از لابلاى روايات بسيارى بر ميايد كه امامان و پيشوايان مذهبى همواره نسبت به مختار اظهار علاقه فراوان مى كردند و از عمليات او و خونخواهى حسين بن عليهمالسلام مسرور بوده اند، چنانكه امام باقر عليه السلام فرمود: مختار را بد نگوئيد كه او دشمنان ما را كشت و انتـقـام خـون مـا را گـرفـت ، و زنان بيوه مان را به شوهر رسانيد در هنگام شدت احتياج اموالى در ميان ما تقسيم كرد.
و در روايات ديگـرى كه جمـاعتى خدمت امام پنجم حضرت باقر عليه السلام بودند كه مـردى از اهل كوفـه وارد شد خواست دست امام را ببوسد، امام دست خود را كشيد و مانع شد، سپس پرسيد: كيستى ؟
مـن ابوالحكم فرزند مختار بن ابوعبيد ثقفى هستم ، امام با فاصله زيادى كه با او داشت دست خـود را دراز كرد و او را نزديك خـواند انمـرد قدرى جلو آمد، فرمود پيشتر بيا با اصرار و تـاكيد امـام آنقـدر به حضرت نزديك شد مـثـل اينكه امـام مـى خـواهد او را روى زانوى خود جاى دهد، پس از تفقد و دلجوئى فراوان فرزند مختار عرض كرد:
قـربانت گردم مردم درباره پدرم مختار زياد حرف مى زنند، نظر شما درباره اش چيست ؟ كه گفتار شما را هر چه باشد درباره پدرم مى پذيرم ؟
ـ درباره مختار چه مى گويند؟
ـ مى گويند: او مردى دروغگو بوده است .
ـ سبحان الله ، چه نسبتهاى ناروا به او مى دهند، با آنكه چقدر بما خدمت كرد، از پدرم امام زين العـابدين شنيدم فرمود: صداق و مهريه مادرم از پولهائى بوده كه مختار برايش فـرستـاده بود، مـگر مختار نبود كه خانه هاى خراب ما را تجديد بنا كرد و دشمنان ما را نابود ساخت و انتقام خونهاى ما را گرفت و از كشته هامان خونخواهى كرد؟
خدا پدرت را بيامرزد، خدا پدرت را بيامرزد، خدا پدرت را بيامرزد، حق ما را از هر كه بر او حقى داشتيم گرفت .
منبع : تبیان