگ مرا قبول كرديد و زنده باد امريكا و اسرائيل گفتيد، حالا من به دادتان برسم من اصلاً قدرت رسيدن به داد شما را ندارم.
جمله (مَّا أَنَاْ بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنتُمْ بِمُصْرِخِي) و شما هم نمي‌توانيد مرا نجات بدهيد مرا هم با شما مي‌آوردند جهنم. حالا اينها بماند اين حرفش خيلي مريدانش را آتش مي‌زند كه مي‌گوید من بيزارم (بما أَشْرَكْتُمُونِ مِن قَبْلُ)من از عملكرد شما كه من را در اطاعت، شريك خدا قرار داديد. يك نفر را بايد اطاعت مي‌كرديد ولي يك نفر را برابر خدا مثل من علم كرديد من بيزارم (بما أَشْرَكْتُمُونِ مِن قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ)  اين خسارت كامل شيطان است.
 

برچسب ها :