شرایط هم در ماه رمضان آماده است. یکی از بزرگترین شرایء همین روزه ای است که شما می گیرید. این، یکی از بزرگترین توفیقات الهی است.
ما همان ماده خام هستیم که اگر روی خودمان کار کردیم و توانستیم این ماده خام رابه شکل های برتر تبدیل کنیم، آن کار لازم در زندگی را انجام داده ایم. هدفِ حیات همین است. وای به حال کسانی که روی خودشان از لحاظ علم و عمل کاری نکنند و همان طور که وارد دنیا شدند، به اضافه پوسیدگی ها و ضایعات و خرابی ها و فسادها که در طول زندگی برای انسان پیش می آید، از این دنیا بروند. مؤمن باید به طور دائم روی خودش کار کند؛ به طور دائم. نه این که خیال کنید «به طور دائم» زیادی است یا نمی شود؛ نه. هم می شود، هم زیادی نیست. اگر کسی مراقب خود باشد؛ مواظب باشد کارهای ممنوع و کارهایی را که خلاف است انجام ندهد و راه خدا را با جدیت بپیماید، موفّق می شود. این، همان خودسازی دائمی است و برنامه اسلام، متناسب با همین خودسازیِ به طور دائم است. این نماز پنجگانه -پنج وقت نماز خواندن- ذکر گفتن؛ «ایاک نعبد و ایاک نستعین» را تکرار کردن؛ رکوع کردن؛ به خاک افتادن و خدای متعال را تسبیح و تحمید و تهلیل کردن برای چیست؟ برای این است که انسان به طور دائم مشغول خودسازی باشد. منتها گرفتاری ها زیاد است و همه گرفتاریم. گرفتاری زندگی؛ گرفتاری معاش؛ گرفتاری امور شخصی؛ گرفتاری اهل و اولاد و انواع گرفتاری ها مانع می شود که ما به خودمان، آنچنان که شایسته است، برسیم. لذا یک ماه رمضان را که خدای متعال قرار داده است، فرصت مغتنمی است. این ماه را از دست ندهید. مقصودم این است که اگر نمی توانیم به طور دائم در حال مراقبت و ساخت وساز خودمان باشیم، اقلاًّ ماه رمضان را مغتنم بشماریم.
شرایط هم در ماه رمضان آماده است. یکی از بزرگترین شرایط، همین روزه ای است که شما می گیرید. این، یکی از بزرگترین توفیقات الهی است. توفیق یعنی چه؟ توفیق یعنی این که خدای متعال چیزی را برای انسان، مناسب بیاورد. با واجب کردن روزه، خدای متعال زمینه مناسبی را برای من و شما به وجود آورده است که قدری در این ماه به خودمان برسیم. روزه، نعمت بزرگی است. شکم خالی است و مبارزه با نفس، تا حدودی در اثنای روز، از جهات مختلف وجود دارد: هرچه را دوست دارید، نمی خورید و نمی آشامید و بسیاری از مشتهیات نفسانی را برای خودتان به مدت چند ساعت ممنوع می کنید. این، یک مبارزه با نفس است؛ مبارزه با هواست و مبارزه با هوی، در رأس تمام کارهای نیک و خودسازی ها قرار دارد.
طبیب خود باش!
ماه رمضان زمینه بسیار خوبی است و خدای متعال این فرصت را به من و شما داده که در این ماه، چنین امکانی را برای خودسازی پیدا کنیم. علاوه براین که ساعات این ماه بسیار با برکت است و خدای متعال، از لحاظ طبیعی این لحظات و ساعات را این گونه قرار داده است، ساعات بسیار مغتنمی هم هست. یک رکعت نماز شما؛ یک کلمه ذکر «سبحان اللَّه» شما؛ مختصر صدقه دادن شما و یک صله رحم کوچکی که در این ماه بکنید، مزیتی چند برابر بیشتر از همین امور، وقتی در غیر ماه رمضان انجام می شود، دارد. این، فرصت بسیار خوبی است. زمینه خوبی است که انسان در این ماه به خودش برسد. مثل طبیبی که با فردی بیمار مواجه است و آن بیمار به امراض متعدّدی مبتلاست -مرض قند دارد، فشار خون دارد، چربی خون دارد، استخوان درد دارد، رماتیسم دارد، زخم معده دارد و خلاصه انواع و اقسام مرض در او هست- طبیب حاذق که امراض او را می شناسد و راه علاجش را بلد است، با این بیمار چه کار می کند؟ اوّل سعی می کند بیماری های او را روی کاغذ بیاورد و ببیند به چه امراضی مبتلاست. اگر طبیب، بعضی از بیماری های او را نشناسد و برای علاج بیماری دوایی بدهد که با بیماری دیگر ناسازگار باشد، ممکن است به جای این که او را علاج کند، بیچاره را به بیماری های دیگری هم متبلا سازد!. . . پس اوّل باید با دقّت نگاه کند؛ دلسوزانه بیماری ها را پیدا کند و آن ها را بنویسد؛ بعد ببیند کدام مهم تر است، کدام فوتی تر است و کدام اصولی تر است. فرض بفرمایید اگر کسی معده ناراحتی دارد، هر دوایی به او بدهند نمی تواند به خوبی آن را جذب کند. یا اگر روده خرابی دارد، هر غذای مقوّی ای بدهند و از آن بهره ببرد، نمی تواند استفاده کند. راهش این است اوّل آن مرضی را که از بقیه بیماری ها تأثیر منفی اش بیشتر است و اگر خوب بشود تأثیر مثبت شفایش بیشتر است، پیدا کنند.
شما طبیب خودتان بشوید، برادر عزیز! هیچ کس مثل خود انسان نمی تواند بیماری های خودش را بشناسد. برخی بیماری ها در انسان هست که اگر مثلاً شما به من بگویید «تو دچار این بیماری هستی»، عصبانی می شوم و بدم می آید. بگویند: «آقا، شما مرد حسودی هستید. » مگر کسی تحمّل می کند که به او بگویند «حسود»؟ می گوید: «حسود خودت هستی! چرا اهانت می کنی؟ چرا بی خود می گویی؟» از دیگری حاضر نیستیم قبول کنیم. اما به خودمان که مراجعه می کنیم، می بینیم بله؛ ما متأسفانه از این بیماری ها داریم. سرِ هرکس را انسان کلاه بگذارد؛ از هرکس که پنهان کند، با خودش که دیگر نمی تواند! پس بهترین کسی که می تواند بیماری ما را تشخیص دهد، خودمان هستیم. بیاورید روی کاغذ! بنویسید: «حسد» بنویسید: «بخل» بنویسد: «بدخواهی برای دیگران. وقتی کسی به خیری می رسد، ما ناراحت می شویم!» بنویسید: «تنبلی در کار» بنویسد: «روح بدبینی به نیکان و صالحان» بنویسید: «بی اعتنایی به وظایف» بنویسید: «علاقه به خود. شدیداً به خودمان علاقه داریم!»
اگر بیماری های ما این هاست، این ها را روی کاغذ بیاوریم. ماه رمضان فرصتی است که یکی یکی این بیماری ها را تا آن جایی که بشود، برطرف کنیم. اگر برطرف نکنیم، این بیماری ها مهلک خواهد شد؛ هلاک معنوی و واقعی. هلاک جسمی که چیزی نیست! اگر بیماری مهلکی در ما باشد یا احتمالش را بدهند، چقدر دستپاچه می شویم؟ شب خوابمان نمی برد. بهترین دکترها را پیدا می کنیم، می گوییم: «نکند این غدّه ای که در بدن من است، در دست من است، زیر پوست من است، سرطان باشد!» از تصوّرش کلّی وحشت می کنیم. آخرش چه؟ آخرش مردن است. حالا نشد، یک سال دیگر است، دو سال دیگر است، ده سال دیگر است. به قول نظامی گنجوی:
»اگر صد سال مانی وَر یکی روز/ بباید رفت از این کاخ دل افروز.
ماندنی که نیستیم. چند صباحی، کمی این ور، کمی آن ور، تمام خواهد شد. هلاکت جسمانی این است و این قدر از آن می ترسیم. هلاکت معنوی، یعنی برای ابد دچار خذلان و عذاب الهی شدن. یعنی در زندگی جاودان ابدی، از همه نعمت ها و لذّت ها و چشم روشنی هایی که خداوند برای من و شما معین و مقرّر کرده محروم ماندن. انسان به قیامت نگاه کند و ببیند خدای متعال به بعضی از بندگانش -همین افرادی که با آن ها معاشریم و آن ها را در کوچه و محلّه می بینیم؛ به همکار اداری، به دوست دوران تحصیل، یا به یک رفیق بگو بشنو- برای برخی کارها و مجاهداتی که در این دنیا داشته اند، مقامات عالی می دهد؛ آن ها را به بهشت می برد؛ از عذاب دورشان می دارد و از عقبات قیامت، نجاتشان می دهد؛ و ما به خاطر تنبلی، به خاطر نرسیدن به خود و به خاطر یک لحظه غفلت، از همه آن ها محروم مانده ایم! آن وقت است که حسرت گریبان انسان را می گیرد: »و انذرهم یوم الحسرة إذ قضی الأمر». کار هم دیگر از کار گذشته است و حسرت هم فایده ای ندارد. این، هلاکت معنوی است.
برادران و خواهران! اگر به خودمان نرسیم، بدبختی است؛ روسیاهی است؛ محرومیت است؛ از چشم خدا افتادن است؛ از مقامات معنوی دور ماندن و از نعیم ابدی الهی، تهیدست ماندن است. پس باید به خودمان برسیم. ماه رمضان فرصت خوبی است. کتاب های اخلاق هم خوشبختانه در اختیار هست. لکن آن چیزی که آدم از مجموع می فهمد و آنچه مهمّ است، این است که انسان بتواند هوا و هوسِ خود را کنترل و مهار کند. این، اساس قضیه است.
قدم اول: اخلاص
یکی از ویژگی ها که بسیار مهمّ است تا برای خودسازی به آن توجّه کنیم و شاید جنبه تقدّمی هم داشته باشد، «اخلاص» است. اخلاص عبارت است از کار را خالص انجام دادن و این که کاری را مغشوش انجام ندهیم. گاهی هست که کسی عبادت نمی کند و گاهی عبادت می کند اما مغشوش و ناخالص. این هم مثل آن است. خالص بودن عبادت و خالص بودن عمل، این است که برای خدا باشد. در بین مردم، متأسّفانه خیلی رایج است که کارهای خوب خودشان را بر زبان بیاورند و بگویند. کانّه توجّه ندارند که نباید کار نیک را به زبان آورد و گفت که ما می خواهیم این کار را بکنیم یا ما این کارها را می کنیم. البته برخی جاها استثناست. در جاهایی، بعضی از کارها باید در علن انجام گیرد. در روایات در باب صدقه، آمده است که «صدقه سِرّ» این ثواب را دارد و «صدقه عَلانیه» این ثواب را. یا مثلاً عبادات گروهی، جلوی چشم مردم انجام می گیرد و باید انجام گیرد؛ و این از شعائر الهی است. اما بسیاری از عبادات یا اغلب عبادات، آن روابطی که بین خود انسان و خداست -ذکر، توجّه، دعا، نافله، شب زنده داری، سحرخیزی، احسان و کارهای نیک- باید بین خود انسان و خدا بماند. مبادا انسان به خاطر این که دیگران ببینند، کاری را انجام دهد! کاری که انسان به خاطر توجّه دیگران به خودش انجام دهد، از نکردن آن کار بدتر است؛ زیرا نکردن کار، یعنی انسان کاری را انجام نمی دهد. کاری که انسان برای جلب توجّه دیگران نسبت به خودش انجام داده، کَاَنّه انجام نداده است. البته بدتر بودنش هم از این جهت است که عمل شرک آلودی انجام داده و این عمل شرک آلود، فعل حرام است و دور کننده است. بنابراین همه مان در هرجا و در هر موقعیتی که هستیم، باید خیلی تلاش کنیم که کار را خالص انجام دهیم.
اگر کار برای خدا انجام گیرد و نیت برای خدا خالص باشد، اشکالاتی که معمولاً در کارها مشاهده می شود، پیش نخواهد آمد. ما وقتی مصالح واقعی را فدای حرف این و آن می کنیم که بخواهیم کار را برای این و آن انجام دهیم. انسان وقتی کار را برای خدا می خواهد انجام دهد، فقط نگاه می کند ببیند تکلیفش چیست؟ نگاه نمی کند که یکی خوشش می آید، یکی بدش می آید؛ پیش چه کسی آبرو پیدا می کند و پیش دیگری از آبرو می افتد. امروز در جمهوری اسلامی، در همه شؤون، کار برای خدا ساری و جاری است. هرکس در این کشور و این نظام، هر کاری که انجام می دهد، می تواند آن را برای خدا انجام دهد و از آن اجر و ثواب و بهره معنوی را ببرد و پیش خدا خودش را روسفید کند.
بیانات مقام معظم رهبری
منبع : تبیان