فارسی
شنبه 03 آذر 1403 - السبت 20 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

داستانى شگفت در رابطه با سلميان

 

اين داستان كه راوندى دانشمند بزرگ شيعه در كتاب دعوات نقل مى كند اگر اتفاق افتاده باشد براى همه مردم در اطمينان به رزق حلال كه به وسيله حق از طريق كوشش مثبت به انسان مى رسد و تخلفى در آن صورت نمى گيرد بهترين درس و عبرت و پند و موعظه است:

سليمان كنار ساحل دريا نشسته بود، چشمش به مورچه اى افتاد كه دانه گندمى را با خود به جانب دريا ميبرد، سليمان چشم از او برنداشت تا به آب رسيد، ناگهان قورباغه اى سر از آب بيرون كرد و دهان گشود، مورچه به دهان قورباغه رفت و قورباغه شناكنان به داخل دريا رفت، در حالى كه زمانى طولانى بر اين داستان گذشت و سليمان در اين مسئله با شگفتى در انديشه بود!

پس از گذشت زمان معين قورباغه از آب بيرون آمد و دهان باز كرد و مورچه از دهانش خارج شد و دانه گندم با او نبود.

سليمان مورچه را خواست و از حال و وضع و اين كه كجا بود پرسيد؟ مورچه گفت: اى پيامبر خدا در قعر دريائى كه مى بينى سنگى ميان تهى است و در آن كرم كورى قرار دارد، خدا او را در آنجا آفريده و او قدرت بيرون آمدن از آن را براى طلب معاش ندارد، مرا حضرت حق كارگزار روزى او قرار داده است و من روزى اش را براى او ميبرم البته پروردگار اين قورباغه را مأمور حمل من قرار داده و آبى كه در دهان اوست زيانى به حال من ندارد، چون قورباغه به سنگ مى رسد دهانش را به روزنه سنگ مى گذارد و من وارد آن مى شوم، پس از اين كه روزى او را به او رسانيدم از روزنه بيرون آمده وارد دهان قورباغه مى شوم و او مرا از دريا بيرون مى آورد.

سليمان به مورچه گفت: آيا از آن كرم كور تسبيحى شنيده اى؟ مورچه گفت: آرى مى گويد:

«يا من لا ينسانى فى جوف هذه الصخره تحت هذه اللجة برزقك لا تنس عبادك المؤمنين برحمتك:»

اى خدائى كه مرا در دل اين سنگ زير اين درياى عميق نسبت به رزق و روزى ات فراموش نمى كنى، برحمتت اى مهربان خدا بندگان مؤمنت را فراموش مكن

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

شاید عمل‌های من هم مثل این پارچه پر از عیب باشد!
داستان جريح و مادر او
من از آن عمل توبه كردم
دامادی که شب عروسی غذایش را بخشید!
نپرداختن بدهی دیگران
حکایت خدمت به پدر و مادر
گردنبند با برکت حضرت زهرا(س)
عاطفه جانوران
ورود بر خداى كريم
عزّت نفس‏

بیشترین بازدید این مجموعه

دامادی که شب عروسی غذایش را بخشید!
استغفار ماهيان دريا براى طالب علم
من از آن عمل توبه كردم
حكايت گرگان و كرمان‏
داستان جريح و مادر او
گردنبند با برکت حضرت زهرا(س)
حکایت خدمت به پدر و مادر
شاید عمل‌های من هم مثل این پارچه پر از عیب باشد!
قطع طواف كرديد؟!
بردبارى مرحوم كاشف الغطا

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^