به نام خدا که رحمتش بیاندازه است و مهربانیاش همیشگی
صاد. به قرآن که مشتمل بر بیان [معارف الهی، و احکام حلال و حرام] است سوگند [که تو از پیامبرانی]
(١)
ولی کافران [در مورد پذیرش قرآن و رسالت تو،] در غرور [ی شدید] و مخالفتی بسیار سختند
(٢)
چهبسیار اقوام را که پیش از آنان هلاک کردیم، که [برای نجات خود] فریادِ [کمکخواهی] سردادند، ولی راهی برای گریز [و یافتن پناهگاه] وجود نداشت،
(٣)
از اینکه هشداردهندهای از [جنس] خودشان بهسویشان آمده تعجب کردهاند، این کفرپیشگان [به مردم] گفتند: این جادوگری بسیار دروغگوست
(٤)
آیا او [برای ما] بهجای معبودان متعدد، معبودی یگانه را قرار داده؟ همانا این [معبود واحد را بهجای چند معبود قراردادن] مطلبی بسیار شگفتانگیز است!
(٥)
بزرگان و سرکردگانشان به راه افتادند [و به مردم گفتند:] که بروید و بر [حفظ و پرستش] معبودانتان ایستادگی کنید، زیرا [در پشت پردۀ این دعوت، نقشۀ حکومت و] آقایی بر شما طرحریزی شده است!
(٦)
ما این [دعوتِ به معبود یگانه] را در آخرین آیین [که آیین تثلیثِ مسیحیت است] نشنیدهایم، این [دعوت به توحید]، جز [ادعایی] دروغ و [سخنی] ساختگی نیست!
(٧)
آیا از بین ما [که در ثروت و مقام ممتازیم] قرآن فقط بر او [که فقیر و یتیمی بیش نیست] نازل شده؟! [البته سبب انکارشان این بهانههای واهی نیست،] بلکه اینان در [اصلِ نزولِ] قرآنِ من در تردیدند، و هنوز عذاب را نچشیدهاند [تا از تردید درآمده، زبان از جسارت و گستاخی ببندند]
(٨)
مگر خزانههای رحمت پروردگارت که توانای شکستناپذیر و بسیار بخشنده است، نزد آنان است [که منصب نبوت را به هرکه بخواهند واگذار کنند]؟!
(٩)
یا مگر مالکیت و فرمانروایی بر آسمانها و زمین و آنچه بین آن دوتاست در اختیار آنان است؟! [اگر چنین است] پس بیایند از وسیلهها [ی رساننده به این مالکیت و فرمانروایی] بالا روند [و امور را به دست گیرند و مانع نزول وحی بر محمد شوند و خود و هر کس که بخواهند وحی کنند]
(١٠)
[اینان] سپاهی اندک و ناچیز از احزاب [کفرند] که در آنجا [که محل رویارویی حق و باطل است] محکوم به شکست قطعیاند
(١١)
پیش از اینان [هم] قوم نوح، عاد و فرعون که از [همۀ امکاناتِ حاکمیت و] قدرت برخوردار بودند [پیامبران و کتابهایشان را] انکار کردند
(١٢)
و [قوم] ثمود، قوم لوط و اصحاب اَیکه [نیز منکر انبیاء بودند]، اینان همان احزاب [و گروههای کافر] هستند
(١٣)
هیچیک [از این گروهها] نبودند مگر اینکه به انکار پیامبران برخاستند، در نتیجه عذاب و عقوبت بر آنان حتمی شد
(١٤)
اینان [که قرآن و نبوت تو را انکار میکنند] جز یک فریاد مرگبار را که هیچ بازگشتی در آن نیست انتظار نمیکشند
(١٥)
[گرچه از روی تمسخر] گفتند: پروردگارا! پیش از روز حساب، هرچه زودتر سهم ما را [از عذاب بر سر ما] فروریز
(١٦)