فارسی
دوشنبه 01 مرداد 1403 - الاثنين 14 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

بیست سال گریه

امام سجاد صلوات الله علیه بر مصیبت پدرش بیست سال گریست. هیچ وقت طعامی به محضر او نیاوردند مگر آن كه چشمهایش پر از اشك گردید، روزی یكی از غلامانش گفت: یابن رسول الله (ص) آیا وقت تمام شدن غصه ات نرسید؟! «اما آن لحزنك ان ینقضی»؟! امام فرمود: وای بر تو، یعقوب پیامبر دوازده پسر داشت، خداوند یكی را از پیش او برد، چشمهایش از كثرت گریه سفید و نابینا گردید، موی سرش سفید شد، پشتش خم گردید، با آن كه پسرش در دنیا زنده بود.

اما من با دو چشمم دیدم كه پدرم و برادرم و عموهایم و هفده نفر از خانواده ام همه در كنار من به خون غلطیده بودند. چطور اندوه من تمام شود؟! «و یحك انّ یعقوب النّبی (ع) كان له اِثنی عشر ابنا فغیّبَ اللّه واحداً منهم فابیضّت عیناه من كثرة بكائه علیه و شاَب رأسه من الحزن وَاْحدَوَْدَب ظَهرُه من الغمّ و كان ابنه حیّاً فی الدنیا و انا نظرت الی ابی و اخی و عمّی و سبعة عشر من اهل بیتی مقتولین حولی فكیف ینقضی حزنی»

سیر الائمه/ ج 3 /ص 195 /سید محسن امین عاملی

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

عفو زیباى امام علیه السلام
دستگیرى از درماندگان
حضور قلب در نماز
مناجات در كنار كعبه
زین العابدین(ع) و عبادت علی(ع)
برخورد امام سجاد(ع ) با شتر خود
پاسخ كوبنده امام سجاد(ع )به یزید
روز خود را اینگونه آغاز می كرد
استجابت دعا در هلاكت دشمن
فرزندى از دو بهترین انسانها

بیشترین بازدید این مجموعه


 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^