قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

رفتار مختار با مردم

پس از آنكه مختار بر اوضاع مسلط شد، از خزينه بازديد نمود نه ميليون درهم در خزينه مـوجود بود، بهر يك از سه هزار و هشتصد نفرى كه تا هنگام محاصره قصر با او بودند پـانصد درهم داد، و به شش هزار نفر كه پس از محاصره بايشان ملحق شدند بهر يك دويست درهم داد.
و با عـمـوم مـردم با خـوشروئى مـواجه مـى شد و به همه وعده عدالت مى داد، اشراف و بزرگـان را نزديك خـواند و با آنها مـلاطفـت مـى فـرمـود، عـبدالله بن كامل شاكرى را رئيس شهربانى و كيسان آزاد شده عرينه را رئيس گارد خود قرار داد.
يكى از روزها كه مختار با اشراف كوفه گرم گرفته بود و تمام توجهش بآنها بود يكى از افـراد گـارد به رئيس خود گفت ، مى بينى مختار چه توجهى به اشراف دارد و مـاها را فـرامـوش كرده است ؟ مختار كه مرد زيركى بود دريافت كه درباره او صحبت مى كنند.
كيسان را خـواست و گـفت : چه صحبت مى كرديد؟ كيسان در گوش مختار گفت : افراد غير عـرب از تـوجه شمـا به اشراف عرب ناراحت شده اند، مختار گفت : بايشان بگو ناراحت نباشيد كه مـن از شمـا و شمـا از مـنيد، پس ‍ از سكوت طولانى گفت : (( انّا من المجرمين مـنتـقـمـون ))
يعـنى از ستـمـكاران انتقام خواهم گرفت ، موالى كه اين جمله را شنيدند خوشحال شدند و به يكديگر مژده مى دادند كه اشراف كشته مى شوند.


منبع : تبیان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه