نویسنده گوید: سید ابن طاووس در کتاب «جمال الاُسبوع» سخنی فرموده که حاصلش این است:
هرگاه از خدای تعالی حاجتی خواستی، دست کم حالتت مانند آن باشد که حاجت مهمی از یکی از پادشاهان دنیا بطلبی، چه این که هرگاه حاجتی به ایشان داشته باشی، خشنودی آنان را به هر صورت که ممکن است میجویی، پس هنگام حاجت خواستن از خدا در به دست آوردن خشنودی حضرتش سخت بکوش؛
و مبادا روی آوردنت به خدا، کمتر از روی آوردنت به پادشاهان دنیا باشد که اگر حال تو چنین باشد، از مسخره کنندگان هلاک شده خواهی بود و چگونه قابل قبول است که اهتمام تو، به خشنودی خداوند کمتر از اهتمام تو به خشنودی بندگان باشد؟
پس هرگاه منزلت خداوند نزد تو، کمتر از منزلت پادشاهان دنیا باشد، پادشاهانی که بندگان خدای تواند، بنابراین تو خدا را استهزاء کرده و کوچک دانستهای و عظمت و شکوه او را نادیده گرفتهای و از حضرتش روی برگرداندهای و بعید است که با چنین حالی به سبب نماز یا روزهات به حاجت خود دست یابی؛
و باید نماز و روزهای که برای حاجت به جا میآوری، برای تحصیل تجربه نباشد، چه آنکه انسان نمیآزماید مگر کسی را که در حق او بد گمان است و حقتعالی آنهایی را که در حق او گمان بد بردند به گفتارش سرزنش کرده است:
«﴿اَلظّٰانِّینَ بِاللّٰهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَیْهِمْ دٰائِرَةُ السَّوْءِ﴾؛ [و مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را] که به خدا گمان بد مى برند عذاب کند؛ پیشآمد[های] بدِ [زمانه] بر خودشان باد.» بلکه باید به رحمت خدا و به وعدههای او، در کمال اطمینان و اعتماد باشی و امیدت به خدا، در طلب حاجتت بیش از آن باشد که حاتم [بخشنده معروف که بخشایشش ضربالمثل شده است] را برای طلب یک قیراط قصد کنی.
چه اینکه اگر حاتم را برای یک قیراط قصد کنی، یقین داری به هر شکل که باشد، به تو عطا خواهد کرد، پس آگاه باش که حاجت تو نزد حقتعالی هرچه باشد، کمتر از یک قیراط نزد حاتم است، بنابراین مبادا اعتمادت به حقتعالی کمتر از رو آوردن به درگاه خانه امثال حاتم باشد.
و شایسته است هرگاه به خاطر حاجتی، روزه یا نماز بجا آوری، عمل خود را برای کارهای مهمتر از حاجات دینی خود نیت کنی و بدان که مهمترین آنها حوایج آن کسی است که تو درپناه هدایت و حمایت اویی و آن امام زمان تو (صلواتاللهعلیه) است، پس باید نماز و روزهات نخست برای قضای حاجات آن حضرت باشد و بعد برای حوایج دینی خود و سپس برای آن حاجتی که برایت پیش آمده و قصد آن را داشتهای؛
مثلاً هرگاه ستمگری درصدد کشتن تو باشد و تو برای خلاصی از گزند او روزه حاجت گرفتی، باید توجه داشته باشی که مهمتر از آن، حاجت دینی توست که آن حاجت بخشش و رضای حق از تو میباشد و اینکه بر تو اقبال کند و عملت را بپذیرد؛
زیرا در کشته شدنت، دنیایت فاسد میشود چنانچه دینت سالم باشد، به علاوه اگر کشته نشوی، به ناچار یک روز خواهی مرد، ولی اگر بخشش و رضای خداوند برایت حاصل نشود، در دنیا و آخرت هلاک خواهی شد و هراسها و شدایدی که به خیالت نمیرسد برایت پیش خواهد آمد.
و اینکه گفتیم حاجت امام زمان را بر حوایج خود پیش اندازی، برای این است که بقای دنیا و اهل آن به واسطه وجود آن حضرت است، بنابراین هرگاه وجود تو، محفوظ به وجود شخص دیگری باشد، چگونه قابل قبول است که حوایج و خواستههای خود را بر حوایج او مقدّم بداری؟
و بر تو معلوم باد که آن حضرت، در حاجات خود، از نماز و روزه تو بینیاز است و نیازی به تو ندارد، ولی مقتضای بندگی و وظیفه تو آن است که به آن صورت عمل کنی، چنانکه دعاهای خود را با صلوات بر ایشان (صلواتاللهعلیهماجمعین) آغاز میکنی.