لطفا منتظر باشید
السجدة 
سوره احزاب 
سبأ 
قُلْ لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْفِرَارُ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ وَإِذًا لَا تُمَتَّعُونَ إِلَّا قَلِيلًا ١٦ قُلْ مَنْ ذَا الَّذِي يَعْصِمُكُمْ مِنَ اللَّهِ إِنْ أَرَادَ بِكُمْ سُوءًا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ رَحْمَةً ۚ وَلَا يَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا ١٧ قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الْمُعَوِّقِينَ مِنْكُمْ وَالْقَائِلِينَ لِإِخْوَانِهِمْ هَلُمَّ إِلَيْنَا ۖ وَلَا يَأْتُونَ الْبَأْسَ إِلَّا قَلِيلًا ١٨ أَشِحَّةً عَلَيْكُمْ ۖ فَإِذَا جَاءَ الْخَوْفُ رَأَيْتَهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ تَدُورُ أَعْيُنُهُمْ كَالَّذِي يُغْشَىٰ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ ۖ فَإِذَا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوكُمْ بِأَلْسِنَةٍ حِدَادٍ أَشِحَّةً عَلَى الْخَيْرِ ۚ أُولَٰئِكَ لَمْ يُؤْمِنُوا فَأَحْبَطَ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ ۚ وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا ١٩ يَحْسَبُونَ الْأَحْزَابَ لَمْ يَذْهَبُوا ۖ وَإِنْ يَأْتِ الْأَحْزَابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بَادُونَ فِي الْأَعْرَابِ يَسْأَلُونَ عَنْ أَنْبَائِكُمْ ۖ وَلَوْ كَانُوا فِيكُمْ مَا قَاتَلُوا إِلَّا قَلِيلًا ٢٠ لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا ٢١ وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَٰذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ ۚ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِيمَانًا وَتَسْلِيمًا ٢٢
بگو: اگر از مرگ یا کشته‌شدن بگریزید، [این] گریز سودی برایتان نخواهد داشت، و دراین‌صورت [که سودی دهد سودش تنها آن است که] جز اندکی [از متاع دنیا] بهره‌مند نخواهید شد‌ (١٦) اگر خداوند مرگ یا کشته‌شدنِ شما را خواسته باشد، یا بخواهد پیروزی و غنیمتی را نصیب شما کند کیست که شما را در برابر [ارادۀ حتمی] خداوند حفظ کند؟ [همۀ امور به خواست اوست،] و مردم در برابر خداوند هیچ سرپرست و یاوری نمی‌یابند‌ (١٧) همانا خداوند کسانی از شما را که بازدارندگان [مردم از جهاد]ند، و کسانی را که به برادرانِ [هم مسلک] خود می‌گویند به‌سوی ما آیید [و دست از جنگ بردارید] می‌‍‌‌شناسد، و جز اندکی [که از ایمانِ یقینی برخوردارند] به جهاد نمی‌آیند‌ (١٨) [این] در حالی [است] که [این منافقانِ نابکار] نسبت به شما [برای هر نوع کمکی جهت ادارۀ جنگ] بخیلند، چون [به سبب وقوع جنگ،] ترس [به‌سویشان] آید، آنان را می‌بینی که به‌سویت می‌نگرند به‌گونه‌ای که چشمانشان [بی‌اختیار در حدقه] می‌گردد، مانند کسی که بی‌هوشی مرگ بر سراسر وجودش چیره شده، و چون [زمینۀ] ترس برطرف شود با زبان‌هایی تندوتیز به شما طعنه زده، آزارتان می‌دهند، درحالی‌که به غنیمتی [که به شما می‌رسد] به شدت حریصند، [در واقع] اینان ایمان نیاورده‌اند و به این سبب خداوند اعمالشان را تباه کرده، و این [کار] بر خدا آسان است‌ (١٩) [این بُزدلان] می‌پندارند که احزاب [با این‌که شکست خورده و عقب‌نشینی کرده‌اند هنوز از اطراف مدینه] نرفته‌اند، و اگر احزاب [بار دیگر برای حمله] بازگردند [این منافقانِ سست‌بنیان] دوست دارند کاش در بین اَعراب بادیه‌نشین بروند و [همان‌جا] از اخبار شما جویا شوند، اگر هم در بین شما بودند جز اندکی [که بود و نبودشان تأثیری نداشت] جنگ نمی‌کردند‌ (٢٠) بی‌تردید در مورد رسول‌خدا سرمشق نیکویی‌است البته این سرمشق بودن برای کسی است که همواره به خدا و روز قیامت امید دارد و خدا را بسیار یاد می‌کند‌ (٢١) چون مؤمنان، احزابِ [متحد] را [در میدان جنگِ خندق] دیدند گفتند: این همان [جنگی] است که خدا و پیامبرش به ما وعده دادند [که در صورت استقامت و پشت‌نکردن به آن، از پیروزی و ثواب عظیمش بهره‌مند خواهیم شد]، و خدا و پیامبرش [به ما] وعدۀ راست و درست داده‌اند. و [دیدن احزاب متحد با هم] جز بر ایمان و تسلیمشان [نسبت به خدا و رسول] نیفزود‌ (٢٢)