قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

در ايمان و عقيده بى باك باش

در يكى از روزها كه مردم در صحن مسجد مدينه به سخنان عمر گوش ‍ مى دادند ناگهان حسين عليه السلام را ديدند كه از ميان جمعيت برخاست و راه منبر را پيش گرفت و قهرا مردم كنجكاو شدند كه حسين عليه السلام چه قصدى دارد.
عمر هم كه بالاى منبر بود متوجه او شد. در گفتار خود وقفه كرد و حسين عليه السلام آهسته و باوقار تمام صفوف را بريد و از پله هاى منبر بالا رفت ؛ دو پله به آخر مانده ايستاد و گفت : عمر! از منبر پدرم فرود آى و به منبر پدرت بنشين .
عمر كه از پاسخ به آن حضرت درمانده بود، بى درنگ گفت : پدر من منبر نداشت كه من بر آن بنشينم ! بيا با هم بنشينيم . و فورا از جا برخاست و حسين عليه السلام را در پهلوى خود جاى داد و صداى شوق و محبت مردم نسبت به او اوج گرفت .
اين رفتار حسين عليه السلام با عمر مدتى در افواه مردم با حلاوت تمام نقل مجالس شد؛ روز ديگر اين شعرش ورد زبان ها گرديد كه ترجمه آن درج مى شود:
((در ايمان و عقيده بى باك باش و در اين راه رزم كن و پيش برو.))


منبع : تبیان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه