طاووس يمانى گفت : شبى از كنار كعبه عبور مى كردم ، ديدم امام سجاد (ع ) به حجر اسماعيل (ع ) وارد شد، و مشغول نماز گرديد سپس به سجده رفت .
من با خود گفتم : اين مرد صالح از خاندان رسالت و نيكى است خوبست از فرصت استفاده كرده و گوش كنم بدانم دعاى آن حضرت در سجده چيست ؟ شنيدم در سجده مى گفت :
عبيدك بفنائك ، مسكينك بفنائك ، فقيرك بفنائك ، سائلك بفنائك
((بنده كوچك تو به در خانه تو آمده بى چاره تو به در خانه تو آمده ، فقير تو به در خانه تو آمده ، درخواست كننده ات به درگاه تو آمده است )).
طاووس مى گويد: آنرا ياد گرفتم و در رفع هر اندوه و گرفتارى آن دعا را خواندم ، و اندوه و گرفتاريم برطرف شد)) (1).
به نقل از كتاب: داستانهاى شنيدنى از چهارده معصوم عليهم السلام (محمد محمدي اشتهاردي)
پاورقي:
1- ترجمه ارشاد، ج 2 ص 144، كشف الغمه ، ج 2، 273