امام حسین (ع)
امام حسین (ع)




وداع حسين(ع) با اهل حرم
امام حسین (ع)
در بعـضى از مقاتل آمده پس از شهادت ۷۲ نفر از فرزندان و برادران و برادرزادگان و بنى اعـمـام و انصار حسین علیه السلام براى آخرین وداع به خیمه ها آمد و صدا زد: یا سکینه، یا فاطمه، یا زینب، یا امّکلثوم علیکنّ منّى السّلام. زنان و دختران از خیمه ها بیرون دویدند و گرد ابى عبدالله اجتماع کردند.












کرامات حضرت عباس (ع)
امام حسین (ع)
پدرش گفت : اين فرزند يك قسم نا حق به حضرت خورده بود، و از آن ساعت حواس پرتى پيدا كرد، هر جا هم كه برديم نتيجه اى نگرفتيم ، آورديمش اينجا و متوسل به حضرت ابوالفضل علیه السلام شديم خلاصه حضرت شفايش دادند.


زیارت حضرت علی اكبر (ع)
امام حسین (ع)
سلام بر تو ای فرزند رسول خدا و ای فرزند جانشین رسول خدا و ای فرزند دختر رسول خدا، سلام بر تو و رحمت و بركات خدا بر تو باد، هر دم كه خورشید طلوع و غروب كند. سلام بر تو و رحمت و بركات خدا بر تو باد.






مختار از زندان آزاد مى شود
امام حسین (ع)
مـخـتـار به وسيله زائده بن قـدامـه نامه اى به خواهرش صفيه نوشت و از او خواست تا عبدالله را وادار نموده نامه اى به يزيد بنويسد و آزادى مختار را از او بخواهد.




شهادت طفل شیرخوار امام حسین (ع)
امام حسین (ع)
در كتاب احتجاج مسطور است كه حضرت از اسب فرود آمد و با نيام شمشير گودي در زمين كند و آن كودك را به خون خويش آلوده كرد پس او را دفن نمود.


شعارهای عاشورا (2)
امام حسین (ع)
امام حسين (عليهالسلام) در روز عاشورا و در ردّ بيعت با يزيد يک شعار جمعي را مطرح فرمودند: (هَيهاتَ مِنّا الذّلَّة.) «ذلّت از ما دور است.» (32) امام حسين (عليهالسلام) در اين شعار ذلّت را نه تنها از خويش که از ياران خويش نيز دور ميشمارند؛ اين شعار هرگونه ذلّت و بخصوص ذلّت سياسي را به عنوان يک استراتژي و شعار عمومي از ياران امام حسين (عليهالسلام) دور ميشمرد و عزّت محوري و صلابت را به عنوان چراغ راه مکتب عاشورا فرا روي همهي پيروان آن حضرت در طول تاريخ قرار ميدهد.


چهره امام حسين(ع)
امام حسین (ع)
سيماي انبيا بر آن حضرت بود و در هيبت همچون جدّ خود بود که پيشاني ها در برابرش به تواضع مي افتادند.




علماء و توسل به امام حسین (علیهالسلام)
امام حسین (ع)
در این هنگام، با توجه عمیق قلبی به امام حسین (ع) متوسل شدم و گفتم: «ای حسین عزیز! دستم خالی است. زاد و توشهای برای آخرت تهیه نکردهام». ناگهان شخصی نزد آن دو آمد و گفت: «سیدالشهدا فرمودند: شیخ عبدالکریم به ما توسل کرد و ما هم در پیشگاه خدا از او شفاعت کردیم که مرگش را به تأخیر اندازد».



