قسمت سیزدهم
(کاشان خانه بروجردیها)عناوین این سخنرانی
با کلیک روی هر عنوان به محتوای مربوط به آن هدایت می شویدبسم الله الرحمن الرحیم
«الحمدلله رب العالمین صلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابی القاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین و المعصومین المکرمین».
شناخت ابیعبدالله(ع) از طریق چهار منبع
در این ایام ویژه که ایام محرّم، ایام حزن اهلبیت(علیهمالسلام) و عاشقان آنها، بهویژه عاشقان حضرت سیدالشهداست، یکی از بهترین مسائل برای ما، این است که شناخت و معرفت خود را نسبت به سرور شهیدان و پیشوای عاشقان در حدی مایهدارتر کرده و نور معرفتمان را نسبت به حضرت تقویت کنیم. ما باید برای شناخت حضرت ابیعبدالله(ع) به چهار منبع مراجعه کنیم:
-قرآن مجید
اول قرآن مجید است؛ بهطور یقین، آیاتی در قرآن کریم بنا به راهنمایی ائمهٔ طاهرین(علیهمالسلام)، حضرت ابیعبداللهالحسین(ع) مصداق اتمّ و اکملش است.
-روایات معصومین(علیهمالسلام)
منبع دیگر روایات است؛ روایاتی که از امیرالمؤمنین(ع) تا امام دوازدهم دربارهٔ شخصیت و عظمت حضرت سیدالشهدا(ع) در معتبرترین کتابها نظام داده شده است.
-زیارات واردشده از زبان معصوم
منبع سوم هم زیارتهایی است که از زبان معصوم برای حضرت سیدالشهدا(ع) وارد شده و گاهی اوقات که شیعیان خدمت ائمهٔ طاهرین(علیهمالسلام) میرسیدند، آنها راهنمایی میکردند و میفرمودند که وقتی به کربلا رفتی و وارد حرم شدی، پیشوای شهیدان را اینگونه زیارت کن.
-بررسی زندگی ابیعبدالله(ع)
چهارمین منبع هم که نزدیکترین منبع است، زندگی خود ابیعبدالله(ع) است؛ ایمان، اخلاق، کردار، رفتار و منش ایشان و برخوردی که در خانواده با اهلبیتشان داشتند، برخوردی که با یارانشان و مردم داشتند، همچنین برخوردی که با گرفتاران، مستمندان و تهیدستان داشتند. تمام زوایای این واقعیات در کتابها ثبت و نوشته شده است.
گواهی امام صادق(ع) به سنگینیِ مصیبت سیدالشهدا(ع)
آنچه که من انتخاب کردم، با مقداری توضیح تلفیقی از آیات قرآن، روایات، زیارتها و منش خود ابیعبدالله(ع) است. این مطالب در کتاب «فروع کافی»، از معتبرترین کتابهای مدرسهٔ اهلبیت آمده که در زمان غیبت صغری نوشته شده است. این روایت از امام صادق(ع) دربارهٔ حضرت ابیعبداللهالحسین(ع) بهعنوان خطاب به او، زیارت او و گفتوگوی با او نقل شده است. حضرت میفرمایند:
-آرام گرفتن خون ابیعبدالله(ع) در خلد برین
«أَشْهَدُ أَنَّ دَمَكَ سَكَنَ فِي الْخُلْدِ» من به این حقیقت گواهی میدهم، اقرار و اعتراف میکنم که وقتی خون پاک، مقدس و الهی تو ریخته شد، این خون در بهشت پروردگار آرام گرفت. از این جمله معلوم میشود که خون ابیعبدالله(ع) بعد از ریختهشدن زنده بوده است؛ خونی غرق در شعور بوده که میتوانسته از نعمتهای بهشت الهی، حالا بعد از شهادتشان یا بهشت برزخی یا از ابتدا در بهشت قیامت بهرهمند شود.
-لرزۀ سایۀ عرش الهی از سنگینی خون ابیعبدالله(ع)
ریخته شدن این خون بهاندازهای سنگین و سخت بوده که حضرت میفرمایند: «وَاقْشَعَرَّتْ لَهُ أَظِلَّةُ الْعَرْشِ» سقفهای عرش پروردگار از عظمت و ارزش این خون لرزید. البته ما معنی عرش را نمیدانیم و هنوز هم مفسّرین در این چهارده قرن به حقیقت عرش نرسیدهاند. احتمالاً در آینده یا فردای قیامت معلوم شود که عرش به چه معناست! ولی امام صادق(ع) در اینجا میفرمایند: با ریختهشدن خون تو که مصیبت بسیار سنگینی بود، سقفهای عرش به لرزه آمد.
آیا این واقعه برای ریختهشدن خونی غیر از خون حضرت سیدالشهدا(ع) اتفاق افتاده است که سقفهای عرش به لرزه در بیاید؟ بهنظر میرسد که این جمله از اَسرار باشد؛ چون ما هم معنی سقف را نمیدانیم که در رابطهٔ با عرش چیست، هم حقیقت خود عرش را نمیدانیم. برادران و خواهران، آنقدر هست که از همین جملهٔ حضرت صادق(ع) به عظمت ابیعبدالله(ع) پی ببریم که ایشان از نظر معنوی، شخصیتی و هویتی دارای چه مقام مهمی بودهاند.
قم-کاشان/ برنامهٔ حکیمانه/ ربیعالاول/ پاییز 1399ه.ش./ جلسهٔ سیزدهم