مساله اين است كه بشريت هميشه دستخوش شيطنت شيطان هاست . هميشه شيطان هاى بزرگ و كوچك ، براى تاءمين هدف هاى خود، انسان ها و توده هاى مردم و ملت ها را قربانى مى كنند. در تاريخ گذشته هم اين را خوانده ايد و شرح حال سلاطين جابر و ستمگر و رفتار آن ها با ملت ها و وضع امروز دنيا و روش قدرت هاى بزرگ را ديده ايد. بشر دستخوش اغوا و خدعه هاى شيطان ها قرار مى گيرد بايد به بشر كمك كرد، بايد به بندگان خدا مدد رساند، تا بتوانند خود را از جهالت نجات بدهند و از سرگردانى و گمراهى خلاص بشوند.
چه كسى مى تواند اين دست نجات را به سوى بشريت دراز كند؟ آن كسانى كه چسبيده به مطامع و هوس ها و شهوات باشند، نمى توانند؛ چون خودشان گمراهند آن كسانى كه اسير خود خواهى ها و منيت ها باشند، نمى توانند بشر را نجات بدهند؛ بايد كسى پيدا بشود و خودشان را نجات بدهد؛ يا لطف خدا به سراغ آن ها بيايد، تا اراده آن ها قوى بشود و بتوانند ايثار كند و از شهوات بگذرد؛ از منيت و خود پرستى و خود خواهى و حرص و هوى و حسد و بخل و بقيه گرفتارى هايى كه معمولا انسان دارد، بيرون بيايد، تا بتواند شمعى فراراه بشر روشن كند.
منبع : تبیان