بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا و نبينا محمد و آله الطيّبين الطاهرين.
در اين بخش مورد بحث وجود مبارک اميرالمومنين(ع) شيطان گريزي را مطرح ميکنند و با ترغيب و تشويق و با تهديد، زمينه فرار از شيطان و فرهنگ او را مطرح ميکنند آثار فرهنگش را بيان ميکنند که اين بخش از خطبه قاصعه در حقيقت بسيار قابل دقت و قابل نظر است، امّا ما از کودکي پاي منابري بوديم وقتي شيطان را بيان ميكردند بسيار کلي بود و يک بحثي بود که براي ما مجهول بود، يک شيطاني ميگفتند و رد ميشدند، به آثار فرهنگي شيطان کمتر اشاره ميشد و به نظر ميرسيد در منابع يا کتابها بحث شيطان شناسي مطرح نبود و اگر هم مطرح بود ضعيف بود.
آن مطلبي که در اينجا در ذهن مردم است و در ذهن جوانها است اين است که پروردگار عالم براي هدايت بندگانش انبياء را مبعوث به رسالت کرد، کتابها را نازل کرد، احکام بيان کرد، حلال و حرام بيان کرد، عقل به ما داد، تمام زمينههاي هدايت براي ما آماده بود، چرا ديگر شيطان را آفريد که راه را بر ما ببندد و ما را همينطور به مشکل بياندازد و بسياري از ما را از هدايت محروم بکند، آيا خدا واقعا شيطان را شيطان آفريد، کلمه شيطان که لفظ عام است و ابليس هم يکي از مصاديقش است که بيشتر در قرآن پروردگار ابليس را مطرح ميکند، ديگران را که اسم نميبرد فقط با کلمه عام شيطان اسم ميبرد و آثار وجودي او را هم تقريبا بيان ميکند که اين موجود هر مصداقي که ميخواهد داشته باشد، يا مصداقش ابليس باشد يا يک پدري در يک خانواده که گمراه کننده زن و بچه اش باشد يا يک رفيقي که گمراه کننده دوستانش باشد، يا يک دولتي که گمراه کننده يک ملت است فرقي نميکند اين موجود، يعني موجود مضل، (أَضَلَّ مِنكُمْ جِبِلًّا كَثِيرًا) ايجاد ضلالت و بستن راه به سوي عباد خدا شر است، حالا ما بايد ببينيم که از وجود مقدس حضرت حق که خير محض است آيا شر هم صادر ميشود، شرّ از مقوله ظلم است، از مقوله تجاوز از حدود است، از مقوله جنايت و خيانت است، يعني نعوذ بالله ميشود به پروردگار عالم آفرينش شر را نسبت داد. يعني بايد عبد را هدايت بکند، عاشق هدايت عبادش هم باشد، انبياء را هم مبعوث به رسالت بکند راه را هم نشان بدهد و بعد خودش سنگ اندازي بکند و خودش در طريق هدايت مانع ايجاد بکند، سد ايجاد بکند، مزاحمت ايجاد بکند، اينطور است، جوابش اين است که نه، هيچ شيطاني، شيطان نبوده است، شيطان شده است، يعني هر موجود زندهاي را که خدا خلق ميکند به خير خلق ميکند بحق خلق ميکند، (وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا) که «ما بينهما» همه موجودات را ميگويد، جن و انس و ديگر موجودات، «إِلاَّ بِالْحَقِّ»، آفرينش ابليس هم بر اساس حق بوده است درست بوده است، بر اساس صدق است، و شر آفريده نشده است.
نظر بسياري از مفسرين است که با اين مقدمات بايد گفت نظر درستي است، «کان» را در آيه شريفه به معناي صار گرفتند، (کان من الکافرين) ، يعني قبلا کافر نبود، ناسپاس نبود، بلکه به فرموده امير مومنان در همين خطبة (قاصعة) شيطان شش هزار سال خدا را عبادت کرد، بعدا شر شد، يعني در اين عرصه وجودي خودش نسبت به آدم تعصب به خرج داد، براي خودش و براي شخصيت خودش و هواي نفس خودش، يک مقايسه غلط هم کرد بين خودش و آدم (وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ) که اين يک مشت خاک نميارزد که ما در مقابلش سجده کنيم، حالا سجده هر کيفيتي که داشته است، اصلش هم اگر عنايت داشته باشيد اميرالمومنين(ع) مي فرمايد: مسئله تکليف مسئوليت بود که چه کسي اين تکليف را ميپذيرد و چه کسي نميپذيرد. تا خوب و بد در اين زمينه از هم جدا شوند اگر او هم سجده کرده بود در جملات بعد فرمود ديگر جدا شدني، هم مطرح نبود، همه خوب بودند اگر خلقت او را يک خلقت غير خاکي قرار ميداد.
در هر صورت هيچ شيطاني در اين عالم شيطان آفريده نشده است «کل مولود يولد علي الفطرة» تمام کساني که در اين دنيا متولد ميشوند بر اساس فطرت، يعني کشش به سوي خدا، کشش به سوي درستي متولد ميشوند، (فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ) ، الناس، الف و لام استقراء (فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ) يعني من جز کار خير انجام نميدهم (بيده الخير)، شما هر شري را که در قرآن مجيد ميبييند به انسان نسبت ميدهد در سوره نساء آيات هفتاد به بعد، (مَّا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ) عام است الف و لام ندارد (مَّا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ) يعني هر خوبي و (وَ مَّا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ) يعني شر در اينجا (فَمِن نَّفْسِكَ) البته ممکن است يکي آيه قبلش را ببيند که در آن آيه خدا حسنه و سيئه را مطرح ميکند و بعد ميفرمايد(كُلًّ مِّنْ عِندِ اللَّهِ) سيئه و حسنه همه از خدا است، (كُلًّ مِّنْ عِندِ اللَّهِ) اينجا بايد هم خودآيه را دقت کرد هم مسائل آيات قبلش را دقت کرد و هم سراغ اين رفت که ببينيم منحصر به گناه است، که در قرآن منحصر به گناه نيست به معني سختي است، به معني جود است، به معني مردن است، و به معني بسياري از امور که در اختيار بشر نيست، بله آنها «من عند الله» است مرگ «من عند الله» است، مرگ هم شر نيست، مرگ را معارف شيعه، معارف اهل بيت، ترجمه ميکند به انتقال، «من دار الي دار» ، انتقال از خانهاي به خانه اي، از يک دنياي محدودي به جهان نامحدودي، انتقال براي خوبان به بهشت ، مرگ شر نيست، مرگ يک سفري است که خود انسان ميتواند به اين سفر با ايمان و عمل صالح زيبايي بدهد که اينقدر زيبا مرگ را براي خودش، که بيايد اعلام بکند، «والله لابن ابيطالب انس بالموت من الطفل» ، بيايد کنار دروازده مکه در سفري که به عراق ميرود اعلام كند اشتياقم به مرگ از اشتقياق يعقوب به ديدار يوسف بيشتر است، يا در مسير يک جوان بيست و چهار يا پنج سالهاي با آن همه به اصطلاح جواني بگويد اگر ما ميرويم در کام مرگ بيافتيم و بر حق هستيم «اذن لاابالي بالموت» باکي از مردن نداريم، يا بچه سيزده ساله بگويد «الموت عندي احلي من العسل» ، سيئه به معناي شر از خدا صادر نميشود، و هيچ شيطاني نبوده است فرعون فرعون خلق نشده است همانطور که «کل مولود علي فطرة» آن هم جزء (فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عليها) است، ديگر اين چون و چرا بي جاست که چرا شيطان آفريد و خودش در اين جاده سنگ اندازي کرد و ايجاد مانع کرد، هواي نفس، کبر، در مقابل خواستههاي حق انسان را تبديل به شيطان ميکند يا جني را تبديل به شيطان ميکند، در راه آدم قرار ميگيرد، ولي پروردگار عالم که خودش نفرت از شيطان دارد کرارا در قر آن مجيد نسبت به او و دامهاي شيطان هشدار و بيدار باش ميدهد، (انه لکم عدوٌ مبين) ، اين دشمن ناشناختهاي نيست، دشمني پنهاني نيست، اصل کاريشان ابليس و جمودش که همين انسانهاي گمراه کننده با اين فرهنگهاي گوناگون در مسير اغواي شما قرار دارند ولي من هم در کنار شما هستم انبياء هم هستند قرآن مجيد هم است. عالم رباني، است عقل خودت هم هست، اراده خودت هم است، قدرت خودت هم هست، با اين حيث (انَّ كيد الشيطان كان ضعيفاً) ، در مقابل تو نقشه او نقشه کاربردي نيست، ولايت او براي کساني مسلم ميشود که خودشان را مانند بچهاي که در آغوش مادر مياندازند در آغوش او بياندازد، و قبولش بکنند و هر روزگاري هم خناس يعني آن شيطاني که ميآيد خرده خرده زمينه را فراهم ميکند، يک چيزي نشان ميدهد و ميرود دوباره ميآيد يک چيز ديگر نشان ميدهد تا کم کم آدم خيال بکند دوستش است مهر دارد به او و نفهمي بکند و خودش را در آغوش او بياندازد، ابزارهاي مهمي هم در وجود خود انسانها بکار ميگيرد مثل شهوت، مثل چشم، مثل گوش، خوب که با آدم کار کرد و وسوسه کرد، همه آنها را هم در اختيار خودش ميگيرد، آنوقت است که چشم آدم گرسنة شديد براي تماشاي مناظر شهوت انگيز ميشود گوش تشنه شنيدن صداهاي حرام ميشود، زبان تشنه گفتن کلمات حرام ميشود، شکم به شدت تشنه خوردن مال حرام ميشود. شهوت به شدت تشنه آزادي بي قيد و بند ميشود ولي قرآن مجيد ميفرمايد، نقشه اش ضعيف است ولايت و سلطنت بر شما ندارد مگر شما قبول بکنيد سلطنت و ولايت او را و امروز در زمان حاضر شيطان در کره زمين قويترين که همه ابزارهاي لازم را هم در اختيار دارد صهيونيسم است و دولتهايي که دست نشانده آنها هستند بي واسطه و با واسطه، سينما در اختيار دارند بدترين را و البته فريبندهترينش را که حتما شنيديد گاهي اگر سينماي هاليود را تلويزيون اگر يک گوشه اش را نشان بدهد که آن گوشههاي اصليش را نشان نداده است. در کتابي در باره هاليود که حدود سيصد صفحه بود خواندم که از جنس زن براي توجه چشم مردم و تهيج شهوات مردم به بدترين وضعي سوء استفاده ميکنند و بسياري از دانشمندان غرب هم يهودي متکي به صهيونيزم هستند يکي از آنها فرويد است، يکي از آنها داروين است، يکي از آنها «درکاين» در جهان غرب، استاد اقتصاد بود. اقتصادش هم بر منباي اقتصاد صهيونيستي است اينها آنقدر خرج کردند تا او علم بشود و کتابهايش برود در دانشگاهها و فرويد را علم کردند تا کتابهايش برود در دانشگاهها، همين مسئله عرياني کار همين روان کاوي فرويد است که در اروپا رواج دارد، در آمريکا رواج دارد. کم کم دارند از دولتها تقاضا ميکنند که ما در غيرزمستان چه عيبي دارد که لخت مادر زاد زن و مرد بيائيم بيرون، اين کار را کنار درياها ميکنند و شما هم حساب بکنيد که با اين ابزار تلويزيوني، سينمايي، سايتي، مجله اي، کشورهايي که بودم که در فروشگاهايشان، در ويترينها مجلات قطور که نود درصد عکس زنان عريان و نيمه عريان و با انواع عمليات بين زن و زن، زن و مرد است که اين ابزارها الان دست شيطان زمان ماست، شما حساب بکنيد يک جوان روستائي که يک جوان مال يک بخش، يک جواني که در محل، زيبايي نامحرم را نديده است، يک سي دي گيرش ميآيد يا يک ديش ماهواره در پشت بام خانه اش بگذارد و بنشيند هزار کانال ماهواره را ببيند، با دين او، با شرف او، با حيثيت او، چه کار ميکند، اينها را بايد هشدار داد امروز، که اين شيطان شناسي را بايد رواج داد بين مردم، حالا اگر گوش به حرفمان دادند که دين و دنيا و آخرتشان را نميبازند، اگر گوش به حرفمان ندادند که اميرالمومنين بار ما را سنگينتر کرده است اگر گناهکار گوش نداد نااميد نشويد باز هم دنبالش برويد و باز هم به او محبت کنيد امر به معروف بکنيد و نهي از منکر کنيد کارتان هم مثل کار پيغمبر اکرم باشد «طبيب دوار بطيّه» به نسبت اينها که گمراه شدند يا دارند گمراه ميشوند حالت طبيب را داشته باشيد شيطان زمان ما اينها هستند، شياطين زمان ما، تمام ابزارها را هم دارند، شما ببينيد که اينها چقدر سرمايه گذاري کردند که يک مسلمان زاده و مسلمان هندي را، از خانوادههاي مسلمان هند چه پولي به او دادند، چه تشويقي او را کردند که حتما بايد اين را يک مسلمان را انجام بدهد آمد کتاب «آيات شيطاني» را نوشت، و چه کتاب جنايت باري، واقعا ديگر جنايت به پيغمبر و قرآن بالاتر از اين نميشود شما ببينيد اسمش هم اسم مسلماني است، سلمان، لقبش هم لقب قرآني است رشدي، سلمان رشدي، شما ببينيد شيطان زمان ما چه کسي است، اينکه ما کلي بگوئيم مواظب شيطان باشيد، اصلاً مخاطب نميفهمد شيطان کيست، ابزارش چه است، چطوري وارد ميشود، در قرآن مجيد هست در سوره اعراف، از يمين از شمال از فوق، از تحت، به نظر من اين آيه خيلي آيه معجزه انگيزي است که کار شيطان چيست، غير ماهوارههايي است که بالاي سر ما است، من فوقهم، غير از اينها است، و من تحتهم غير از اين کارهاي زميني شيطاني است (و عن ايمانهم و عن شمائلهم) ، غير از اين تلويزيونها و سي دي هاست که آدم گاهي يك تكيه ميدهد بطرف راست نگاه ميکند يک تكيه ميدهد بطرف چپ نگاه ميکند. اين شيطان شناسي خيلي مسئله مهمي است. حالا جملات حضرت را ببينيد. واقعا 1500 سال پيش اين جور راجع به شيطان حرف زدن که تطبيق با زمان ما بکند خيلي مهم است.
«فَاحْذَرُوا عِبادَ اللّهِ» به به اولا همه را وصل به خدا نام ميبرد، عباد الله، شماهائي که خدا آفريد شما را، شماهائي که مملوک خداهستيد، شما که در گردونه قدرت، احسان، لطف و کرامت ذات مستجمع جميع صفات کمال هستيد، لغت الله را مخصوصا ذکر ميکند که ما را بيدار بکند که وجود ما خلقت ما روزي ما، بود ما، تداوم ما، متکي به چه کسي است، «عِبادَ اللّهِ عَدُوَّ اللّهِ» اين ديگر براي همه ما کافي است که صهيونيسم دشمن خدا است، مسيحيت در اختيار صهيونيسم دشمن خداست، واقعا دشمن خداست، و اينهايي که دشمن خدا هستند دوست ما بشوند، ببينيد اين جنايتها از زمان فتحعلي شاه تا الان در کشور ما با ايجاد بخشهاي فراماسونري که قبل از انقلاب يک کتاب چهارجلدي هم در آمد هر جلدي 900 صفحه، نوشته اسماعيل راعي، اين کتاب واقعا خواندني، حقوق بگيران انگليس، کتاب ميراثخوار استعمار، دکتر مهدي بهار، کتاب غربزدگي جلال آل احمد، کتاب روابط ايران و انگليس در قرن نوزدهم، واقعا يک روحاني بايد اين کتابها را بخواند تا شيطان شناس واقعي بشود، در همين سيصد ساله اخير اين کتابها را بخوانيد، ميفهميد که شياطين چه جنايتي به اين مملکت و به دين، به مردم اين مملکت و به حکومتهاي اين مملکت کردند.
واقعا شيطان را خدا شيطان آفريد، يعني وقتي بدنيا آمد شيطان بود يا شيطان شد. «فَاحْذَرُوا» خيلي زيبا حرف ميزند اميرالمومنين، نميگويد «فاحذروا ايها الناس، فاحذروا ايها الايمان» نميگويد «حذروا عبادالله»، خطابش به مردم کره زمين تاريخ به تاريخ و روزگار به روزگار است «فَاحْذَرُوا عِبادَ اللّهِ عَدُوَّ اللّهِ» بپرهيزيد حذر کنيد ببنديد راه بين خود و راه او را «عباد الله»، او عدوالله است کسي که دشمن اصل ما، و خالق ما، و ريشه ما، و دشمن حياتبخش ما است، دوست ما است؟ دشمن خداست و محبت ما؟ دشمن ما و عاشق ما؟ «اَنْ يُعْدِيَكُمْ بِدائِهِ» يعديکم يعني مبتلا کردن، «اَنْ يُعْدِيَكُمْ بِدائِهِ» بپرهيزيد که فرهنگش را که درد و بيماري است به شما سرايت ندهد بپرهيزيد، پرهيزش هم به اين است که ما در حد خودمان، کار اصحاب سيد الشهدا را انجام بدهيم، خيلي جالب است که تمام انبياء حتي پيغمبر اسلام تمام ائمه، يارانشان، ياران مخلوطي بودند از مومنين درجه بالا، مومنين متوسط و منافقين، پيغمبر اصحابش اين سه گروه بودند، اميرالمومنين همينطور، موسي همينطور، عيسي همينطور، تنها انساني که در عالم در اصحابش مخلوط نداشته، مومن متوسط و ضعيف نداشته، منافق نداشته، ترسو نداشته، مادي گر نداشته، هوي پرست نداشته، فقط وجود مبارک مقدس حضرت ابي عبدالله الحسين(ع) است. کار اين هفتادو دو نفر را بکنيم که اينها در برابر دعوت شيطان و خوش رقصيهاي شياطين و ابزارهايي که به کار ميگرفتند در هر دورهاي دعوت ميکردند به گناه، به معصيت، به دين فروشي، نه گفتند. بيائيد دنباله رو اصحاب ابي عبدالله باشيم.
آدم اگر ماهواره نبينيد فيلم نبينيد سخت است؟ بله خيلي سخت است، اميرالمومنين(ع) ميفرمايد اين سختي را تحمل بکنيد براي يک شادي و رفاه دائم و ابد، چند روز مگر ميخواهيد سختي بکشيد، پنجاه يا شصد سال مگر چقدر عمر است، چقدر لا والله بگوئيد، مگر هزار سال ميخواهيد مقاومت بکنيد، خود عسکهاي مستهجن را نبينيد صداهاي مستهجن را نشنويد، فيلمهاي مستهجن را نبينيد، گمراهان هم اگر خودشان با شما تماس گرفتند دعوتشان را قبول نکنيد «فَاحْذَرُوا عِبادَ اللّهِ عَدُوَّ اللّهِ اَنْ يُعْدِيَكُمْ بِدائِهِ» که شما را به درد خودش مبتلا بکند، عجب ميکروب خطرناکي است، شيطان که فرهنگش سريع سرايت ميکند داغش اين بود بيماريش هم اين بود کبر، تعصب، يعني گردنکشي در برابر فرمان حق، آنوقت اگر آدم به دام بيافتد، يعني ديگر نماز نميخوانم، نماز نخواندن يعني چي، يعني گردنکشي، نفرت از آخوند واقعي شيعه يعني چه، يعني گردنکشي در برابر اهل بيت، مسجد نيامدن، روزه نگرفتن، خمس ندادن، زکات ندادن، اينها همه فرهنگ شيطان است امام صادق ميفرمايد اين کارها فرهنگ دشمنان ما است، شيخ طوسي نقل ميکند، بسيار روايت مهمي است، که حضرت در دو بخش اين روايت را بيان فرمودند، يک بخش آثار خودشان را ميگويند و در يک بخش هم آثار دشمن را ميگويند.
كم كم اين فيلمها، اين روزنامهها خارجي اين عکسها، اين حرفها، آدم را متکبر ميکند در برابر حق، حذر کنيد «وَ اَنْ يَسْتَفِزَّكُمْ بِنِدائِهِ» يستفز از باب استفعال به معني بشدت به حرکت در آوردن و از جا کندن آدم است. سالها در دين خدا بوده حالا از راه برسند شياطين با فرهنگشان با ندائشان يعني دعوتشان، يعني فرهنگشان يعني ابزارشان، بپرهيزيد که شما را به شدت از جا بکنند و از آن فضاي دين در بياورند و خارج بکنند، باز هم تاکيد ميکنم اين شيطان شناسي و آثار شيطان، فرهنگ شيطان، ابزارهاي روز شيطان را حتما دنبال بفرمائيد و حتما بخصوص در ماه مبارک رمضان که خيلي زمينه قلوب آماده است به جوانها و براي مردم بشناسانيد. شيطان، فرهنگش،ابزارش، و آثار بسيار سوئي که در قبول دعوتش،در دين انسان ناموس انسان و دنيا و آخرت انسان دارد.