روز اول چهارشنبه (25-1-1400)
(تهران حسینیه هدایت)عناوین این سخنرانی
با کلیک روی هر عنوان به محتوای مربوط به آن هدایت می شوید- روزه در ارتباط با شخص پروردگار
- وجوب روزه، کمال محبت پروردگار بر بندگان
- -خوشحالی مؤمنین از روزه و ماه رمضان
- -وجوب روزه بر مؤمنین
- -رسیدن به عالیترین مقام انسانی و ملکوتی
- طلوع رمضان از آسمان علم پروردگار
- -ماه رمضان، ظرف نزول قرآن
- -قرآن، هدایتکنندهٔ به حقایق الهی
- -قرآن، دارای دلایل و حجتهایی از هدایت
- -قرآن، معیار نشان دادن حق از باطل
- -سلام ملائک و خداوند به اهل روزه در قیامت
- عملکرد روزه در انسان
- الف) تلطیف روح
- ب) تعدیل غرایز و شهوات
- ج) قوی ساختن اراده و ایجاد تقوا
- ویژگیهای روزهٔ کامل در کلام امام صادق(ع)
- کلام آخر؛ گریههای زینالعابدین(ع) در وقت افطار
- -دعای پایانی
بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمدلله ربّ العالمین صلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابی القاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین».
روزه در ارتباط با شخص پروردگار
آیات 183، 184 و 185 سورهٔ مبارکهٔ بقره و روایاتی که از پیغمبر اکرم(ص) و ائمهٔ طاهرین(علیهمالسلام) دربارهٔ روزهٔ ماه مبارک رمضان رسیده است، نشان میدهند: اگر روزه با شرایطش انجام بگیرد، هم عبادت ویژهای است و هم در ارتباط با شخص پروردگار است؛ چنانکه در حدیث قدسی آمده است: «الصَّوْمُ لِي» روزه فقط برای من است، اما بقیهٔ عبادات به خودتان مربوط است؛ چون روزه به من مربوط است، «وَ أَنَا أجْزَی بِه» پاداشش هم برعهدهٔ خودم است. در واقع، این را حساب نمیکنم که شما سی روز روزه گرفتهاید و به تعدادش کاری ندارم. خود روزه یک کیفیت عظیم باطنی و درونی است که در ارتباط با خود من است. تعیین پاداشش هم به دست کسی نیست و برعهدهٔ خودم است.
وجوب روزه، کمال محبت پروردگار بر بندگان
بخشی از ظاهر چند آیهٔ سورهٔ مبارکهٔ بقره را برایتان عرض میکنم؛ چراکه ما به باطن این آیات دسترسی نداریم. همچنین چند روایت هم برایتان میگویم که تا حدی معلوم شود ما با توفیق پروردگار در چه کاری قرار گرفتهایم! کاری که نشان میدهد واجب کردنش از طرف پروردگار، کمال محبت او به ما بوده و برای محبت بیشتر از این به ما جا نداشته است.
-خوشحالی مؤمنین از روزه و ماه رمضان
خداوند در ابتدای آیه میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا»(سورهٔ بقره، آیهٔ 153)؛ خدا در اینجا نمیگوید «یَا أَیُّهَا النَّاس»، بلکه در رابطهٔ با ماه مبارک رمضان با «نَاس» کاری ندارد. «ناس» نسبت به این کار، محجوب، مهجور و محروم از او هستند. لذا خطاب به اهل ایمان، رفیقها، دوستان و عزیزانش که آگاهِ اهل پذیرفتنِ این کار هستند و با کمال و مِهر هم میپذیرند، از ماه رمضان و روزهٔ آن بهشدت خوشحالاند. از همینرو به اهل ایمان خطاب میکند که محجوب نیستند؛ یعنی در حجاب شیاطین و نفس اماره بهسر نمیبرند که تحتتأثیر شیاطین و نفس اماره قرار بگیرند، این روزه را قبول نکنند و از یک وعدهٔ غذا گذشت نکنند. این آیه خطاب به آنهایی است که محجوب، مهجور، مطرود و ممنوع از گرفتن فیوضات هم نیستند.
-وجوب روزه بر مؤمنین
همهٔ اینها در «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» نشان داده میشود و خطاب هم است؛ یعنی سخن رودروست که میفرماید: بندگانم، عزیزانم، محبوبانم، ای دوستان من که محجوب، مهجور و ممنوع نیستید. «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُم» روزه بر شما واجب شده است؛ مثل شما اهل ایمان، دوستان، رفیقان، عزیزان، نزدیکان، غیرمحجوبان و غیرمهجوران هم پیش از این داشتهام. برای آنها هم که نمونهٔ شما بودند، روزه واجب شد. چرا روزه واجب شد؟ چرا این عمل ویژه را برعهدهٔ شما گذاشتم و شما را به این کار دعوت کردم؟
-رسیدن به عالیترین مقام انسانی و ملکوتی
«لَعَلَّکُم تَتَّقُون» بهخاطر اینکه سی قدم در این سفر بردارید و به عالیترین مقام انسانی، انسانیت و ملکوتی برسید که تقواست. علت دیگری هم ندارد. این لام در «لَعَلَّکُم تَتَّقُون» لام سببیت و علت است؛ بهخاطر اینکه اینقدر قدرت معنوی روزه بالاست که شما را به تقوا میرساند. در حقیقت، تمریناتی که در سی روز روزه دارید، روحیهٔ پُرقدرتی در وجود شما طلوع میکند، آشتیبودن شما را با تمام گناهان به قهربودن تبدیل کرده و این شراب درون را به سرکه تبدیل میکند. در روایات نقل میکنند که امام صادق(ع) فرمودهاند: خانهای که سرکه ندارد، دوست ندارم؛ یعنی دوست ندارم سر سفرهٔ آن خانه بنشینم. این شراب گناهان، آلودگیها و معصیتها به سرکه تبدیل میشود؛ یعنی به دارو تبدیل میشود و شما در پایان ماه رمضان، دیگر شوق گناه و معصیت ندارید. اگر روزهٔ با شرایط انجام بگیرد، دیگر دلتان نمیخواهد از من دور بشوید و فاصله بگیرید. آنگاه شما در پایان ماه رمضان، «إِنَّ أَكرَمَكُم عِندَ اللَّهِ أَتقاكُم»(سورهٔ حجرات، آیهٔ 13)، یعنی باارزشترین انسان میشوید.
طلوع رمضان از آسمان علم پروردگار
-ماه رمضان، ظرف نزول قرآن
آیهٔ بعد که در اتصال با همین حقیقت است، میگوید چه زمانی باید روزه بگیریم. آیه میفرماید: «شَهْرُ رَمَضَانَ»(سورهٔ بقره، آیهٔ 185) رمضان ظرف این روزهٔ یکماهه است. رمضان چیست؟ «الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ» زمانی است که قرآن در چنین زمانی فرستاده شده است. در حقیقت، از آسمان علم پروردگار در زمان طلوع کرده است. قرآن از آسمان علم پروردگار در ماه مبارک رمضان طلوع کرده است، آنهم در یک شب: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ»(سورهٔ قدر، آیهٔ 1) این رمضانی که روزهٔ آن را بر شما واجب کردهام، ظرف نزول قرآن است. این ماه چه عظمتی دارد که ظرف فرستادهشدن قرآن مجید شده است!
-قرآن، هدایتکنندهٔ به حقایق الهی
سپس در ادامهٔ آیه میفرماید: «هُدًى لِلنَّاسِ» قرآنی که من فرستادهام، هدایتکنندهٔ همهٔ انسانهاست. قرآن به کجا راهنمایی میکند؟ این قرآن به حقیقت توحید، نبوت، ولایت اهلبیت، حلال و حرام، برزخ، قیامت، حسنات و سیئات راهنمایی و هدایت میکند. آیا کم است؟! اگر آدم در گردانهٔ هدایتالله قرار بگیرد، به کجا میرسد؟ باطنش مشرق توحید، نبوت، ولایت، قیامت، برزخ و حقایق میشود. در کوچه، بازار و خیابان راه میرود، ولی عالیترین ارزشها را با خود حمل میکند و معدن زندهای است که راه میرود. هر کسی هم در کنار این معدن زنده قرار بگیرد، این معدن بهگونهای است که این آثار باطنی را از خودش ظهور میدهد. وقتی یک بدی از طرف میبیند، یکمرتبه حقایقی را که دارد، ظهور میدهد و میگوید: متوجه خدا نیستی که این کار را میکنی؟ متوجه خدا نیستی که خلاف میگویی؟ متوجه خدا نیستی که خلاف حرکت میکنی؟ متوجه قیامت نیستی که چه عذابی براثر این خلافکاریها برای تو برافروخته میشود؟ متوجه نیستی که حق معلمی انبیا را پایمال میکنی؟ متوجه نیستی که حق امامت امامان را پایمال میکنی؟ متوجه نیستی که حق قرآن و حقوق خودت را پایمال میکنی؟ وقتی انسان از طریق قرآن به این حقایق هدایت بشود، یک معدن متحرک و مطلعالفجر میشود که حقایق در زمان معیّنی از انسان طلوع میکند و این حقایق هم مرتب با خود آدم کار میکند. انسان به کجا میرسد؟! مگر میشود که درک کرد و فهمید!
-قرآن، دارای دلایل و حجتهایی از هدایت
«وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَىٰ» این قرآنی که در ماه رمضان نازل شده، دارای دلایل و حجتهایی از هدایت است و شما را به این معنا میرساند که هدایت را با قلب، عقل و جان درک کنید و بفهمید چه گوهری نصیب شما کرده است! اینجا دیگر حاضر نمیشوید که این گوهر را با هیچ قیمتی، حتی با دادن جان از دست بدهید. اینهایی که تکوتنها در مقابل ستمگران روزگار قرار گرفتند و ستمگران خلاف هدایت خدا را از آنها خواستند؛ با اینکه میدانستند اگرجواب ندهند، کشته میشوند، جواب ندادند و کشته شدند. اینها میدانستند گوهر هدایت اینقدر باارزش است که جانت را باید برای او فدا و نثار کنی.
-قرآن، معیار نشان دادن حق از باطل
«وَالْفُرْقَانِ» این کتابی که در ماه رمضان برای شما فرستاده شده، معیار نشان دادن حق از باطل است و با دلیل هم به شما نشان میدهد که تمام فرهنگهای زمینی و ابلیسی باطل هستند. قرآن با دلیل نشان میدهد و ثابت میکند که حق فقط یکجاست: «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ»(سورهٔ آلعمران، آیهٔ 19) حق با همین اسلامی است که شما از قرآن و اهلبیت گرفتهاید. خود شما هم حق هستید و حق شما هم ثابت، دائم و پایدار است. حقی که دارید، با مرگ تن نمیمیرد و در وقت مرگ، برزخ و قیامت به شما کمک میدهد.
-سلام ملائک و خداوند به اهل روزه در قیامت
وقتی در قیامت هم وارد میشوید، در آیهٔ 23 سورهٔ رعد میفرماید: «وَ الْمَلائِکَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بَابٍ» فرشتگان من به زیارت و دیدار شما میآیند. بهبیان دیگر، شما اینقدر بزرگ هستید که فرشتگانم در قیامت از طرف من به زیارت شما میآیند. کلمهٔ «دَخَل» وقتی با «عَلَی» ترکیب میشود، بهمعنای دیدار و زیارت است. «سَلَامٌ عَلَيْكُمْ»(سورهٔ رعد، آیهٔ 24) ما از طرف خدا آمدهایم و مأموریت هم داریم که به شما سلام کنیم. «سَلَامٌ عَلَيْكُمْ» برای چه؟ «بِمَا صَبَرْتُمْ» چون شما در دنیا اهل صبر بودید، یعنی اهل روزه بودید. «صبر» اسم دیگر روزه و صیام است.
حق این ارزش را به شما میدهد که در دنیا «أتْقٰاکُم» میشوید و در قیامت هم مورد زیارت فرشتگان و سلام آنها میشوید. البته کار با همین سلام فرشتگان تمام نمیشود و وقتی با لطف، محبت، عنایت و احسان خدا وارد بهشت میشوید، خود پروردگار مستقیماً به شما سلام میکند. در آیهٔ 58 سورهٔ مبارکهٔ یس است: «سَلامٌ قَوْلًا» اما از طرف کدام خدا؟ «سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ» مربی، مالک و آقای شما که رحیم است، به شما سلام میکند.
عملکرد روزه در انسان
ببینید روزهٔ با شرایط، چگونه انسان را با اتصال به قرآن مجید، دارای ارزشهای بینظیر میکند! در دنیا با هدایت قرآن روزه میگیریم که در قرآن میفرماید: «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُم». وقتی به «إِنَّ أَكرَمَكُم عِندَ اللَّهِ أَتقاكُم» میرسیم، در اول ورودمان به قیامت، ملائکه به زیارت ما میآیند و سلام میکنند. در قدم بعد که بهشت است، «ربّ رحیم» مستقیماً به انسان سلام میکند.
الف) تلطیف روح
روزه روح را تلطیف میکند، سنگینی روح را از بین میبرد و بارهای روح را میریزد. انسان با روزه، واقعاً آدم لطیف و نرم و رقیقالقلبی میشود.
ب) تعدیل غرایز و شهوات
تمام شهوات و غرایز را تعدیل میکند و سر جای خودش میآورد تا آدم هر غریزهای را همانجایی مصرف و هزینه کند که پروردگار عالم انسان را هدایت به آن کرده است.
ج) قوی ساختن اراده و ایجاد تقوا
روزه اراده را هم قوی میکند. وقتی ما سی شبانهروز حرام و خلاف نخوریم؛ چشم، گوش و زبان ما خلاف نخورد و شکم هم در روز رمضان مال حرام نخورد؛ این باعث تقویت اراده میشود. آنوقت در امور دیگری که آدم باید انجام ندهد، انسان قویای است و انجام نمیدهد.
-روزه، سپری در مقابل آتش
این کار روزه است: تعدیل غرایز، ایجاد تقوا و ساختن ارادهٔ قوی. وقتی به اینجا رسیدی، حضرت میفرمایند: «الصَّومُ جُنَّةٌ مِنَ النّارِ» دیگر خیالت راحت باشد! سپری برای خودت درست کردهای که آتش شیطانهای دنیایی و آتش دوزخ تو را نمیسوزاند. اکنون بعد از ماه رمضان، ابراهیموار زندگی میکنی و هرچه آتش شهوات و غرایز، آتش استعمارگران، آتش ماهوارهها و رذایل اخلاقی روشن باشد، کاری به تو ندارد و تو در حد خودت، ابراهیم(ع) میشوی. آنگاه پروردگار در کنار اینهمه آتش به آتشها خطاب میکند: «یَا نارُ کُونِی بَرْداً وَ سَلاماً»(سورهٔ انبیاء، آیهٔ 69) نسبت به بندهٔ من، هم خنک باش و هم باامنیت. سر جای خودت باش! پس همهچیز در زندگی سر جایش قرار میگیرد.
ویژگیهای روزهٔ کامل در کلام امام صادق(ع)
امام صادق(ع) نیز در خصوص روزهداری و روزهٔ کامل میفرمایند: «إِذَا صُمْتَ» زمانی که میخواهی روزه بگیری، «فَلْيَصُمْ سَمْعُكَ» روزه را به گوش خودت هم تحمیل کن، «وَ بَصَرُكَ» چشمت هم باید روزه باشد. وقتی نامحرمی در برابر انسان قرار میگیرد و نگاه نمیکند، آدم شاد میشود که نگاه نکرده است و در دلش هم میگذرد: محبوب من! دیدی بهخاطر تو نگاه نکردم. در روایت داریم که وقتی نگاه نکردی، خدا هم دید نگاه نکردی و درهای ملکوت را به باطنت باز میکند. «وَ شَعْرُكَ» موهایت هم باید روزه باشند. مو زیباست، مواظب باش که کسی را با زیبایی مو به دام نیندازی! «وَ جِلْدُكَ» پوستت هم باید روزه باشد؛ مواظب باش که به نامحرم تماس پیدا نکند.
راوی میگوید: «وَ عَدَّدَ أَشْيَاءً غَيْرَ هَذَا» امام صادق(ع) مسائل دیگری هم بیان کردند و در پایان گفتارشان فرمودند: «لَا يَكُونُ يَوْمُ صَوْمِكَ كَيَوْمِ فِطْرِكَ» مواظب باش که روزِ ماه رمضانت مثل روزِ غیر ماه رمضانت نشود! مواظب باش که یکوقت با چشم، گوش، پوست، مو و زبانت افطار نکنی. در واقع، مثل دو خواهری نشود که پیش پیغمبر(ص) آمدند و گفتند: ما میخواهیم اجازه بگیریم که امروز را با اجازهٔ شما افطار کنیم. حضرت فرمودند:شما روزه نبودید! آنها گفتند: ما روزه هستیم. پیغمبر(ص) اشاره کردند و هر دو هر کدام یکتکه گوشت گندیدهٔ بدبو استفراغ کردند. دو خواهر گفتند: ما چنین چیزی در سحر نخوردیم! حضرت فرمودند: روزه بودید و غیبت کردید. خدا در قرآن میفرماید: «وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخيهِ مَيْتاً»(سورهٔ حجرات، آیهٔ 12). روزه، گوهر گرانبهای ملکوت و دلیل عشق خدا به بندهاش است.
کلام آخر؛ گریههای زینالعابدین(ع) در وقت افطار
«صَلَّی اللهُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَحْمَهَ اللهِ الْواسِعَه وَ یا بابَ النَّجاهَ الاُمَّه»؛ در روایات داریم: روزهدار در اول افطار خوشحال است که روزهاش را به پایان رسانده، امر خدا را اطاعت کرده و حالا افطار میکند. در امت اسلام، فقط یک نفر در وقت افطار خوشحال نبود؛ آنهم وجود مبارک زینالعابدین(ع). وقتی سفرهٔ مختصر افطار را میانداختند و آب میگذاشتند، آب را نمیخورد. اینقدر حضرت گریه میکردند که اشک چشمشان در ظرف آب میریخت. بعد میفرمودند: «قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ عَطْشَاناً» چگونه آب بخورم، درحالیکه پسر پیغمبر(ص) با لب تشنه کشته شد؟ چگونه غذا بخورم، «قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ جَائِعاً» درحالیکه پسر پیغمبر(ص) را با شکم گرسنه کشتند. تا لحظهٔ آخر عمرشان، 35 سال عطش ابیعبدالله(ع) از یادشان نمیرفت. شبی هم که بدن قطعهقطعه را در قبر گذاشتند، سر نبود تا صورت را روی خاک بگذارند؛ گلوی بریده را رو به قبله گذاشتند. وقتی از قبر بیرون آمدند، روی قبر را پوشاندند. آنجا هم از عطش امام یاد کردند و با انگشتش روی قبر نوشتند: «یَا أهْلَ الْعَالَم! هَذا قَبْرُ الحُسَيْنِ بنِ عَلِيِّ بنِ أبي طالِب اَلَّذِي قَتَلُوهُ عَطْشاناً غَريباً».
-دعای پایانی
خدایا! ما و زن و بچهها و نسل ما را بندهٔ واقعی خودت قرار بده.
خدایا! همهٔ ما را از شر هر نوع شیطان باطنی و ظاهری حفظ بفرما.
خدایا! آنهایی که از روزهگرفتن معذور بودند و امروز خیلی غصه میخورند، همه را روزهدار مقرر فرما.
خدایا! به حقیقت زینالعابدین(ع)، همهٔ بیماران، مخصوصاً بیمار این ویروس خطرناک را در همه جای دنیا شفا مرحمت فرما.
خدایا! تمام گذشتگان ما را از زمان آدم(ع) تا امروز، آنهایی که به ما حق داشتند تا ما مؤمن و روزهگیر بار آمدیم، غریق رحمت فرما.
خدایا! به حقیقت ابیعبدالله(ع)، آنچه خوبان عالم در این ماه دعا کردند، در حق ما، زن و بچهها و نسل ما مستجاب بگردان.
خدایا! بر توفیقات ما بیفزا.
خدایا! به جان ابیعبدالله(ع)، این جلسات را از ما نگیر.
خدایا! به جان صدیقهٔ کبری(س)، گریهٔ بر ابیعبدالله(ع) را از ما نگیر.
تهران/ حسینیهٔ هدایت/ ماه مبارک رمضان/ بهار 1400ه.ش./ سخنرانی اول