قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

كشندگان عبدالرحمان فرزند عقيل

در روز عاشورا عبدالرحمان فرزند عقيل برادر مسلم به ميدان آمد و اين رجز را مى خواند:
ابى عقيل فاعرفوا مكانى     
من هاشم و هاشم اخوانى
پدرم عقيل است و موقعيت مرا در ميان بنى هاشم بشناسيد.
به جنگ پـرداخـت و هفده نفر را بخاك و خون كشيد تا عثمان بن خالد و بشربن حوط او را شهيد كردند.
مـخـتـار عبدالله بن كامل را به سراغ ايشان فرستاد، هنگام عصر بود كه مسجد بنى دهمان قـبيله ايشان را محاصره كردند، به جمعيت اعلان كرد گناه اين قبيله بگردن من باشد اگر تـمـام شمـا را نكشم مـگـر آنكه عـثـمـان بن خـالد و بشر بن حوط را تحويل من بدهيد.
قـبيله دهمان مهلت خواستند تا آنها را پيدا كنند، جمعيتى در تعقيب ايشان حركت كردند تا در مـيدان ايشان را يافـتـند كه تـصمـيم دارند به جزيره فرار كنند، آنها را گرفتند و تـحويل عبدالله بن كامل دادند، ايشان را در كنار چاه جعد گردن زد و چون خبرشان را به مـخـتـار ابلاغ كرد، مـخـتـار دستـور داد برگـرد و بدنشان را آتـش بزن تـا خـاكستر شوند.


منبع : تبیان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه