قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

خاك كربلا، سرمه چشم

مرحوم ((محدث نورى )) در ((دارالسلام )) از مرحوم ((سيد محمد باقر سلطان آبادى )) نقل مى كند كه در بروجرد به چشم درد مبتلا شدم ، به نحوى كه همه اطباى شهر از معالجه آن عاجز شدند. لذا مرا به سلطان آباد (اراك ) آوردند، ولى اطباى آن جا هم نتوانستند من را معالجه كنند و درد چشم آرامش در روز و استراحت در شب را از من گرفته بود، يكى از رفقا كه عازم كربلا بود، پيشنهاد كرد كه همراه او به كربلا جهت استشفاء بروم ؛ ولى اطباء مى گفتند: اگر راه بروى به كلى بينايى خود را از دست مى دهى .
باز يكى ديگر از دوستان كه عازم كربلا بود گفت : شفاى تو در اين است كه خاك كربلا را سرمه چشم كنى .
لذا همراه او حركت كردم اما به منزل دوم كه رسيدم درد چشم شدت كرد و همه مرا ملامت كردند و گفتند. بهتر است كه برگردى .
شب در اثر چشم درد نخوابيدم تا موقع سحر، لحظه اى خوابم برد، در عالم رويا حضرت زينب (س ) را ديدم ، گوشه مقنعه او را گرفته و بر چشمم ماليدم و از خواب كه بيدار شدم ، ديگر آثارى از ناراحتى در من نبود.


منبع : تبیان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه


آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه